عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
دعای چهل و پنجم: «دُعَاؤُهُ لِوَدَاعِ شَهْرِ رَمَضَانَ»
- دعاى آن حضرت براى وداع ماه رمضان -
 
(وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیهِ السَّلَامُ فِی وَدَاعِ شَهْرِ رَمَضَانَ:)
دعاى چهل و پنجم از دعاهاى امام علیه السّلام است درباره وداع و بدرود ماه رمضان‏
 
(به زبان حال یعنى اگر ماه رمضان كه ماه خیر و بركت است شخصى می‌ بود هنگام فراق و جدایى با او چنین گفته می‌ شد، و سخن گفتن با شهرها و منازل و اوقات روش عقلاء و خردمندان بوده و هست، و در قرآن شریف و سخنان ائمّه ـ علیهم السّلام ـ بسیار است، و خواندن دعاى وداع مستحب می‌ باشد، و شایسته است در روز جمعه آخر و هم در شب آخر خوانده شود، و خواندن آن هنگام سحر و نزدیك سپیده صبح بهتر است، و اگر كسى به كمى ماه گمان برد در دو شب یعنى شب بیست و نهم و شب سى‏ ام آن را بخواند، و اگر در شب آخر خوانده نشد در اواخر روز آخر بخواند): 
 
(1) اللَّهُمَّ یا مَنْ لَا یرْغَبُ فِی الْجَزَاءِ 
بار خدایا اى آنكه (براى نعمت‌ هایی كه به خلقش داده) پاداش نمی‌ خواهد (زیرا او غنىّ بالذّات است و به دیگرى نیازمند نیست، پس آفریدن او ایشان را و تكلیف كردن به عبادت و بندگى و سپاسگزارى براى آنست كه ایشان سود ببرند).
 
(2) وَ یا مَنْ لَا ینْدَمُ عَلَى الْعَطَاءِ 
و اى آنكه بر عطا و بخشش (به بندگانش) پشیمان نمی‌ شود (زیرا پشیمانى بر اثر جهل و نادانى به عواقب امور و پایان كارها است و جهل بر خداى تعالى محال است).
 
(3) وَ یا مَنْ لَا یكَافِئُ عَبْدَهُ عَلَى السَّوَاءِ. 
و اى آنكه جزاى (كردار) بنده خود را یكسان و برابر نمی‌ دهد (بلكه اگر نیك باشد چندان برابر می‌ دهد، و اگر بد باشد می‌ آمرزد، چنان‌ كه در قرآن كریم‏ «سوره انعام، آیه 160» فرموده: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ امْثالِها؛ یعنى هر كه كار نیكو بجا آورد او را ده برابر خواهد بود، و «سوره رعد، آیه 6» فرموده: وَ انَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ لِلنَّاسِ عَلى‏ ظُلْمِهِمْ‏؛ یعنى پروردگار تو براى مردم بر ظلم و ستمى كه می‌ كنند داراى مغفرت و آمرزش است).
 
(4) مِنَّتُكَ ابْتِدَاءٌ، وَ عَفْوُكَ تَفَضُّلٌ، وَ عُقُوبَتُكَ عَدْلٌ، وَ قَضَاؤُكَ خِیرَةٌ 
نعمت و بخشش تو در آغاز است (در برابر كردار نیست كه شخص به آن مستحق و سزاوار گردد، بلكه بى‌ سابقه استحقاق است) و عفو و گذشتت (از گناهان) احسان و نیكى كردن بدون علّت و سبب است (نه آنكه واجب باشد) و عقوبت و كیفرت (گناهكاران را) عدل و داد است (چون ظلم از خداى تعالى محال است، چنان‌ كه در قرآن مجید «سوره کهف، آیه 49» فرموده: وَ لا یظْلِمُ رَبُّكَ احَدًا؛ یعنى و پروردگار تو كسى را ستم نخواهد كرد) و حكم و فرمانت خیر و نیكو است (اگر چه مصلحت آن بر ما پنهان باشد).
 
(5) إِنْ أَعْطَیتَ لَمْ تَشُبْ عَطَاءَكَ بِمَنٍّ، وَ إِنْ مَنَعْتَ لَمْ یكُنْ مَنْعُكَ تَعَدِّیاً. 
اگر عطاء و بخشش نموده‏ اى عطایت را به منت (بیان كردن نیكى به طوری كه دل را می‌ شكند مانند گفتن چنین به تو عطا كردم یا چنین براى تو بجا آوردم) نیامیخته ‏اى، و اگر منع كرده بازداشته ‏اى منعت از روى ستم نبوده (زیرا عطاء و منع خداوند سبحان از روى حكمت و عدل است پس منع او ستم نیست).
 
(6) تَشْكُرُ مَنْ شَكَرَكَ وَ أَنْتَ أَلْهَمْتَهُ شُكْرَكَ. 
پاداش می‌ دهى هر كه تو را سپاس گزارد و حال آنكه تو سپاسگزارى را به او الهام كرده ‏اى.
 
(7) وَ تُكَافِئُ مَنْ حَمِدَكَ وَ أَنْتَ عَلَّمْتَهُ حَمْدَكَ. 
و جزا می‌ دهى هر كه تو را بستاید و حال آنكه تو ستودن را به او آموخته ‏اى (توفیق سپاس و ستودن به او داده ‏اى).
 
(8) تَسْتُرُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ فَضَحْتَهُ، وَ تَجُودُ عَلَى مَنْ لَوْ شِئْتَ مَنَعْتَهُ، وَ كِلَاهُمَا أَهْلٌ مِنْكَ لِلْفَضِیحَةِ وَ الْمَنْعِ غَیرَ أَنَّكَ بَنَیتَ أَفْعَالَكَ عَلَى التَّفَضُّلِ، وَ أَجْرَیتَ قُدْرَتَكَ عَلَى التَّجَاوُزِ.
می‌ پوشانى (گناه را) بر كسى (گنه‏كارى) كه اگر می‌ خواستى او را رسوا می‌ كردى، و بخشش می‌ كنى بر کسی که اگر می‌ خواستى او را (از بخششت) منع می‌ نمودى در حالی كه هر دو سزاوار رسوایى و منع هستند، لیكن تو كارهایت را بر پایه تفضّل و احسان قرار داده ‏اى، و قدرت و تواناییت را بر گذشت روان نموده ‏اى (و این از جهت سعه و گشایش رحمت تو است).
 
(9) وَ تَلَقَّیتَ مَنْ عَصَاكَ بِالْحِلْمِ، وَ أَمْهَلْتَ مَنْ قَصَدَ لِنَفْسِهِ بِالظُّلْمِ، تَسْتَنْظِرُهُمْ بِأَنَاتِكَ إِلَى الْإِنَابَةِ، وَ تَتْرُكُ مُعَاجَلَتَهُمْ إِلَى التَّوْبَةِ لِكَیلَا یهْلِكَ عَلَیكَ هَالِكُهُمْ، وَ لَا یشْقَى بِنِعْمَتِكَ شَقِیهُمْ إِلَّا عَنْ طُولِ الْإِعْذَارِ إِلَیهِ، وَ بَعْدَ تَرَادُفِ الْحُجَّةِ عَلَیهِ، كَرَماً مِنْ عَفْوِكَ یا كَرِیمُ، وَ عَائِدَةً مِنْ عَطْفِكَ یا حَلِیمُ. 
و كسی كه معصیت و نافرمانى تو كرده با او به حلم و بردبارى (شتاب نكردن در كیفر او) رفتار نموده ‏اى، و كسى را كه (بر اثر گناهانى كه مرتكب شده) به خود قصد ستم نموده مهلت داده ‏اى، تو ایشان را به مداراى خود مهلت می‌ دهى تا هنگام رجوع و بازگشتن، و در مؤاخذه و كیفر ایشان شتاب نمی‌ كنى تا هنگام توبه براى اینكه هلاك شونده ایشان برخلاف رضاى تو هلاك نشود، و بدبختشان به وسیله نعمت تو بدبخت نگردد (مستوجب عذاب نشود) مگر پس از بسیارى عذر داشتن و پس از پی‌ در پی حجّت و برهان بر او (چنان‌ كه در قرآن كریم «سوره نساء، آیه 165» فرموده:
 
رُسُلاً مُبَشِّرینَ وَ مُنْذِرینَ لِئَلاَّ یكُونَ لِلنَّاسِ عَلى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ وَ كانَ اللَّهُ عَزیزًا حَكیمًا؛ یعنى پیغمبران را فرستادیم كه «نیكان را» مژده دهند و «بدكاران را» بترسانند تا پس از فرستادن پیغمبران مردم را بر خدا حجّت و برهانى نباشد «به اینكه كسى ما را به راه حق دعوت نكرد و ما هم نمی‌ دانستیم» و خدا تواناى درستكار است.) و این اتمام حجّت از روى كرم و بخششى است از عفو و گذشت تو اى بخشنده بزرگوار، و سودى است از مهربانى تو اى بردبار (کسی که در كیفر شتاب نمی‌ كنى).
 
(10) أَنْتَ الَّذِی فَتَحْتَ لِعِبَادِكَ بَاباً إِلَى عَفْوِكَ، وَ سَمَّیتَهُ التَّوْبَةَ، وَ جَعَلْتَ عَلَى ذَلِكَ الْبَابِ دَلِیلًا مِنْ وَحْیكَ لِئَلَّا یضِلُّوا عَنْهُ، فَقُلْتَ ـ تَبَارَكَ اسْمُكَ ـ : تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحاً عَسى‏ رَبُّكُمْ أَنْ یكَفِّرَ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ یدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ. 
تویى آنكه براى بندگانت درى به‌ سوی عفوت گشوده ‏اى، و آن را توبه و بازگشت نامیده ‏اى، و بر آن در از وحى و پیغام خود راهنمایی قرار داده ‏اى تا از آن گمراه نشوند، پس تو خود كه نامت جاوید (یا داراى بركت و احسان) است فرموده ‏اى (قرآن كریم «سوره تحریم، آیه 8» تُوبُوا الَى اللَّهِ تَوْبَةً نَصُوحًا عَسى‏ رَبُّكُمْ انْ یكَفِّرَ عَنْكُمْ سَیئاتِكُمْ وَ یدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرى‏ مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ، یوْمَ لا یخْزِى اللَّهُ النَّبِىَّ وَ الَّذینَ امَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یسْعى‏ بَینَ ایدیهِمْ وَ بِایمانِهِمْ یقُولُونَ: رَبَّنا اتْمِمْ لَنا نُورَنا، وَ اغْفِرْ لَنا، انَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدیرٌ): به‌ سوی خدا توبه كنید توبه خالص و پاكیزه (بس براى خدا، از گناهان پشیمان شوید از جهت اینكه برخلاف رضاى خداى تعالى بوده، نه از جهت ترس از آتش كه آن توبه نیست، چنان‌ كه خواجه نصیرالدّین طوسى «رحمه الله» در تجرید فرموده) امیدوار باشید كه پروردگارتان گناهانتان را از شما بپوشاند (بیامرزد) و شما را به بهشت‌ ها و باغ‌ هایى كه جوی‌ ها از زیر (درختان) آن روان است درآورد.
 
(11) یوْمَ لا یخْزِی اللهُ النَّبِی وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ، نُورُهُمْ یسْعى‏ بَینَ أَیدِیهِمْ وَ بِأَیمانِهِمْ، یقُولُونَ: رَبَّنا أَتْمِمْ لَنا نُورَنا، وَ اغْفِرْ لَنا، إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ. فَمَا عُذْرُ مَنْ أَغْفَلَ دُخُولَ ذَلِكَ الْمَنْزِلِ بَعْدَ فَتْحِ الْبَابِ وَ إِقَامَةِ الدَّلِیلِ! 
(و آن) روزى (هنگامى است) كه خدا پیغمبر و آنان را كه به او ایمان آورده ‏اند خوار نمی‌ گرداند (شفاعت‏ آن حضرت را درباره امّت و درخواست مؤمنین را درباره یارانشان می‌ پذیرد) نور ایشان پیش روى آنها و از سمت راستشان می‌ رود (بر اثر طاعت و بندگیشان در دنیا در جلو و سمت راست روشنایى براى آنان می‌ تابد كه در آن روشنایی به‌ سوی بهشت می‌ روند، یا «چنان‌ كه از حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ روایت شده:» پیشوایان مؤمنین روز قیامت در جلو و سمت راست آنها می‌ روند تا ایشان را به بهشت درآورند) می‌ گویند: پروردگار ما نور ما را كامل گردان (این درخواست نسبت به تفاوت نورهاى آنها است بر حسب اعمالشان در دنیا) و ما را بیامرز (از آنچه باعث كامل نشدن نور ما است درگذر) زیرا تو بر هر چیز توانایى. پس بعد از گشودن در و به پا داشتن راهنما عذر و بهانه کسی که از آمدن به آن منزل و جایگاه (بهشت جاوید، با جور بودن وسائل) غافل و بی‌ خبر باشد چیست؟!
 
(12) وَ أَنْتَ الَّذِی زِدْتَ فِی السَّوْمِ عَلَى نَفْسِكَ لِعِبَادِكَ، تُرِیدُ رِبْحَهُمْ فِی مُتَاجَرَتِهِمْ لَكَ، وَ فَوْزَهُمْ بِالْوِفَادَةِ عَلَیكَ، وَ الزِّیادَةِ مِنْكَ، فَقُلْتَ ـ تَبَارَكَ اسْمُكَ وَ تَعَالَیتَ ـ : مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیئَةِ فَلا یجْزى‏ إِلَّا مِثْلَها. 
و تویى آنكه در داد و ستد با بندگان و پیشنهاد كالا در بهاى آن بر خود افزوده ‏اى (بیش از آنچه كه سزاوارند می‌ دهى) می‌ خواهى در تجارت كردنشان با تو سود برند، و در كوچ كردن به‌ سوی تو و افزونى یافتن از جانب تو رستگار شوند، پس (از این رو) ـ تو خود كه نامت با بركت و احسان است و (از مانند بودن به آفریده شدگان) برتر و منزّه و پاكى ـ فرموده ‏اى (در قرآن كریم «سوره أنعام، آیه 160» مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ امْثالِها، وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیئَةِ فَلا یجْزى‏ الاَّ مِثْلَها): هر كه كار نیكو بجا آورد مزد او ده برابر خواهد بود، و هر كه كار بد كند جز مانند كار بدش كیفر داده نمی‌ شود.
 
(13) وَ قُلْتَ: مَثَلُ الَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فِی كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ، وَ اللَّهُ یضاعِفُ لِمَنْ یشاءُ، وَ قُلْتَ: مَنْ ذَا الَّذِی یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً فَیضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِیرَةً. وَ مَا أَنْزَلْتَ مِنْ نَظَائِرِهِنَّ فِی الْقُرْآنِ مِنْ تَضَاعِیفِ الْحَسَنَاتِ. 
و فرموده ‏اى (قرآن مجید «سوره بقره، آیه 261» مَثَلُ الَّذینَ ینْفِقُونَ امْوالَهُمْ فی‏ سَبیلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ انْبَتَتْ سَبْعَ سَنابِلَ فی‏ كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ، وَ اللَّهُ یضاعِفُ لِمَنْ یشاءُ): داستان كسانى كه دارایی‌ هاشان را در راه خدا صرف می‌ نمایند مانند داستان دانه ‏ایست كه هفت خوشه رویانیده كه در هر خوشه صد دانه باشد (یك دانه هفتصد دانه بشود) و خدا براى هر كه بخواهد چندین برابر (از این مقدار) می‌ گرداند، و فرموده ‏اى (قرآن شریف «سوره بقره، آیه 245» مَنْ ذَا الَّذى‏ یقْرِضُ اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا فَیضاعِفَهُ لَهُ اضْعافًا كَثیرَةً):
 
كیست آنكه به (بندگان درمانده) خدا وام نیكو دهد (وامی كه در گرفتن آن شتاب ننماید، یا منّت ننهد، یا عوض و به جاى آن را نخواهد) كه خدا آن را برایش چندین برابر گرداند. و نظایر و مانندهاى آنها (آیاتی كه) از افزایش‏ هاى حسنات و نیكویی‌ ها كه در قرآن فرستاده ‏اى (مانند «سوره نمل، آیه 89»: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیرٌ مِنْها؛ یعنى هر كه «روز رستاخیز» با حسنه و نیكویى آید پس پاداش بهتر از آن براى او است).
 
(14) وَ أَنْتَ الَّذِی دَلَلْتَهُمْ بِقَوْلِكَ مِنْ غَیبِكَ وَ تَرْغِیبِكَ الَّذِی فِیهِ حَظُّهُمْ عَلَى مَا لَوْ سَتَرْتَهُ عَنْهُمْ لَمْ تُدْرِكْهُ‏ أَبْصَارُهُمْ، وَ لَمْ تَعِهِ أَسْمَاعُهُمْ، وَ لَمْ تَلْحَقْهُ أَوْهَامُهُمْ، فَقُلْتَ: فَاذْكُرُونِی أَذْكُرْكُمْ، وَ اشْكُرُوا لِی وَ لا تَكْفُرُونِ‏، وَ قُلْتَ: لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّكُمْ، وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ. 
و تویى آنكه به سخن خود از (عالم) غیب و نهان خویش (كه دیده ‏ها و خردها به آن راه ندارد، و به وسیله وحى به پیغمبران و خبر دادن ایشان دانسته می‌ شود) و به ترغیب و خواهان نمودن خود كه بهره آنان را در بر دارد هدایت و راهنماییشان نمودى بر چیزى (حقایقى) كه اگر آن را از آنها می‌ پوشاندى چشم‌ هاشان آن را در نمی‌ یافت، و گوش‌ هاشان آن را حفظ نكرده فرا نمی‌ گرفت، و اندیشه‏ هاشان به آن نمی‌ رسید، پس فرمودى (قرآن كریم «سوره بقره، آیه 152» اذْكُروُنى‏ اذْكُرْكُمْ، وَ اشْكُروُا لی‏ وَ لا تَكْفُرُونِ‏):
 
مرا (به دعا و درخواست، یا در دنیا) یاد كنید تا شما را (به اجابت و روا شدن، یا در آخرت) یاد كنم، و مرا سپاس گزارید و ناسپاسى ننمایید، و فرمودى (قرآن مجید «سوره ابراهیم، آیه 7» لَئِنْ شَكَرْتُمْ لأَزیدَنَّكُمْ، وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ انَّ عَذابى‏ لَشَدیدٌ): هر آینه اگر (مرا بر نعمتى كه به شما داده‏ ام) سپاس گزارید شما را فزونى دهم، و اگر ناسپاسى كنید همانا كیفر من سخت است (شما را به كیفر سخت خواهم رسانید).
 
(15) وَ قُلْتَ: ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ، إِنَّ الَّذِینَ یسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتِی سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرِینَ‏، فَسَمَّیتَ دُعَاءَكَ عِبَادَةً، وَ تَرْكَهُ اسْتِكْبَاراً، وَ تَوَعَّدْتَ عَلَى تَرْكِهِ دُخُولَ جَهَنَّمَ دَاخِرِینَ. 
و فرمودى (قرآن شریف «سوره غافر، آیه 60» ادْعُونى‏ اسْتَجِبْ لَكُمْ، انَّ الَّذینَ یسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبادَتى‏ سَیدْخُلُونَ جَهَنَّمَ داخِرینَ‏): مرا بخوانید تا (دعا و درخواست را) براى شما روا سازم، كسانی كه از عبادت و بندگى (دعا و خواندن) من كبر و سركشى می‌ نمایند زود است كه با ذلّت و خوارى به دوزخ در آیند. پس دعا (درخواست از) خود را عبادت و بندگى و بجا نیاوردن آن را سركشى نامیده، و بر ترك و بجا نیاوردن آن به آمدن در دوزخ با ذلّت و خوارى تهدید نموده و ترسانده ‏اى.
 
(16) فَذَكَرُوكَ بِمَنِّكَ، وَ شَكَرُوكَ بِفَضْلِكَ، وَ دَعَوْكَ بِأَمْرِكَ، وَ تَصَدَّقُوا لَكَ طَلَباً لِمَزِیدِكَ، وَ فِیهَا كَانَتْ نَجَاتُهُمْ مِنْ غَضَبِكَ، وَ فَوْزُهُمْ بِرِضَاكَ. 
پس (از این رو بندگانت) تو را به نعمت و بخششت یاد كردند، و به فضل و احسانت تو را سپاس گزاردند، و به سبب امر و فرمانت تو را خواندند، و از جهت درخواست افزودن نعمتت براى (به دست آوردن رضاى) تو (نه از روى رئاء و خودنمایی، به فقراء و درویشان) صدقه و بخشش دادند، و در آن یادآورى و سپاسگزارى و خواندن آنها تو را و صدقه دادن براى تو نجات و رهایی ایشان است از خشمت (دورى از رحمتت) و فیروزى و دست یافتن آنان است به رضا و خوشنودیت.
 
(17) وَ لَوْ دَلَّ مَخْلُوقٌ مَخْلُوقاً مِنْ نَفْسِهِ عَلَى مِثْلِ الَّذِی دَلَلْتَ عَلَیهِ عِبَادَكَ مِنْكَ كَانَ مَوْصُوفاً بِالْإِحْسَانِ، وَ مَنْعُوتاً بِالامْتِنَانِ، وَ مَحْمُوداً بِكُلِّ لِسَانٍ، فَلَكَ الْحَمْدُ مَا وُجِدَ فِی حَمْدِكَ مَذْهَبٌ، وَ مَا بَقِی لِلْحَمْدِ لَفْظٌ تُحْمَدُ بِهِ، وَ مَعْنًى ینْصَرِفُ إِلَیهِ. 
و اگر آفریده ‏اى از پیش خود آفریده ‏اى را بمانند آنچه تو به آن بندگانت را از جانب خود راهنمایی كرده‏ اى راهنمایی می‌ نمود به احسان و نعمت دادن وصف گشته و به هر زبانى ستایش شده می‌ بود، پس (تو كه آفریننده و راهنمایی حقیقى هستى به ستودن شایسته‏ تر می‌ باشى، از این رو) پس تو را است سپاس تا آنجا كه راهى در سپاس تو یافت شود، و براى سپاس سخنى كه به آن ستوده شوى و معنى و مقصودى كه به سپاس باز گردد باقى باشد (تا آنجا كه بتوانیم تو را سپاس گزاریم).
 
(18) یا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى عِبَادِهِ بِالْإِحْسَانِ وَ الْفَضْلِ، وَ غَمَرَهُمْ بِالْمَنِّ وَ الطَّوْلِ، مَا أَفْشَى فِینَا نِعْمَتَكَ، وَ أَسْبَغَ عَلَینَا مِنَّتَكَ، وَ أَخَصَّنَا بِبِرِّكَ! 
اى آنكه به بندگانش نیكى و افزونى را نعمت داده، و آنها را به نعمت و بخشش فرا گرفته، چه آشكار است در ما نعمت تو، و چه فراوان است بر ما بخشش تو، و چه بسیار است مخصوص بودن ما به نیكى سرشار تو!
 
(19) هَدَیتَنَا لِدِینِكَ الَّذِی اصْطَفَیتَ، وَ مِلَّتِكَ الَّتِی ارْتَضَیتَ، وَ سَبِیلِكَ الَّذِی سَهَّلْتَ، وَ بَصَّرْتَنَا الزُّلْفَةَ لَدَیكَ، وَ الْوُصُولَ إِلَى كَرَامَتِكَ.
ما را به آیینت (اسلام) كه آن را برگزیدى، و به طریقه ‏ات (پیروى از ائمه معصومین علیهم السّلام) كه آن را پسندیدى، و به راهت (احكام) كه آن را آسان گردانیدى راهنمایی نموده ‏اى، و به تقرّب نزد (رحمت) خود، و رسیدن به كرامت و سود رساندن خویش (بهشت) بینا ساخته ‏اى.
 
(20) اللَّهُمَّ وَ أَنْتَ جَعَلْتَ مِنْ صَفَایا تِلْكَ الْوَظَائِفِ، وَ خَصَائِصِ تِلْكَ الْفُرُوضِ شَهْرَ رَمَضَانَ الَّذِی اخْتَصَصْتَهُ مِنْ سَائِرِ الشُّهُورِ، وَ تَخَیرْتَهُ مِنْ جَمِیعِ الْأَزْمِنَةِ وَ الدُّهُورِ، وَ آثَرْتَهُ عَلَى كُلِّ أَوْقَاتِ السَّنَةِ بِمَا أَنْزَلْتَ فِیهِ مِنَ الْقُرْآنِ وَ النُّورِ، وَ ضَاعَفْتَ فِیهِ مِنَ الْإِیمَانِ، وَ فَرَضْتَ فِیهِ مِنَ الصِّیامِ، وَ رَغَّبْتَ فِیهِ مِنَ الْقِیامِ، وَ أَجْلَلْتَ فِیهِ مِنْ لَیلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی هِی‏ خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ.
بار خدایا و تو از كارهاى برگزیده و واجبات مخصوصه، ماه رمضان را قرار داده‏ اى همان ماهى كه آن را از همه ماه‌ ها اختصاص داده، و از همه زمان‌ ها و روزگارها برترى داده، و بر همه وقت‌ هاى سال بر گزیده ‏اى به سبب قرآن و نوری كه (قرآنى كه نور و روشنایی از ضلالت و گمراهى است) در آن فرو فرستادى، و به سبب آنكه ایمان را در آن ماه چندین برابر نمودى (از بسیارى عبادت و بندگى در آن، آن را كامل گردانیدى) و روزه را در آن واجب، و برپا شدن (براى عبادت) را در آن ترغیب نمودى، و شب قدر را كه از هزار ماه بهتر است در آن بزرگ گردانیدى.
 
(21) ثُمَّ آثَرْتَنَا بِهِ عَلَى سَائِرِ الْأُمَمِ، وَ اصْطَفَیتَنَا بِفَضْلِهِ دُونَ أَهْلِ الْمِلَلِ، فَصُمْنَا بِأَمْرِكَ نَهَارَهُ، وَ قُمْنَا بِعَوْنِكَ لَیلَهُ، مُتَعَرِّضِینَ بِصِیامِهِ وَ قِیامِهِ لِمَا عَرَّضْتَنَا لَهُ مِنْ رَحْمَتِكَ، وَ تَسَبَّبْنَا إِلَیهِ مِنْ مَثُوبَتِكَ، وَ أَنْتَ الْمَلِی‏ءُ بِمَا رُغِبَ فِیهِ إِلَیكَ، الْجَوَادُ بِمَا سُئِلْتَ مِنْ فَضْلِكَ، الْقَرِیبُ إِلَى مَنْ حَاوَلَ قُرْبَكَ. 
سپس ما را به وسیله آن ماه بر همه امّت‌ ها برگزیدى، و به فضل و برترى آن ما را نه اهل ملّت‌ ها و كیش‌ ها برترى دادى (این بیان صریح و آشكار است در اینكه ماه رمضان از خصائص پیروان دین اسلام است، چنان‌ كه در شرح جمله سوّم از دعاى چهل و چهارم‏ به آن اشاره شد) پس به فرمان تو روزش را روزه داشتیم، و به یارى تو شبش را (براى بندگى) برخاستیم در حالی كه به روزه داشتن و برخاستن آن خود را براى رحمتت كه ما را بر آن خواسته‏ اى در آوردیم، و آن را وسیله پاداش تو گردانیدیم، و تو به آنچه از درگاهت خواسته شود توانایی، به آنچه از فضل و احسانت درخواست گردد بخشنده ‏اى، به كسى كه قصد تقرّب به (رحمت) تو كند نزدیكى.
 
(22) وَ قَدْ أَقَامَ فِینَا هَذَا الشَّهْرُ مُقَامَ حَمْدٍ، وَ صَحِبَنَا صُحْبَةَ مَبْرُورٍ، وَ أَرْبَحَنَا أَفْضَلَ أَرْبَاحِ الْعَالَمِینَ، ثُمَّ قَدْ فَارَقَنَا عِنْدَ تَمَامِ وَقْتِهِ، وَ انْقِطَاعِ مُدَّتِهِ، وَ وَفَاءِ عَدَدِهِ.
و این ماه در میان ما پسندیده زیست نمود، و با ما مصاحب و یار نیكو بود (چون در آن ثواب و پاداش و بركات و نیكی‌ ها و وسائل رحمت و آمرزش بسیار بود) و به بهترین سودهاى جهانیان ما را سودمند نمود، سپس هنگام پایان یافتن وقتش و به سر رسیدن زمانش و تمام شدن شماره ‏اش (روزهایش) از ما جدا شد.
 
(23) فَنَحْنُ مُوَدِّعُوهُ وِدَاعَ مَنْ عَزَّ فِرَاقُهُ عَلَینَا، وَ غَمَّنَا وَ أَوْحَشَنَا انْصِرَافُهُ عَنَّا، وَ لَزِمَنَا لَهُ الذِّمَامُ الْمَحْفُوظُ، وَ الْحُرْمَةُ الْمَرْعِیةُ، وَ الْحَقُّ الْمَقْضِی، فَنَحْنُ قَائِلُونَ: السَّلَامُ عَلَیكَ یا شَهْرَ اللهِ الْأَكْبَرَ، وَ یا عِیدَ أَوْلِیائِهِ. 
از این رو ما آن را وداع و بدرود می‌ نماییم مانند وداع کسی که جداییش بر ما بزرگ و دشوار است، و رفتنش از میان ما، ما را اندوهگین ساخته و به وحشت و ترس افكنده، و مانند وداع کسی که او را بر ما عهد و پیمان نگاه‌ داشتنى و احترام رعایت كردنى و حقّ اداء و پرداخت شدنى ثابت و پابر جا است، پس ما می‌ گوییم: درود بر تو اى بزرگترین ماه خدا، و اى عید (روز جشن و شادى) دوستان خدا.
 
(24) السَّلَامُ عَلَیكَ یا أَكْرَمَ مَصْحُوبٍ مِنَ الْأَوْقَاتِ، وَ یا خَیرَ شَهْرٍ فِی الْأَیامِ وَ السَّاعَاتِ. 
درود بر تو اى گرامی‌ ترین وقت‌ هایى كه (با ما) مصاحب و یار بودى، و اى بهترین ماه در روزها و ساعت‌ ها.
 
(25) السَّلَامُ عَلَیكَ مِنْ شَهْرٍ قَرُبَتْ فِیهِ الْآمَالُ، وَ نُشِرَتْ فِیهِ الْأَعْمَالُ. 
درود بر تو ماهى كه آرزوها در آن نزدیك است (حاجت‌ ها در آن روا می‌ شود، زیرا براى اجابت و روا شدن خواسته ‏ها بزرگترین اوقات است) و كردار (شایسته) در آن پراكنده (فراوان) است.
 
(26) السَّلَامُ عَلَیكَ مِنْ قَرِینٍ جَلَّ قَدْرُهُ مَوْجُوداً، وَ أَفْجَعَ فَقْدُهُ مَفْقُوداً، وَ مَرْجُوٍّ آلَمَ فِرَاقُهُ. 
درود بر تو همنشینى كه احترام و گرامى داشتنش بزرگست هنگامی كه بوده باشد، و نبودنش به درد آورد هنگامى كه پنهان گردد، و مرجع امیدى كه جداییش رنج رساند.
 
(27) السَّلَامُ عَلَیكَ مِنْ أَلِیفٍ آنَسَ مُقْبِلًا فَسَرَّ، وَ أَوْحَشَ مُنْقَضِیاً فَمَضَّ.
درود بر تو همدمى كه انس و خو گرفت هنگامى كه رو آورد و شاد گردانید، و وحشت و ترس افزود هنگامى كه رفت و دردناك نمود.
 
(28) السَّلَامُ عَلَیكَ مِنْ مُجَاوِرٍ رَقَّتْ فِیهِ الْقُلُوبُ، وَ قَلَّتْ فِیهِ الذُّنُوبُ. 
درود بر تو همسایه ‏اى كه دل‌ ها (بر اثر عبادت و بندگى) در آن نرم و فروتن گردید، و گناهان (بر اثر آمرزش و عفو خداى تعالى) در آن كم شد.
 
(29) السَّلَامُ عَلَیكَ مِنْ نَاصِرٍ أَعَانَ عَلَى الشَّیطَانِ، وَ صَاحِبٍ سَهَّلَ سُبُلَ الْإِحْسَانِ. 
درود بر تو یارى دهنده ‏اى كه (ما را) بر مغلوب ساختن شیطان یارى كرد، و مصاحب و یارى كه راه‌ هاى نیكى را آسان نمود.
 
(30) السَّلَامُ عَلَیكَ مَا أَكْثَرَ عُتَقَاءَ اللهِ فِیكَ، وَ مَا أَسْعَدَ مَنْ رَعَى حُرْمَتَكَ بِكَ! 
درود بر تو چه بسیار است آزادشدگان خدا در تو، و چه نیك‌بخت است كسى كه به سبب تو احترام و گرامى داشتنت را حفظ نماید!
 
(31) السَّلَامُ عَلَیكَ مَا كَانَ أَمْحَاكَ لِلذُّنُوبِ، وَ أَسْتَرَكَ لِأَنْوَاعِ الْعُیوبِ! 
درود بر تو چه محو كننده بودى گنا‌هان را (سبب آمرزش آنها بودى) و چه پوشنده بودى اقسام عیب‌ ها و زشتی‌ ها را (سبب بجا نیاوردن آنها بودى)!
 
(32) السَّلَامُ عَلَیكَ مَا كَانَ أَطْوَلَكَ عَلَى الْمُجْرِمِینَ، وَ أَهْیبَكَ فِی صُدُورِ الْمُؤْمِنِینَ! 
درود بر تو چه طولانى بودى بر گنهكاران (چون گنهكاران از آن‏ در رنجند، از این رو روزهایش را طولانى‏ ترین روزها مى‏ پندارند) و چه با هیبت و ترس (یا چه با عظمت و بزرگى) بودى در دل‌ هاى اهل ایمان! (ترس ایشان از جهت تقصیر و كوتاهى در حق آنست).
 
(33) السَّلَامُ عَلَیكَ مِنْ شَهْرٍ لَا تُنَافِسُهُ الْأَیامُ.
درود بر تو ماهى كه روزها(ى ماه‌ ها در فضل و برترى) با آن فخر و سرافرازى نكنند (چون آن ماه سید و مهتر و برترین ماه‌ ها است).
 
(34) السَّلَامُ عَلَیكَ مِنْ شَهْرٍ هُوَ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ سَلَامٌ. 
درود بر تو ماهى كه از هر چیز (شیاطین، پیشامد بد، گرفتارى و مانند آن) سلامت و بى‏ گزند است.
 
(35) السَّلَامُ عَلَیكَ غَیرَ كَرِیهِ الْمُصَاحَبَةِ، وَ لَا ذَمِیمِ الْمُلَابَسَةِ. 
درود بر تو كه مصاحبت و همراهیش ناپسند و معاشرت و آمیزشش نكوهیده نیست. 
 
(36) السَّلَامُ عَلَیكَ كَمَا وَفَدْتَ عَلَینَا بِالْبَرَكَاتِ، وَ غَسَلْتَ عَنَّا دَنَسَ الْخَطِیئَاتِ. 
درود بر تو براى آنكه با بركات و نیكی‌ ها (پاداش‌ ها) بر ما وارد شدى، و چركى گناهان را از ما شستى (سبب آمرزش آنها گردیدى).
 
(37) السَّلَامُ عَلَیكَ غَیرَ مُوَدَّعٍ بَرَماً وَ لَا مَتْرُوكٍ صِیامُهُ سَأَماً. 
درود بر تو نه آنكه وداع و بدرود با او از روى دلتنگى باشد، و نه آنكه روزه آن ترك شده از جهت به ستوه آمدن است.
 
(38) السَّلَامُ عَلَیكَ مِنْ مَطْلُوبٍ قَبْلَ وَقْتِهِ، وَ مَحْزُونٍ عَلَیهِ قَبْلَ فَوْتِهِ. 
درود بر تو كه پیش از آمدنش (از جهت دوست داشتن آن) خواسته شده بود، و پیش از رفتنش (از جهت فراق و جداییش) بر آن اندوهناكیم.
 
(39) السَّلَامُ عَلَیكَ كَمْ مِنْ سُوءٍ صُرِفَ بِكَ عَنَّا، وَ كَمْ مِنْ خَیرٍ أُفِیضَ بِكَ عَلَینَا. 
درود بر تو چه بسیار بدى كه به سبب تو از ما باز گردیده، و چه بسیار خیر و نیكى كه به وسیله تو بر ما روان گشته.
 
(40) السَّلَامُ عَلَیكَ وَ عَلَى لَیلَةِ الْقَدْرِ الَّتِی هِی خَیرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ. 
درود بر تو و بر شب قدر كه بهتر از هزار ماه است.
 
(41) السَّلَامُ عَلَیكَ مَا كَانَ أَحْرَصَنَا بِالْأَمْسِ عَلَیكَ، وَ أَشَدَّ شَوْقَنَا غَداً إِلَیكَ. 
درود بر تو دیروز (روزهاى گذشته) چه بسیار بر تو حریص و آزمند بودیم، و فردا چه بسیار به‌ سوی تو شوق داشته از دل آرزومندیم.
 
(42) السَّلَامُ عَلَیكَ وَ عَلَى فَضْلِكَ الَّذِی حُرِمْنَاهُ، وَ عَلَى مَاضٍ مِنْ بَرَكَاتِكَ سُلِبْنَاهُ. 
درود بر تو و بر فضل و برتریت كه (به گذشتن تو) از آن محروم و بازداشته شدیم، و بر بركات و نیكی‌ هاى گذشته ‏ات كه (ناچار) از آن ربوده شدیم.
 
(43) اللَّهُمَّ إِنَّا أَهْلُ هَذَا الشَّهْرِ الَّذِی شَرَّفْتَنَا بِهِ، وَ وَفَّقْتَنَا بِمَنِّكَ لَهُ حِینَ جَهِلَ الْأَشْقِیاءُ وَقْتَهُ، وَ حُرِمُوا لِشَقَائِهِمْ فَضْلَهُ.
بار خدایا ما اهل این ماه هستیم (به آن اختصاص داده شده ‏ایم) كه به وسیله آن ما را مقام و منزلت ارجمند دادى، و ما را براى (عبادت و بندگى در) آن به وسیله احسان و نیكیت توفیق عطا نمودى، هنگامى كه بدبختان وقت (آمدن و رفتن) آن را نشناختند (از آنچه در آن واجب شده دورى گزیدند و آن موجب بدبختیشان گردید) و بر اثر بدبختیشان از فضل و احسان (پاداش) آن محروم و بى ‏بهره شدند.
 
(44) أَنْتَ وَلِی مَا آثَرْتَنَا بِهِ مِنْ مَعْرِفَتِهِ، وَ هَدَیتَنَا لَهُ مِنْ سُنَّتِهِ، وَ قَدْ تَوَلَّینَا بِتَوْفِیقِكَ صِیامَهُ وَ قِیامَهُ عَلَى تَقْصِیرٍ، وَ أَدَّینَا فِیهِ قَلِیلًا مِنْ كَثِیرٍ. 
تویى صاحب اختیار و كارگزار كه ما را به معرفت و شناسایى آن برگزیدى، و به طریقه آن (آنچه در آن واجب، حرام، مستحب و مكروه است) راه نمودى، و ما با تقصیر و كوتاهى (نه از روى كمال و آنچه شایسته مقام ربوبیت تو است) به توفیق و جورى اسباب كار از جانب تو روزه و به پا خاستن (براى عبادت در) آن را كارگزار شدیم، و (چون عبادتى را كه شایسته تو است از طاقت و توانایی ما بیرون است) اندكى از بسیار را در آن بجا آوردیم.
 
(45) اللَّهُمَّ فَلَكَ الْحَمْدُ إِقْرَاراً بِالْإِسَاءَةِ، وَ اعْتِرَافاً بِالْإِضَاعَةِ، وَ لَكَ مِنْ قُلُوبِنَا عَقْدُ النَّدَمِ، وَ مِنْ أَلْسِنَتِنَا صِدْقُ الِاعْتِذَارِ، فَأْجُرْنَا عَلَى مَا أَصَابَنَا فِیهِ مِنَ التَّفْرِیطِ أَجْراً نَسْتَدْرِكُ بِهِ الْفَضْلَ الْمَرْغُوبَ فِیهِ، وَ نَعْتَاضُ بِهِ مِنْ أَنْوَاعِ الذُّخْرِ الْمَحْرُوصِ عَلَیهِ. 
بار خدایا پس (به سبب عمل در آن) تو را است سپاس در حالی كه به بدكردارى اقرار كننده و به تباه ساختن (تقصیر در اعمال) اعتراف كننده ‏ایم، و پشیمانى حقیقى دل‌ ها و عذر خواستن زبان‌ هامان كه از روى راستى است براى تو است، پس ما را بر (اعتراف به كوتاهى در اعمال و پشیمانى از) تقصیر كه در آن ماه به ما رسیده اجر و پاداش ده (کسی که تقصیر و نقص خود را بشناسد، درصدد خضوع و فروتنى و ذلّت و خوارى برآید و چون عبادتى بالاتر از آن نیست، از این رو درخواست پاداش براى آن می‌ نماید، حضرت امام محمّد باقر ـ علیه السّلام ـ به یكى از اصحاب خود فرمود: لا اخْرَجَكَ اللَّهُ مِنَ النَّقْصِ وَ التَّقْصیرِ؛ یعنى خدا تو را از نقص و تقصیر «از اینكه طاعتت را اندك و خود را كوتاهى كننده در اعمال بدانى» خارج نسازد) پاداشى كه به وسیله آن خیر و نیكى خواسته شده را دریابیم، و اندوخته ‏هاى گوناگون را كه بر آن حریص و آزمندیم عوض بستانیم.
 
(46) وَ أَوْجِبْ لَنَا عُذْرَكَ عَلَى مَا قَصَّرْنَا فِیهِ مِنْ حَقِّكَ، وَ ابْلُغْ بِأَعْمَارِنَا مَا بَینَ أَیدِینَا مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ الْمُقْبِلِ، فَإِذَا بَلَّغْتَنَاهُ فَأَعِنِّا عَلَى تَنَاوُلِ مَا أَنْتَ أَهْلُهُ مِنَ الْعِبَادَةِ، وَ أَدِّنَا إِلَى الْقِیامِ بِمَا یسْتَحِقُّهُ مِنَ الطَّاعَةِ، وَ أَجْرِ لَنَا مِنْ صَالِحِ الْعَمَلِ مَا یكُونُ دَرَكاً لِحَقِّكَ فِی الشَّهْرَینِ مِنْ شُهُورِ الدَّهْرِ.
و ما را در تقصیر از (اداى) حقّ خود ملامت و سرزنش مكن، و عمرهاى ما را كه در پیش است به ماه رمضان آینده برسان، و چون ما را به آن ماه رساندى بر انجام عبادت و بندگى كه شایسته تو است یاریمان فرما، و بر رعایت فرمانبرى كه سزاوار آن ماه است برسانمان، و عمل شایسته ‏اى را كه سبب به دست آوردن حقّ تو است‏ در دو ماه (ماه رمضان كنونى و ماه رمضان آینده) از ماه‌ هاى روزگار براى ما روان ساز (ما را براى بجا آوردن آن توفیق ده).
 
(47) اللَّهُمَّ وَ مَا أَلْمَمْنَا بِهِ فِی شَهْرِنَا هَذَا مِنْ لَمَمٍ أَوْ إِثْمٍ، أَوْ وَاقَعْنَا فِیهِ مِنْ ذَنْبٍ، وَ اكْتَسَبْنَا فِیهِ مِنْ خَطِیئَةٍ عَلَى تَعَمُّدٍ مِنَّا، أَوْ عَلَى نِسْیانٍ ظَلَمْنَا فِیهِ أَنْفُسَنَا، أَوِ انْتَهَكْنَا بِهِ حُرْمَةً مِنْ غَیرِنَا، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اسْتُرْنَا بِسِتْرِكَ، وَ اعْفُ عَنَّا بِعَفْوِكَ، وَ لَا تَنْصِبْنَا فِیهِ لِأَعْینِ الشَّامِتِینَ، وَ لَا تَبْسُطْ عَلَینَا فِیهِ أَلْسُنَ الطَّاعِنِینَ، وَ اسْتَعْمِلْنَا بِمَا یكُونُ حِطَّةً وَ كَفَّارَةً لِمَا أَنْكَرْتَ مِنَّا فِیهِ بِرَأْفَتِكَ الَّتِی لَا تَنْفَدُ، وَ فَضْلِكَ الَّذِی لَا ینْقُصُ. 
بار خدایا گناه كوچك یا گناه بزرگى كه در این ماه به آن نزدیك شدیم، یا گناهى كه در آن بجا آوردیم، و گناه بزرگى كه زیر بار آن رفتیم از روى عمد و قصد از ما، یا فراموشى (كه منشأ آن تقصیر و بى‌ باكى است مانند کسی که به كارى مشغول شود تا اینكه نماز را فراموش نماید كه او معذور نیست به خلاف روزه‌ دارى كه از روى فراموشى بخورد یا بیاشامد) كه در آن به خود ستم كرده، یا به آن احترام دیگرى را هتك و پرده‌ درى نموده باشیم، پس بر محمّد و آل او درود فرست، و ما را به پرده (آمرزش) خود (از كیفر و رسوایى آن) بپوشان، و به گذشت خود از ما درگذر، و ما را در آن گناه در جلو چشم شماتت‌ كنندگان (آنان كه به مصیبت و اندوه دیگرى شاد شوند) قرار مده، و زبان طعنه زنندگان (نكوهش كنندگان) را بر ما مگشا، و ما را به مهربانیت كه بریده نمی‌ شود (همیشگى است) و به احسان و نیكیت كه كم نمی‌ گردد به چیزى (عبادت و انجام كار نیكى) بگمار كه سبب فرو نهادن (از میان بردن) و پوشاندن (آمرزیدن) چیزى (گناهى) شود كه در آن ماه بر ما نهى نموده ‏اى.
 
(48) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْبُرْ مُصِیبَتَنَا بِشَهْرِنَا، وَ بَارِكْ لَنَا فِی یوْمِ عِیدِنَا وَ فِطْرِنَا، وَ اجْعَلْهُ مِنْ خَیرِ یوْمٍ مَرَّ عَلَینَا أَجْلَبِهِ لِعَفْوٍ، وَ أَمْحَاهُ لِذَنْبٍ، وَ اغْفِرْ لَنَا مَا خَفِی مِنْ ذُنُوبِنَا وَ مَا عَلَنَ. 
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و مصیبت و اندوهمان را به رفتن ماه ما (خیر و نیكى) عوض ده، و براى ما در روز عید و روز روزه گشودنمان مبارك و نیكو گردان، و آن را از بهترین روزهایی كه بر ما گذشته است قرار ده كه جالب‏ترین و به دست آورنده ‏ترین روزها براى عفو و گذشت، و نابود كننده ‏ترین روزها براى گناه باشد، و براى ما آنچه از گناهانمان كه پنهان و آنچه كه آشكار است را بیامرز.
 
(49) اللَّهُمَّ اسْلَخْنَا بِانْسِلَاخِ هَذَا الشَّهْرِ مِنْ خَطَایانَا، وَ أَخْرِجْنَا بِخُرُوجِهِ مِنْ سَیئَاتِنَا، وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَسْعَدِ أَهْلِهِ بِهِ، وَ أَجْزَلِهِمْ قِسْماً فِیهِ، وَ أَوْفَرِهِمْ حَظّاً مِنْهُ. 
بار خدایا با گذشتن این ماه از گناهان ما بگذر، و با بیرون رفتن آن ما را از بدی‌ هامان بیرون بر (خطاها و گناهان ما را بیامرز) و به وسیله آن ما را از نیك‌بخت‌ ترین اهل آن ماه (كسانی که در آن به عبادت و بندگى اشتغال داشتند) و از بانصیب‌ ترین ایشان در آن و از بهره ‏مندترین آنان از آن قرار ده.
 
(50) اللَّهُمَّ وَ مَنْ رَعَى هَذَا الشَّهْرَ حَقَّ رِعَایتِهِ، وَ حَفِظَ حُرْمَتَهُ حَقَّ حِفْظِهَا، وَ قَامَ بِحُدُودِهِ حَقَّ قِیامِهَا، وَ اتَّقَى ذُنُوبَهُ حَقَّ تُقَاتِهَا، أَوْ تَقَرَّبَ إِلَیكَ بِقُرْبَةٍ أَوْجَبَتْ رِضَاكَ لَهُ، وَ عَطَفَتْ رَحْمَتَكَ عَلَیهِ، فَهَبْ لَنَا مِثْلَهُ مِنْ وُجْدِكَ، وَ أَعْطِنَا أَضْعَافَهُ مِنْ فَضْلِكَ، فَإِنَّ فَضْلَكَ لَا یغِیضُ، وَ إِنَّ خَزَائِنَكَ لَا تَنْقُصُ بَلْ تَفِیضُ، وَ إِنَّ مَعَادِنَ إِحْسَانِكَ لَا تَفْنَى، وَ إِنَّ عَطَاءَكَ لَلْعَطَاءُ الْمُهَنَّا. 
بار خدایا کسی که این ماه را به طوری که سزاوار رعایت است رعایت كرده (آنچه به او واجب بوده بجا آورده) و احترامش را به طوری که شایسته حفظ و نگهدارى است حفظ نموده (آنچه از او نهى شده مرتكب نگشته) و به احكامش به طوری که سزاوار كوشش در آنها است كوشش و ایستادگى داشته، و از گناهان خویش‏ به طوری که شایسته پرهیزكارى است پرهیز نموده، یا به وسیله عملى كه تقرّب آور است به‌ سوی تو تقرّب جسته (مقام و منزلتى خواسته) كه رضا و خوشنودى تو را براى او لازم گردانیده، و رحمت و مهربانیت بر او متوجّه نموده، پس از توانگرى خود مانند (پاداش) او به ما ببخش، و از فضل و احسانت چندین برابر آن را به ما عطا فرما، زیرا فضل تو نقصان پذیر نیست، و گنجینه ‏هاى تو كم نمی‌ شود بلكه افزون می‌ گردد، و معادن احسان و نیكیت نابود نمی‌ شود، و عطاء و بخشش تو بخشش گوارایى است (مشقّت و رنجى در آن نیست).
 
(51) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْتُبْ لَنَا مِثْلَ أُجُورِ مَنْ صَامَهُ، أَوْ تَعَبَّدَ لَكَ فِیهِ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ. 
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و براى ما مانند پاداش‌ هاى كسى را بنویس (واجب و لازم گردان) كه تا روز قیامت در آن ماه روزه گرفته، یا در عبادت براى تو كوشش داشته است (در این جمله از دعا آگاه ساختن به سعه و گشایش فضل و احسان خداى تعالى است، زیرا اگر روا نبود كه خداوند سبحان مانند پاداش كسى را كه عمل كرده به کسی که عمل نكرده ببخشد دعا و درخواست آن درست نبود).
 
(52) اللَّهُمَّ إِنَّا نَتُوبُ إِلَیكَ فِی یوْمِ فِطْرِنَا الَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُؤْمِنِینَ عِیداً وَ سُرُوراً، وَ لِأَهْلِ مِلَّتِكَ مَجْمَعاً وَ مُحْتَشَداً مِنْ كُلِّ ذَنْبٍ أَذْنَبْنَاهُ، أَوْ سُوءٍ أَسْلَفْنَاهُ، أَوْ خَاطِرِ شَرٍّ أَضْمَرْنَاهُ، تَوْبَةَ مَنْ‏ لَا ینْطَوِی عَلَى رُجُوعٍ إِلَى ذَنْبٍ، وَ لَا یعُودُ بَعْدَهَا فِی خَطِیئَةٍ، تَوْبَةً نَصُوحاً خَلَصَتْ مِنَ الشَّكِّ وَ الِارْتِیابِ، فَتَقَبَّلْهَا مِنَّا، وَ ارْضَ عَنَّا، وَ ثَبِّتْنَا عَلَیهَا. 
بار خدایا ما در روز فطر و روزه گشودنمان كه آن را براى اهل ایمان (روز) عید و شادى و براى اهل دین خود (اسلام) روز اجتماع و گرد آمدن و روز تعاون و كمك كردن به یكدیگر قرار دادى، از هر گناهى كه آن را بجا آورده ‏ایم، یا كار بدى كه پیش از این كرده ‏ایم، یا اندیشه بدى كه در دل داشته ‏ایم، به‌ سوی تو، توبه و بازگشت می‌ نماییم، توبه کسی که رجوع به گناهى را در دل نمی‌ گذارند، و پس از توبه در گناهى باز نمی‌ گردد، توبه خالصى كه از شك و دودلى پاكیزه باشد، پس آن را از ما قبول فرما، و از ما راضى و خوشنود شو، و ما را بر آن ثابت و پا بر جا گردان (سید جزائرى ـ رحمه الله ـ در شرح خود بر صحیفه می‌ نویسد جمله اللّهمّ انّا نتوب إلیك فی یوم فطرنا؛ قول به مستحب بودن خواندن این دعاء را در روز عید فطر تأیید می‌ نماید).
 
(53) اللَّهُمَّ ارْزُقْنَا خَوْفَ عِقَابِ الْوَعِیدِ، وَ شَوْقَ ثَوَابِ الْمَوْعُودِ حَتَّى نَجِدَ لَذَّةَ مَا نَدْعُوكَ بِهِ، وَ كَأْبَةَ مَا نَسْتَجِیرُكَ مِنْهُ.
بار خدایا ترس كیفر ترسیده شده (دوزخ) و شوق و دوستى پاداش وعده داده شده (بهشت) را روزى ما گردان تا اینكه لذّت و خوشى آنچه (آمرزشى كه) از تو می‌ خواهیم، و اندوه آنچه (كیفر بر گناهانى كه) از آن به تو پناه می‌ بریم دریابیم.
 
(54) وَ اجْعَلْنَا عِنْدَكَ مِنَ التَّوَّابِینَ الَّذِینَ أَوْجَبْتَ لَهُمْ مَحَبَّتَكَ، وَ قَبِلْتَ مِنْهُمْ مُرَاجَعَةَ طَاعَتِكَ، یا أَعْدَلَ الْعَادِلِینَ. 
و ما را نزد خویش از توبه كنندگانى قرار ده كه محبّت و دوستیت را براى آنها واجب و لازم نموده‏ اى (اشاره به قول خداى تعالى «سوره بقره، آیه 222»: انَّ اللهَ یحِبُّ التَّوَّابینَ؛‏ یعنى خدا توبه كنندگان را دوست دارد «آنها را از رحمت خود بهره ‏مند گرداند») و از ایشان بازگشت به طاعت و فرمانبریت را پذیرفته ‏اى (اشاره به قول خداى تعالى «سوره توبه، آیه 104»: انَّ اللهَ هُوَ یقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبادِه‏؛ یعنى خدا است كه او توبه بندگانش را می‌ پذیرد) اى عادل‌ ترین عدالت دارندگان (همه اقوال و افعال و احكام خداوند متعال بر وفق نظام كل و حكمت و مصلحت است و افراط و تفریط در آنها راه ندارد و جز او هر چند در عدل و دادگرى كوشش نماید محال است كه همه اقوال و افعال و احكامش طبق نظام كل و خارج از افراط و تفریط باشد، از این رو خداوند سبحان عادل‌ ترین عدالت دارندگان است، و مناسبت بیان این جمله در اینجا براى آنست كه چون خداوند محبّت و دوستیش را براى توبه كنندگان واجب و لازم نموده و بازگشت كسى كه به طاعت و فرمانبرى او بازگردد را پذیرفته و همه بندگان در عبودیت و بندگى و رو آوردن به‌ سوی او یكسان ‏اند و درخواست كننده یكى از آنان است، پس خداى عزّ و جل عادل‌ تر از آنست كه گروهى را به آن اختصاص دهد و برخى را از آن بى‏ بهره گرداند).
 
(55) اللَّهُمَّ تَجَاوَزْ عَنْ آبَائِنَا وَ أُمَّهَاتِنَا وَ أَهْلِ دِینِنَا جَمِیعاً مَنْ سَلَفَ مِنْهُمْ وَ مَنْ غَبَرَ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ.
بار خدایا از پدران و مادران و همه هم‌كیشان ما هر كه از ایشان در گذشته و هر كه در نگذشته (موجود باشد یا پس از این بیاید) تا روز رستاخیز در گذر (آنان را ببخش).
 
(56) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ نَبِینَا وَ آلِهِ كَمَا صَلَّیتَ عَلَى مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِینَ، وَ صَلِّ عَلَیهِ وَ آلِهِ كَمَا صَلَّیتَ عَلَى أَنْبِیائِكَ الْمُرْسَلِینَ، وَ صَلِّ عَلَیهِ وَ آلِهِ كَمَا صَلَّیتَ عَلَى عِبَادِكَ الصَّالِحِینَ، وَ أَفْضَلَ مِنْ ذَلِكَ یا رَبَّ الْعَالَمِینَ، صَلَاةً تَبْلُغُنَا بَرَكَتُهَا، وَ ینَالُنَا نَفْعُهَا، وَ یسْتَجَابُ لَهَا دُعَاؤُنَا، إِنَّكَ أَكْرَمُ مَنْ رُغِبَ إِلَیهِ، وَ أَكْفَى مَنْ تُوُكِّلَ عَلَیهِ، وَ أَعْطَى مَنْ سُئِلَ مِنْ فَضْلِهِ، وَ أَنْتَ عَلَى كُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ.
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست همچنان كه بر فرشتگانى كه از خواص و نزدیكان درگاهت هستند درود فرستادى (این تشبیه از جهت اصل صلوة و درود است نه از جهت کسی که درود بر او فرستاده شده، زیرا پیغمبر ما ـ صلّى الله علیه و آله ـ افضل و برتر از همه مخلوقات است پس معنى این جمله اینست:
 
بار خدایا بر محمّد و آل او به مقدار فضل و شرف ایشان نزد تو درود فرست، همچنان که بر فرشتگانت به مقدار فضل و شرف آنان نزد تو درود فرستادى، و تشبیه چیزى به چیزى ممكن است از یك جهت باشد مانند اینكه گفته شود فلان كس مانند شیر است یعنى در دلاورى) و بر او و بر آلش درود فرست همچنان که بر پیغمبران فرستاده شده ‏ات درود فرستادى، و بر او و آلش درود فرست همچنان که بر بندگان شایسته ‏ات درود فرستادى، و بهتر از آن اى پروردگار جهانیان، چنان‏ درودى كه بركت و نیكیش به ما برسد، و سودش ما را دریابد، و از جهت آن درخواست ما روا شود، زیرا تو كریم‌ تر كسى هستى كه به او رو آورده شده، و بى ‏نیاز كننده ‏تر كسى هستى كه بر او اعتماد شده، و بخشنده ‏تر كسى هستى كه از فضل و احسانش درخواست شده، و تو بر هر چیز توانایی (به كمكى نیازمند نیستى، و جلوگیرى تو را باز نمی‌ دارد).
 
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط دعای اول: ستایش نمودن خدای عزوجل دعای دوم: درود بر محمد و آل او دعای سوم: درود بر حمله (نگاه دارندگان) عرش دعای چهارم: درود بر كساني كه به پيغمبران ايمان آورده ‏اند دعای پنجم: دعاى آن حضرت براى خود و نزديكانش دعای ششم: دعاى آن حضرت هنگام بامداد و شام دعای هفتم: دعاى آن حضرت در مهمّات و سختي ها دعای هشتم: دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا دعای نهم: دعاى آن حضرت در آرزو داشتن به آمرزش دعای دهم: دعاى آن حضرت در التجاء به خداى تعالى