51: امام عليه السلام (درباره پاره اى از صفات) فرموده است:
(1) نيست بى نيازى مانند خرد (زيرا خرد راه به دست آوردن سعادت و نيكبختى دنيا و آخرت را نشان مى دهد) و نيست بى چيزى مانند نادانى (زيرا نادان در به دست آوردن هر چيز به پرسش از ديگرى نيازمند است) و نيست ميراثى مانند ادب (آنچه كه شخص را از ناپسنديده ها باز مى دارد، زيرا آنچه از مرده بى مشقت و رنج مى رسد از دست رفتنى است ولى ادب هميشه همراه است) و نيست پشتيبانى مانند مشورت و كنگاش (زيرا از مشورت انديشه درست به دست مى آيد).
52: امام عليه السلام (درباره شكيبایى) فرموده است:
(1) شكيبایى دو جور است: (يكى) شكيبایى بر آنچه نمى پسندى (كه اين نوع از شكيبایى از شجاعت و دلاورى است) و (ديگر) شكيبایى از آنچه دوست دارى (كه اين نوع از صبر از عفت و پاكدامنى است).
53: امام عليه السلام (درباره دارایى و بى چيزى) فرموده است:
(1) دارایى (براى شخص) در غربت وطن و ميهن است (زيرا به واسطه آن همه اظهار دوستى و آشنایى كنند) و بى چيزى در وطن غربت است (زيرا بر اثر آن همه از شخص دورى مى نمايند).
54: امام عليه السلام (در سود قناعت) فرموده است:
(1) قناعت دارایى است كه نابود نمى شود (زيرا قناعت و خرسند بودن به آنچه رسيده نيازمندى را دور مى سازد. سيد رضى «رحمه الله» فرمايد:) اين فرمايش از پيغمبر صلى الله عليه و آله (نيز) روايت شده است.
55: امام عليه السلام (در زيان دارایى) فرموده است:
(1) دارایى مايه و پايه شهوت ها و خواهش ها است (زيرا دارایى دست را براى رسيدن به آرزوهاى نفسانى باز مى گذارد).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)