عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
116: از امام عليه السلام از (اوصاف) قريش پرسيدند، فرمود:
 
(1) اما بنى مخزوم (طايفه‏ اى از قريش) گل خوشبوى قريش هستند (زيرا مردانشان زيرك و زنانشان آراسته‏ اند) سخنان مردانشان (به جهت شيرين زبانى) و زناشويى با زنانشان را (بر اثر آراستگى) دوست مى ‏دارى، و اما بنى عبد شمس (طايفه ديگر از قريش) دوربين‏ ترين قريش مى‏ باشند از رأى و انديشه و جلوگيرنده ترين آنانند چيزی را كه پشت سر ايشان است (در پيشامدها يگانه ‏اند)
 
(2) و اما ما (بنى هاشم، طايفه ديگر از قريش) بخشنده ‏تريم آنچه را (دارایى) كه در دست مان است، و جوانمردتريم به جا ندادن هنگام مرگ (در ميدان جنگ از كشته شدن باك نداريم) و ايشان (بنى عبد شمس كه بنى اميه از آنها هستند از روى شمار) بيشترند، و (در آميزش) بسيار فريبنده و زشت رو مى ‏باشند، و ما (در گفتار) فصيح تر (رساتر) و نيك‏خواه ‏تر و (در معاشرت) خوشروتر هستيم.
 
 
117: امام عليه السلام (در ترغيب به بندگى) فرموده است‏:
 
(1) چه دور است بين دو عمل و كردار عملى (نافرمانى) كه لذت و خوشى آن بگذرد و زيان (كيفر) آن بماند، و عملى (طاعت و بندگى) كه رنج آن بگذرد و پاداش و مزدش بماند.
 
 
118: امام عليه السلام پى جنازه ‏اى (كه به گورستان مى ‏بردند) مى‏ رفت شنيد كه مردى مى‏ خندد، پس (در ترغيب به خوهاى پسنديده) فرمود:
 
(1) گويا مردن در دنيا بر غير ما نوشته شده، و گويا حق (مرگ) در دنيا بر غير ما لازم گشته، و گويا مرده‏ هايى كه مى ‏بينيم (هر روز مى‏ روند) مسافرينى هستند كه به زودى به سوى ما بر می گردند! ايشان را در قبرهاشان مى ‏گذاريم، و دارايی شان را مى‏ خوريم، مانند آنكه ما پس از آنها جاويد خواهيم ماند كه پند دهنده ‏ها (زن و مرد از مردگان) را فراموش كرديم، و به هر آفت و زيانى گرفتار شديم،
 
(2) خوشا کسی که نفسش رام گشت (فروتنى پيشه نمود) و عمل و كردارش پاك و شايسته، و نيتش (اعتقاداتش) پسنديده، و خوی اش نيكو بود، و فزونى از مال و دارایی اش را (در راه خدا به مستمندان) انفاق نمود، و پُرگویى را از زبانش نگاه ‏داشت (بيجا نگفت) و بدی اش را از مردم دور گردانيد (آزار نرسانيد) و سنت (روش پيغمبر اكرم) بر او سخت نيامد، و به بدعت نسبت داده نشد (سيد رضى «عليه الرحمة» فرمايد:) مى‏ گويم: بعضى از مردم اين سخن و همچنين سخن پيش از آن را به رسول خدا صلى الله عليه و آله نسبت مى‏ دهند.
 
 
119: امام عليه السلام (درباره غيرت) فرموده است‏:
 
(1) غيرت زن (بر مرد) كفر است (زيرا مستلزم حرام دانستن دو زن يا بيشتر است براى يك مرد كه خدا آن را حلال نموده) و غيرت مرد (بر زن) ايمان است (چون موجب حرام دانستن اشتراك دو مرد است در يك زن كه خدا آن را حرام كرده).
 
 
120: امام عليه السلام (درباره اسلام حقيقى) فرموده است‏:
 
(1) اسلام را چنان وصف نمايم كه كسى‏ پيش از من وصف ننموده باشد: اسلام زير بار رفتن (احكام خدا و رسول) است، و زير بار رفتن باور نمودن (آنها) است، و باور نمودن قبول كردن (آنها) است، و قبول كردن اعتراف (به آنها) است، و اعتراف نمودن آماده شدن براى بجا آوردن (آنها) است، و بجا آوردن عمل (به آنها) است (پس در حقيقت اسلام همان عمل به دستور خدا و رسول است).
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط حکمت ها: 466 تا 472 حکمت ها: 461 تا 465 حکمت ها: 456 تا 460 حکمت ها: 451 تا 455 حکمت ها: 446 تا 450 حکمت ها: 441 تا 445 حکمت ها: 436 تا 440 حکمت ها: 431 تا 435 حکمت ها: 426 تا 430 حکمت ها: 421 تا 425