عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
216: امام عليه السلام (در اهميت تندرستى) فرموده است‏:
 
(1) شگفتا از غافل ماندن رشكبران از تندرستى بدن ها (ى مردم يعنى عجب است كه رشكبران به مال و جاه ديگران رشك مى ‏برند و به سلامتى و تندرستى آنها كه بزرگترين نعمت ها است رشك نمى ‏برند).
 
 
217: امام عليه السلام (در زيان آز) فرموده است‏:
 
(1) آزمند (مانند اسير و گرفتار) در بند ذلت و خوارى است (چون همه او را كوچك و خوار شمرده به او اهميت نمى ‏دهند).
 
 
218: از امام عليه السلام معنى ايمان را پرسيدند آن حضرت (در معنى حقيقى آن) فرمود:
 
(1) ايمان (گرويدن) معرفت و شناختن به دل (اعتقاد و باور نمودن) و اعتراف به زبان و انجام دادن‏ با اعضاء (دست و پا و چشم و گوش و زبان و مانند آنها) است.
 
 
219: امام عليه السلام (در زيان برخى از صفات ناشايسته) فرموده است‏:
 
(1) كسی كه براى (به دست نياوردن كالاى) دنيا اندوهگين شود به قضاء و قدر خدا خشمگين گشته است (زيرا راضى نبودن شخص به نصيب و بهره دنيا در حكم راضى نبودن او است به آنچه براى او مقدر شده است)
 
(2) و كسى كه از اندوهى كه به او رو آورده (نزد ديگرى) گله نمايد از پروردگارش شكايت كرده (و اين نشانه ضعف و سستى ايمان است، زيرا صبر و شكيبایى را از دست داده)
 
(3) و کسی که نزد توانگرى رفته براى توانگری اش به او فروتنى كند دو سوم دينش از دست رفته (زيرا اهميت دادن به مال و دارایى ضعف و سستى است در يقين و باور به خدا و فروتنى عملى است براى غير خدا پس باقى نمانده مگر اعتراف به زبان)
 
(4) و کسی که قرآن بخواند و پس از مرگ به آتش برود از كسانى است كه آيات خدا را استهزاء می كنند (زيرا اگر قرآن را با اعتقاد و باور بخواند بايد به مضمون آن عمل كند و عمل به قرآن مستلزم بهشت رفتن است پس خواننده قرآن اگر به دوزخ برود دليل بر آنست كه به مضمون آن اعتقاد نداشته است)
 
(5) و کسی که دلش به دوستى دنيا شيفته گردد دلبسته شود از دنيا به سه چيز: اندوهى كه از او جدا نگردد (زيرا اگر نيابد اندوهگين باشد و اگر يافت براى افزونى و نگهدارى اندوه خورد) و حرصى كه دست از او بر ندارد (و پيوسته دلش را در كشاكش بيم‏ و اميد دارد) و اميد و آرزويى كه به آن نرسد.
 
 
220: امام عليه السلام (در ترغيب به قناعت و خوى نيكو) فرموده است‏:
 
(1) با قناعت مى ‏توان پادشاهى نمود، و با نيك‏خویى به نعمت و ناز به سر برد.
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط حکمت ها: 466 تا 472 حکمت ها: 461 تا 465 حکمت ها: 456 تا 460 حکمت ها: 451 تا 455 حکمت ها: 446 تا 450 حکمت ها: 441 تا 445 حکمت ها: 436 تا 440 حکمت ها: 431 تا 435 حکمت ها: 426 تا 430 حکمت ها: 421 تا 425