عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
101: از نوف (ابن فضاله) بكالى (كه از خواص اصحاب امام عليه السلام مى‏ باشد روايت شده) است كه گفته‏:
 
شبى اميرالمؤمنين عليه السلام را ديدم كه از بستر خويش بيرون آمد و به سوى ستاره ‏ها نگاه كرد و فرمود:
 
(1) اى نوف! خوابيده ‏اى يا بيدارى؟ گفتم: يا اميرالمؤمنين بيدارم. فرمود: اى نوف!
 
(2) خوشا حال پارسايان در دنيا كه به آخرت دل بسته ‏اند، ايشان گروهى هستند كه زمين را فرش و خاك آن را بستر و آب آن را شربت گوارا قرار داده ‏اند (به لوازم زندگى بى ‏اعتنا هستند) و قرآن را پيراهن (زينت و آرايش دل) و دعا و درخواست را جامه رو (جلوگير از حوادث و پيشامدها) گردانيده ‏اند، پس به روش (حضرت) مسيح (كه به دنيا دلبستگى نداشت) دنيا را از خود جدا كردند.
 
(3) اى نوف! داوود عليه السلام در اين ساعت از شب (نزديك سحر براى راز و نياز با حق تعالى) برخاست و گفت: اين ساعتى است كه دعا و درخواست نمى ‏كند در آن بنده ‏اى مگر آنكه روا مى‏ گردد مگر اينكه ده يك گير (باج گير و گمركچى و راهدار) يا کسی که مردم را به ستمكاران بشناساند و اسرارشان را نزد آنها فاش نمايد، يا گزمه و همكاران داروغه يا نوازنده ساز يا نقاره ‏چى و دهل زن باشد (زيرا گناه ايشان مانع است از اينكه درخواستشان روا گردد. سيد رضى «عليه الرحمة» فرمايد:) عرطبه به معنى طنبور (ساز) و كوبه به معنى طبل (دهل و نقاره) است، و نيز گفته شده: عرطبه يعنى طبل و كوبه يعنى طنبور.
 
 
102: امام عليه السلام (در پيروى از دستور خدا) فرموده است‏:
 
(1) خداوند بر شما امر كرده واجبات (مانند نماز و روزه و خمس و زكات و حج) را پس آنها را تباه ننمایيد (در انجام آنها كوتاهى نكنيد كه به كيفر خواهيد رسيد) و حدودى (مانند احكام بيع و نكاح و طلاق و ارث) براى شما تعيين نموده از آنها تجاوز ننمایيد (به سليقه خودتان رفتار نكنيد كه بيچاره مى ‏شويد) و شما را از چيزهایى (مانند زنا و لواط و قمار و شراب و رباخوارى) باز داشته پرده حرمت آنها را ندريد (بجا نياوريد كه در دنيا زيان ديده در آخرت به عذاب جاويد گرفتار خواهيد شد) و براى شما از چيزهایى خاموشى گزيده (مانند تكليف كردن به تحصيل دانشى كه براى آخرت سودى ندارد) و آنها را از روى فراموشى ترك نفرموده (چون خداوند منزه از فراموشى است) پس در به دست آوردن آنها خود را به رنج نياندازيد.
 
 
103: امام عليه السلام (در باره بى ‏اعتنایى به دين) فرموده است‏:
 
(1) مردم چيزى از كار دينشان را براى به دست آوردن سود دنياشان از دست نمى‏ دهند مگر آنكه خدا پيش مى‏ آورد بر آنها چيزى را كه از آن سود زيانش بيشتر است (زيرا بى ‏اعتنایى در امر دين مستلزم دورى از رحمت حق تعالى است).
 
 
104: امام عليه السلام (در زمان جهل به احكام) فرموده است‏:
 
(1) بسا عالم (به علم سحر و حساب و نجوم‏ و هيئت و انساب و مانند آنها) كه (بر اثر اشتغال به آنها از به دست آوردن علم دين بازمانده است و) جهل و نادانی اش (به علم دين كه از ائمه معصومين عليهم السلام رسيده است) او را مى‏ كشد (از نيكبختى جاويد بى‏ بهره مى‏ سازد) و علم و دانشى كه با او است او را سود نبخشد.
 
 
105: امام عليه السلام (درباره قلب) فرموده است‏:
 
(1) به رگى از (رگ هاى) اين انسان پاره گوشتى آويخته شده كه آن شگفترين چيزى است كه در او است و آن قلب است كه براى آن اوصاف پسنديده و صفات ناپسنديده ‏اى است بر خلاف آنها: اگر اميد و آرزو به آن رو كند طمع و آز خوارش مى‏ گرداند، و اگر طمع در آن به جوش آيد حرص تباهش سازد، و اگر نوميدى به آن دست يابد حسرت و اندوه مى ‏كشدش، و اگر غضب و تندخويى براى آن پيش آيد خشم به آن سخت گيرد، و اگر رضا و خوشنودى آن را همراه شود خوددارى (از ناپسنديده ‏ها) را فراموش نمايد، و اگر ترس ناگهان آن را فرا گيرد دورى جستن (از كار) مشغولش سازد، و اگر ايمنى و آسودگى آن فزونى گيرد غفلت آن را مى‏ ربايد، و اگر به آن مصيبت و اندوه رخ دهد بی تابى رسوايش نمايد، و اگر مالى بيابد توانگرى ياغی اش گرداند، و اگر بى ‏چيزى آن را بيازارد بلا و سختى گرفتارش كند، و اگر گرسنگى بر آن سخت گيرد ناتوانى از پا در آوردش، و اگر سيرى به آن بسيار گشته از حد بگذرد شكم پُرى به رنج اندازدش،
 
(2) پس هر كوتاهى از حد آن را زيان رساند، و هر بيشى در حد آن را تباه گرداند (بنابراين قلبى كه اعتدال و ميانه روى را از دست نداده به حكمت رفتار كند دارنده آن سود دنيا و آخرت را دريابد).
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط حکمت ها: 466 تا 472 حکمت ها: 461 تا 465 حکمت ها: 456 تا 460 حکمت ها: 451 تا 455 حکمت ها: 446 تا 450 حکمت ها: 441 تا 445 حکمت ها: 436 تا 440 حکمت ها: 431 تا 435 حکمت ها: 426 تا 430 حکمت ها: 421 تا 425