131: امام عليه السلام (درباره اسرار بعضى از عبادات) فرموده است:
(1) نماز (سبب) تقرب و نزديكى هر پرهيزكارى است (به رحمت خدا)
(2) و حج، جهاد (جنگيدن در راه خداى) هر ناتوانى است (كه توانایى جهاد با كفار را ندارد، زيرا حج مشتمل به سختی هاى جهاد از قبيل دورى از زن و فرزند و برخوردن به سردى و گرمى و ترس و بيم است، و اينكه حج را جهاد ناتوانان فرمود براى آنست كه توانايان را به غير از حج جهاد هم لازم است)
(3) و براى هر چيز زكاتى است و زكات و نمو بدن روزه داشتن است (اگر چه در ظاهر قوه بدن كم می شود ولى در باطن با دورى گزيدن از شهوات، نفس توانا مى گردد، چنان كه دارایى با زكات دادن در ظاهر كم می شود ولى در باطن بابركت و پرسود مى گردد)
(4) و جهاد زن خوش رفتارى با شوهر و اطاعت از او است (چون جهاد بر او روا نيست و مهم ترين جهاد او زد و خورد با نفس اماره و پيروى از شوهر است).
132: امام عليه السلام (درباره صدقه) فرموده است:
(1) رسيدن روزى را (از آسمان رحمت) با صدقه دادن بخواهيد (چون صدقه سبب رسيدن روزى است)
(2) و کسی که به گرفتن عوض يقين و باور داشته باشد به بخشيدن سخى و جوانمرد است (چون باور دارد كه از جانب خداوند عوض مى گيرد در بخشيدن بخل و زفتى نمى كند).
133: امام عليه السلام (درباره روزى) فرموده است:
(1) كمك و يارى (روزى هر كس از جانب خدا) به اندازه نيازمندى (او) خواهد رسيد.
134: امام عليه السلام (در ترغيب به ميانه روى) فرموده است:
(1) تنگدست نشد کسی که (در زندگى) ميانه روى پيشه نمود (در قرآن كريم س 17 ى 29 مى فرمايد: و لا تجعل يدك مغلولة إلى عنقك و لا تبسطها كل البسط فتقعد ملوما محسورا؛ يعنى دست خود را به گردنت مبند «در صرف مال سختگير مباش» و نه بسيار باز و گشاده دار كه «هر كدام كنى» به نكوهش و حسرت و اندوه بنشينى).
135: امام عليه السلام (درباره آسوده ماندن) فرموده است:
(1) كمى جيره خوار يكى از دو دست است (و دست ديگر به دست آوردن مال است)
(2) و دوستى نمودن (با مردم) نيمى از خرد است (و نصف ديگر سایر صفات يا دور ماندن از شر و بدى ايشانست)
(3) و گرفتارى و اندوه نصف پيرى است (و نيم ديگر فزونى عمر مى باشد).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)