عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
دعای هفتم: «دُعَاؤُهُ فِی الْمُهِمَّاتِ»
- دعاى آن حضرت در مهمّات و سختي ها -
 
(وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیهِ السَّلَامُ إِذَا عَرَضَتْ لَهُ مُهِمَّةٌ أَوْ نَزَلَتْ بِهِ، مُلِمَّةٌ وَ عِنْدَ الْكَرْبِ:)
دعاى هفتم از دعاهاى امام علیه السّلام است هر گاه كار دشوار دل آزارى به او رو می‌ آورد یا پیشامد سختى رخ می‌‌ داد و به هنگام غم و اندوه (حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده: هر گاه ترس و بیم «از بلاء» سخت شد پس پناهگاه به سوی خدا رفتن است، حضرت موسى ابن جعفر علیه السّلام فرموده: بلا و آفتى نیست كه به بنده مؤمن رو آورد و خداى عزّ و جل دعاء «درخواست رفع آن» را به او توفیق دهد جز آنكه آن بلا به زودى از بین برود، و بلایى نیست كه به بنده مؤمن رو آورد و از دعاء خوددارى نماید جز آنكه آن بلاء به طول انجامد، پس هرگاه بلاء رو آورد «براى رفع آن» بر شما باد دعاء و تضرّع و زارى به درگاه خداى عزّ و جلّ، حضرت صادق علیه السّلام فرمود: آیا درازى و كوتاهى بلاء را می‌ شناسید؟ «شنوندگان گفتند» گفتیم: نه، فرمود:
 
اگر هنگام بلا یكى از شما موفّق به دعاء شد بدانید «مدّت» بلا كوتاه است، حضرت موسى ابن جعفر علیه السّلام فرمود: دعاء و درخواست و به درگاه خدا رو آوردن بلا را باز می‌ گرداند، و آن بلاء مقدّر شده و لازم گردیده و نمانده جز امضاء و گذراندن آن، پس اگر خداى عزّ و جلّ خوانده شود و از او برطرف شدن آن بلا درخواست گردد خدا آن را بر طرف می‌ نماید، حضرت صادق علیه السّلام فرموده: هرگاه پیشامدى یا سختى یا اندوهى به مردى رو آورد باید دو زانو و دو آرنج خود را برهنه نموده و به زمین بچسباند و سینه‏ اش را هم به زمین نهد و به سجده رود پس از آن حاجت و خواسته خویش را «از خداى تعالى» بطلبد، و حضرت سیدالعابدین و امام السّاجدین صلوات الله و سلامه علیه در اینجا از خداى تعالى برطرف شدن بلا و گرفتارى و غم و اندوه را به این گونه درخواست می‌ نماید):
 
(1) یا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكَارِهِ، وَ یا مَنْ یفْثَأُ بِهِ حَدُّ الشَّدَائِدِ، وَ یا مَنْ یلْتَمَسُ مِنْهُ الْمَخْرَجُ إِلَى رَوْحِ الْفَرَجِ.
اى آنكه گره‏ هاى ناگواری‌ ها به وسیله او باز می‌ گردد، و اى آنكه تندى سختی‌ ها به او شكسته می‌ شود، و اى آنكه رهایی یافتن از گرفتاری‌ ها و رفتن به سوی آسایش فراخى، از او در خواست می‌ گردد.
 
(2) ذَلَّتْ لِقُدْرَتِكَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِكَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِكَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِكَ الْأَشْیاءُ.
كارهاى دشوار به قدرت و توانائى تو آسان شده، و به لطف و توفیق (از جانب) تو اسباب (هر كارى) سبب گردیده، و مقدّر شده بر اثر قدرت تو جارى و بر قرار گشته، و اشیاء بر وفق اراده و خواست تو به كار رفته ‏اند.
 
(3) فَهِی بِمَشِیتِكَ دُونَ قَوْلِكَ مُؤْتَمِرَةٌ، وَ بِإِرَادَتِكَ دُونَ نَهْیكَ مُنْزَجِرَةٌ.
پس آن اشیاء به اراده تو بى‌ گفتنت فرمان بردار، و به خواست تو بى نهى و باز داشتنت باز داشته‏ اند (در «سوره نحل، آیه 40» می‌ فرماید: انَّما قَولُنا لِشَىْ‏ءٍ اذا ارَدْناهُ انْ نَقولَ لَهُ كُنْ فَیكُونُ‏؛ یعنى جز این نیست كه گفتار ما به چیزى هنگامی كه اراده نمائیم به اینكه به آن بگوئیم موجود باش «بى گفتن و بى درنگ» موجود می‌‌ شود).
 
(4) أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا ینْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا ینْكَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا كَشَفْتَ
توئى كه براى (آسان كردن) دشواری‌ ها خوانده می‌ شود، و تو در سختی‌ ها پناهگاهى، از آنها دور نمی‌‌ شود جز آن سختى كه تو دور نمائى، و از آنها بر طرف نمی‌‌ گردد جز آن را كه تو برطرف كنى.
 
(5) وَ قَدْ نَزَلَ بِی یا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِی ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ.
و اى پروردگار بر من فرود آمده چیزى (بلا و گرفتارى) كه سنگینى آن مرا دشوار است، و به من رسیده چیزى كه زیر بار رفتن آن مرا وامانده كرده.
 
(6) وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَی وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَی.
و تو به قدرت خود آن را بر من رسانیده ‏اى، و به سلطنت و توانائیت آن را به من متوجّه گردانیده ‏اى.
 
(7) فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُیسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ.
پس براى آنچه به من رسانده‏ اى برگرداننده و براى آنچه متوجّه ساخته‏ اى دفع كننده و براى آنچه بسته ‏اى گشاینده و براى آنچه گشوده ‏اى بستنده و براى آنچه دشوار كرده ‏اى آسان‌ كننده و براى آنكه خواركرده ‏اى یارى دهنده‏ اى نمی‌‌ باشد (در «سوره یونس، آیه 107» مى‏ فرماید: وَ انْ یمْسَسْكَ الهُت بِضُر فَلا كاشِفَ لَهُ الاَّ هُوَ وَ انْ یردْكَ بخَیرٍ فَلا رادَّ لِفَضْلِه؛‏ یعنى و اگر خدا ضرر و زیانى به تو رساند جز او كسى نتواند آن را دفع كند، و اگر خیر و نیكى براى تو خواهد فضل و احسان او را جلوگیرى نیست. و در «سوره آل عمران، آیه 160» فرماید: انْ ینْصُرْكُمُ اللهُ فَلا غالِبَ لَكُمْ وَ انْ یخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذى ینْصُرُكُمْ منْ بَعْدِه‏؛ یعنى اگر شما را خدا یارى كند كسى بر شما غلبه و تسلط نیابد، و اگر خوارتان گرداند كیست كه بعد از او «بتواند» شما را یارى كند؟)
 
(8) فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِی یا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّی سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِی حُسْنَ النَّظَرِ فِیمَا شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِی حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِیمَا سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِی‏ مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِیئاً، وَ اجْعَلْ لِی مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِیاً.
پس بر محمّد و آل او درود فرست، و اى پروردگار در آسایش را به فضل خود به روى من باز كن، و تسلّط غم و اندوه را به قوّت و توانائى خود شكست ده (از بین ببر) و به من در آنچه شكوه دارم حسن نظر داشته باش و در آنچه در خواست نمودم شیرینى بخشش (خود) را به من بچشان، و از جانب خویش رحمت و گشایش‏ بی‌ رنج به من ببخش، و از نزد خود به زودى رهایی یافتن (از گرفتاری‌ ها) را براى من قرار ده.
 
(9) وَ لَا تَشْغَلْنِی بِالاهْتِمَامِ عَنْ تَعَاهُدِ فُرُوضِكَ، وَ اسْتِعْمَالِ سُنَّتِكَ.
و مرا به سبب غم و اندوه از رعایت و حفظ واجبات و به كار بستن سنّت خود (مستحبات) باز مدار.
 
(10) فَقَدْ ضِقْتُ لِمَا نَزَلَ بِی یا رَبِّ ذَرْعاً، وَ امْتَلَأْتُ بِحَمْلِ مَا حَدَثَ عَلَی هَمّاً، وَ أَنْتَ الْقَادِرُ عَلَى كَشْفِ مَا مُنِیتُ بِهِ، وَ دَفْعِ مَا وَقَعْتُ فِیهِ، فَافْعَلْ بِی ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، یا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِیمِ.
پس اى پروردگار به آنچه به من رسیده طاقت ندارم، و به آنچه به من رو آورده پر از غم و اندوه گشته ‏ام، و تو بر دفع غم و اندوهى كه به آن گرفتار و بر دفع آنچه در آن افتاده ‏ام توانائى، پس آن گرفتارى را از من دور كن اگر چه از جانب تو شایسته آن نباشم اى صاحب عرش و تخت بزرگ (اشاره به اینكه همه اشیاء تحت قدرت او است، زیرا او صاحب عرش عظیم است كه آن به هر چیز احاطه دارد).
 
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط دعای اول: ستایش نمودن خدای عزوجل دعای دوم: درود بر محمد و آل او دعای سوم: درود بر حمله (نگاه دارندگان) عرش دعای چهارم: درود بر كساني كه به پيغمبران ايمان آورده ‏اند دعای پنجم: دعاى آن حضرت براى خود و نزديكانش دعای ششم: دعاى آن حضرت هنگام بامداد و شام دعای هشتم: دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا دعای نهم: دعاى آن حضرت در آرزو داشتن به آمرزش دعای دهم: دعاى آن حضرت در التجاء به خداى تعالى دعای یازدهم: دعاى آن حضرت در عاقبت به خيری‌ ها