عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
221: از امام عليه السلام (معنى) فرمايش خداى عزوجل (س 16 ى 97) فلنحيينه حياة طيبة؛ يعنى بنده صالح نيكوكار را زندگانى نيكویى دهيم، را پرسيدند، پس آن حضرت (در تفسير آن) فرمود: 
 
(1) آن زندگانى نيكو قناعت است (زندگانى با قناعت خوش و نيكو است، و حريص زندگانی اش تلخ و تنگ است اگر چه بسيار دارا باشد).
 
 
222: امام عليه السلام (در سود شركت) فرموده است‏:
 
(1) (در خريد و فروش) با کسی که فراخ روزى است شركت كنيد، زيرا شركت با او توانگرى را سزاوارتر و به رو آوردن به بهره شايسته ‏تر است (زيرا شخص تنگ روزى بر اثر شركت با فراخ روزى بهره مى ‏برد).
 
 
223: امام عليه السلام درباره (معنى عدل و احسان در) فرمايش خداى عزوجل (س 16 ى 90) إن الله يأمر بالعدل و الإحسان؛‏ يعنى خداوند به عدل و احسان امر مى ‏فرمايد، فرموده است: 
 
(1) عدل و دادگرى ستم نكردن است، و احسان و نيكى جود و بخشش (اين فرمايش تعريف لفظى است به لفظى آشكارتر).
 
 
224: امام عليه السلام (در سود انفاق) فرموده است‏:
 
(1) کسی که به دست كوتاه (مال و دارایى خود را هر چند اندك باشد در راه خدا) ببخشد به دست دراز (از جانب خدا) بخشش مى ‏يابد (سيد رضى «عليه الرحمة» فرمايد:) و معنى اين فرمايش آنست كه آنچه را شخص از مال و دارایی اش در راه هاى خير و نيكى انفاق می كند هر چند اندك باشد خداى تعالى جزاء و مزد آن را بزرگ و بسيار مى ‏گرداند (چنان كه در قرآن كريم‏ س 2 ى 261 مى ‏فرمايد: مثل الذين ينفقون أموالهم في سبيل الله كمثل حبة أنبتت سبع سنابل في كل سنبلة مائة حبة و الله يضاعف لمن يشاء و الله واسع عليم‏؛ يعنى داستان آنان كه دارایی هاشان را در راه خدا «به درويشان و مستمندان» مى ‏دهند مانند داستان دانه ‏ايست كه «از آن» هفت خوشه برويد كه در هر خوشه صد دانه باشد «يك دانه هفتصد دانه شود» و خدا «اين مقدار را» براى هر كه خواهد افزايش مى ‏دهد و خدا بسيار بخشنده و دانا است) و مراد از دو دست در اينجا دو نعمت است (نعمتى كه بنده داده و نعمتى كه خدا بخشيده) پس امام عليه السلام نعمت بنده و نعمت پروردگار را به كوتاهى و درازى از هم جدا ساخته و نعمت بنده را كوتاه و نعمت خدا را دراز قرار داده، زيرا نعمت هاى خدا همواره بر نعمت هاى مخلوق بسيار افزون است، زيرا نعمت هاى خدا اصل و پايه همه نعمت ها است و هر نعمتى به سوى آنها بازگشته و از آنها بيرون مى‏ آيد و پيدايش مى ‏يابد.
 
 
225: امام عليه السلام به فرزندش امام حسن عليه السلام (درباره زد و خورد با دشمن) فرموده است‏:
 
(1) بايد (كسی را) به مبارزه (بيرون آمدن از صف) نخوانى، و اگر تو را به آن دعوت نمودند (به عنوان دفاع) بپذير و بيرون رو، زيرا خواننده ستمكار است (چون از حد تجاوز و تهور و بى ‏باكى كرده و از عدل و درستكارى دست برداشته و اين كار ستمگرى و دشمنى است) و ستمكار بر خاك افتاده است (گمان مى ‏رود در دنيا هم به كيفر ستمگرى برسد و به خاك افتاده كشته شود. ابن ابى الحديد در اينجا مى‏ نويسد: نشنيديم امام عليه السلام هرگز كسی را به مبارزه طلبيده باشد، بلكه يا خود آن حضرت خوانده شده و يا مبارز مى ‏طلبيدند پس آن بزرگوار به جانب او مى ‏رفت و از پايش در مى ‏آورد).
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط حکمت ها: 466 تا 472 حکمت ها: 461 تا 465 حکمت ها: 456 تا 460 حکمت ها: 451 تا 455 حکمت ها: 446 تا 450 حکمت ها: 441 تا 445 حکمت ها: 436 تا 440 حکمت ها: 431 تا 435 حکمت ها: 426 تا 430 حکمت ها: 421 تا 425