66: امام عليه السلام (درباره آرزوها) فرموده است:
(1) هرگاه به آنچه مى خواهى نرسيدى پس به هر حالی هستى باك نداشته باش (زيرا براى نرسيده اندوه به خود راه دادن بى خردى است).
67: امام عليه السلام (در نكوهش نادان) فرموده است:
(1) ديده نمى شود نادان مگر آنكه تندرو است (از حد و اندازه خود مى گذرد) يا كندرو (به حد و اندازه خود نمى رسد).
68: امام عليه السلام (در نشانه عقل) فرموده است:
(1) چون عقل و خرد به مرتبه كمال رسد گفتار كم گردد (زيرا كمال عقل مستلزم تسلط بر ضبط و نگاهدارى قواى بدنيه است، پس در هر چه و هر كجا بيجا سخن نمى گويد).
69: امام عليه السلام (درباره روزگار) فرموده است:
(1) روزگار بدن ها را فرسوده مى سازد (پير مى نمايد) و (با كمى آسايش) آرزوها را تازه و نو می كند، و (با گردش خود) مرگ را نزديك مى گرداند، و (با نزديك شدن مرگ) آرزوها را دور مى سازد،
(2) هر كه به روزگار فيروزى يافت (كالاى آن را به دست آورد براى نگاهدارى و افزونی اش) به رنج افتاد، و هر كه آن را نيافت (بر اثر نداشتن) به سختى گرفتار شد (خلاصه روزگار براى ناكام يا كامياب سراى رنج و آزار است، پس خردمند به آن دل نبندد و فريب نخورد).
70: امام عليه السلام (درباره پيشوايان) فرموده است:
(1) هر كه خود را پيشواى مردم نمود بايد پيش از ياد دادن به ديگرى نخست به تعليم نفس خويش بپردازد (زيرا اثر سخن کسی که گفتار و كردارش يكسان باشد بيشتر است و مردم در مخالفت با او نمى كوشند) و بايد پيش از ادب كردن و آراستن ديگرى به زبان، به روش خود او را ادب و آراسته سازد (مثلا پيش از آنكه به ديگرى بگويد نماز بخوان تا رستگار شوى بايد خود نماز بخواند)
(2) و آموزنده و ادب كننده نفس خود از آموزنده و ادب كننده مردم به تعظيم و احترام سزاوارتر است (چون پيرو هوا نيست).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)