عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
نامه هفتاد و پنجم:
 
از نامه ‏هاى آن حضرت عليه السلام است از مدينه به معاويه در ابتدایى كه مردم با آن بزرگوار بيعت كردند:
 
(حضرت او و يارانش را به بيعت نمودن خود امر مى ‏فرمايد) و اين نامه را (ابو عبدالله محمد ابن عمر) واقدى (كه از علماى بزرگ و شيعى مذهب و از اهل مدينه منوره بوده و در بغداد به سال دويست و هفت هجرى از دنيا رحلت نموده، و واقد نام جدش مى ‏باشد) در كتاب جمل بيان كرده است:
 
(1) از بنده خدا على اميرالمؤمنين به معاوية ابن ابى سفيان:
 
پس از حمد خدا و درود بر پيغمبر اكرم، به عذر من در (باره مماشات و سهل انگارى با) شما آگاهى و دورى كردنم را از (دعوت) شما (پيش از اين به بيعت با من) می دانى تا اينكه واقع شد آنچه (كشته شدن عثمان يا واقعه‏ هاى ديگر پيش از آن) كه چاره‏ اى نداشت و جلوگيرى براى آن نبود، و داستان دراز و سخن بسيار (گفتن آنها را مجال نيست، يا چشم پوشى از آن سزاوار) است، و گذشت آنچه گذشت، و آمد آنچه آمد (دوره خلفاى پيش گذشت و روزگار خلافت بحق رسيد)
 
(2) پس از كسانی كه نزد تو هستند (برايم) بيعت بگير و خود در گروهى از يارانت به نزد من بيا، و درود بر شايسته آن.
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط نامه 1:‌ نامه ای به مردم كوفه زمانى كه از مدينه به بصره مى رفت نامه 2: نامه ای به مردم كوفه پس از فتح بصره نامه 3: نامه ای به شريح قاضى نامه 4: نامه ای به بعضى از فرماندهان ارتش خود نامه 5: نامه ای به اشعث بن قيس عامل آذربايجان نامه 6: نامه ای به معاويه در لزوم بيعت با آن حضرت نامه 7: نامه ای در پاسخ معاويه كه ردّ بيعت آن حضرت روا نيست نامه 8: نامه ای به جرير به عبداللّه بَجَلى، وقتى او را نزد معاويه فرستاد نامه 9: نامه ای به معاويه در فداكارى مسلمانان نامه 10: نامه ای به معاويه كه آن حضرت را به جنگ فرا خوانده بود