عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
نامه سی و هفتم:
 
از نامه‏ هاى آن حضرت عليه السلام است به معاويه (كه او را نكوهش نموده و يارى نكردن عثمان را از او دانسته):
 
(1) پس خدا را تسبيح نموده از هر عيب و نقصى منزه مى ‏دانم (شگفتا) چه بسيار است هواپرستى‏ و خواهش هاى پديد آمده و سرگشتگى پيروى نموده تو با تباه ساختن آنچه حق است، و دور انداختن آنچه مورد اطمينان است، حقايقى كه پسنديده خدا و دليل بندگانش مى ‏باشد (خلاصه چه بسيار گرفتار خواهش هاى نفس اماره بوده دنبال گمراهى گرفته ‏اى، همواره به بدعتى مردم را فريفته براى گمراهى خود سبب ها مى ‏جويى)
 
(2) و اما بسيار جدال و پر گفتن تو درباره عثمان و كشندگانش (و اظهار مظلوميت او و خونخواهى تو بى ‏مورد است، زيرا) عثمان را هنگامى يارى كردى كه به سود خودت بود، و هنگامی كه براى او سودمند بود او را يارى نكردى (عثمان پى در پى به معاويه نامه نوشته از او كمك مى ‏خواست، معاويه وعده مى ‏داد تا كار بر او تنگ شده او را محاصره نمودند، معاويه يزيد ابن اسد القسرى را با لشگرى روانه ساخت و به او گفت: مى‏ روى و در ذى خشب «نام موضعى در هشت فرسخى مدينه» مى ‏مانى، و مگو: الشاهد يرى ما لا يرى الغائب؛ يعنى حاضر مى ‏بيند آنچه را كه غائب نمى ‏بيند، منظورش آن بود كه از پيش خود كارى انجام مده و قبل از دستور من از آنجا كوچ مكن، و در پرده به او فهماند كه غرض آن نيست كه تو خود را به عثمان رسانده او را يارى كنى، بلكه مصلحت ديگر در نظر دارم، تو آنجا باش تا ببينم چه می شود، او نيز چندان در آن موضع ماند كه عثمان كشته شد و معاويه او را با لشگر به شام باز خواند و در صدد به دست آوردن خلافت بر آمد) و درود بر شايسته آن.
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط نامه 1:‌ نامه ای به مردم كوفه زمانى كه از مدينه به بصره مى رفت نامه 2: نامه ای به مردم كوفه پس از فتح بصره نامه 3: نامه ای به شريح قاضى نامه 4: نامه ای به بعضى از فرماندهان ارتش خود نامه 5: نامه ای به اشعث بن قيس عامل آذربايجان نامه 6: نامه ای به معاويه در لزوم بيعت با آن حضرت نامه 7: نامه ای در پاسخ معاويه كه ردّ بيعت آن حضرت روا نيست نامه 8: نامه ای به جرير به عبداللّه بَجَلى، وقتى او را نزد معاويه فرستاد نامه 9: نامه ای به معاويه در فداكارى مسلمانان نامه 10: نامه ای به معاويه كه آن حضرت را به جنگ فرا خوانده بود