نامه چهل و هشتم:
از نامه هاى آن حضرت عليه السلام است به معاويه (كه او را اندرز مى دهد):
(1) پس ستمگرى و دروغگويى، شخص را در دين و دنيايش تباه مى گرداند و نقص و بى قدری اش را نزد عيبجويش هويدا مى سازد، و تو می دانى كه در نمى يابى آنچه (خواهش هاى در دنيا، يا يارى عثمان بعد از كشته شدنش) را كه از دست رفتن آن مقدر شده است، و گروه هايى، كارى (امامت و خلافت) را نادرست قصد كردند، و (براى پيروى ننمودن از امام حقيقى، يا نقض عهد و به دست آوردن رياست و كالاى دنيا) دستور آشكار الهى را تأويل نمودند (خلافت را به ميل خود به رأى مردم واگذاشتند، و براى رسيدن به آرزوى خويش خونخواهى عثمان را بهانه نمودند) پس خدا ايشان را دروغگو خوانده (و عذاب و كيفر دروغگويان را به آنها خواهد داد)
(2) پس بر حذر باش از روزى كه در آن خوشنود است کسی که پايان كارش را پسنديده يافته و پشيمان است کسی که اختيارش را به شيطان داده و با او ستيزگى نكرده است (مهار خود را از كف او بيرون نكشيده تا به هر جا كه خواسته او را برده).
(3) و تو ما را (در جنگ صفين) به حكم قرآن دعوت نمودى با اينكه اهل قرآن نبودى (چون كارهايت برخلاف دستور و احكام آنست) و ما تو را پاسخ نداديم، بلكه حكم قرآن را پذيرفتيم، و درود بر آنكه شايسته است.
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)