186: امام عليه السلام هنگامی كه به پليدى، كه بر مزبله و جاى سرگينى بود، گذر می كرد (در دل نبستن به كالاى دنيا) فرمود:
(1) اينست نتيجه آنچه به آن بخل داران بخل مى ورزيدند (سيد رضى فرمايد:) و در خبر ديگرى است كه آن حضرت فرمود:
(2) اين آن چيزيست كه روز گذشته شما در آن كوشش و رغبت مى نموديد.
187: امام عليه السلام (درباره از دست رفته) فرموده است:
(1) از مال تو آنچه تو را پند داد نرفته است (غصه زيان از دست داده را مخور، زيرا تو را تجربه مى آموزد و تجربه همواره به كارت خواهد آمد).
188: امام عليه السلام (درباره به ستوه نيامدن از علم و دانش) فرموده است:
(1) إن هذه القلوب (تا آخر، اين فرمايش بى كم و زياد همان فرمايش هشتاد و نهم است كه ترجمه و شرحش گذشت).
189: امام عليه السلام هنگامی كه شنيد سخن خوارج را (كه مى گفتند) حكم و فرمانى نيست مگر براى خدا (در نادرستى گفتارشان) فرموده است:
(1) سخن حق و درستى است كه از آن نتيجه باطل و نادرست مى گيرند (شرح اين جمله در سخن چهلم در باب خطبه ها گذشت).
190: امام عليه السلام درباره اوباش مردم فرموده است:
(1) آنها كسانى هستند كه چون گرد آيند پيشرفت می كنند و چون پراكنده گردند شناخته نشوند (تا براى تباهكاری شان به كيفر رسند. سيد رضى «رحمه الله» فرمايد:) و گفته شده است: بلكه امام عليه السلام فرموده:
(2) آنها كسانى هستند كه چون گرد آيند زيان دارند (زيرا كارها تعطيل می شود) و چون پراكنده شوند سود دارند، پس گفتند: زيان اجتماعشان را دانستيم سود پراكندگی شان چيست؟ فرمود:
(3) پيشه وران به پيشه و كار خود بر مى گردند و مردم به وسيله آنها سود مى برند مانند بازگشتن بنّا به ساختمان و بافنده به كارگاه و نانوا به نانوایى خود.
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)