عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
نامه چهارم:
 
از نامه‏ هاى آن حضرت عليه السلام است به بعضى از سرداران لشگر خود:
 
(عثمان ابن حنيف انصارى كه از جانب امام عليه السلام حكمران بصره بوده، و شمه ‏اى از سرگذشت او در شرح خطبه يكصد و هفتاد و يكم گذشت، حضرت به او دستور جنگ با دشمن، در صورت اطاعت نكردن از اوامر، داده و مى ‏فرمايد):
 
(1) پس (از آنكه اصحاب جمل «طلحه و زبير و عایشه و پيروانشان» به بصره رسيده آماده جنگ شدند، عثمان ابن حنيف نامه ‏اى به امام عليه السلام براى آگاه نمودن از منظور آنان نوشت، و جمله ‏اى از نامه ‏اى كه حضرت در پاسخ او نوشت اينست:) اگر به سايه اطاعت و فرمانبردارى برگشتند (دست از تباهكارى كشيده خواستار آسايش شدند) آن همان است كه ما دوست مى ‏داريم، و اگر كارها ايشان را به دشمنى و نافرمانى كشاند (آماده جنگ شدند) پس با كمك کسی که فرمان تو را مى ‏برد برخيز (جنگ كن) با کسی که فرمانت را نمى ‏برد، و با کسی که پيرو تو مى‏ باشد بى‏ نياز باش از آنكه از يارى تو خوددارى مى‏ نمايد،
 
(2) زيرا کسی که به كارى مایل نباشد نبودنش بهتر از بودن و نشستنش سودمندتر از برخاستن است (چون شخص بى ‏ميل به كار كه از روى اجبار اقدام نمايد ممكن است راز خود را آشكار سازد و ديگران از او پيروى نموده از كار بازمانند).
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط نامه 1:‌ نامه ای به مردم كوفه زمانى كه از مدينه به بصره مى رفت نامه 2: نامه ای به مردم كوفه پس از فتح بصره نامه 3: نامه ای به شريح قاضى نامه 5: نامه ای به اشعث بن قيس عامل آذربايجان نامه 6: نامه ای به معاويه در لزوم بيعت با آن حضرت نامه 7: نامه ای در پاسخ معاويه كه ردّ بيعت آن حضرت روا نيست نامه 8: نامه ای به جرير به عبداللّه بَجَلى، وقتى او را نزد معاويه فرستاد نامه 9: نامه ای به معاويه در فداكارى مسلمانان نامه 10: نامه ای به معاويه كه آن حضرت را به جنگ فرا خوانده بود نامه 11:‌ نامه ای به هنگام فرستادن لشگر به سوى دشمن