عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
دعای سی ام: «دُعَاؤُهُ فِی الْمَعُونَةِ عَلَى قَضَاءِ الدَّینِ»
- دعاى آن حضرت در يارى طلبيدن از خدا براى اداى قرض -
 
(وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیهِ السَّلَامُ فِی الْمَعُونَةِ عَلَى قَضَاءِ الدَّینِ:)
دعاى سى‌ ام از دعاهاى امام علیه السّلام است در كمك خواستن (از خداى تعالى) بر پرداختن وام‏:
 
(رسول خدا ـ صلّى الله علیه و آله ـ فرموده: دردى جز درد چشم و اندوهى جز اندوه قرض و وام نیست، و هم آن حضرت ـ صلّى الله علیه و آله ـ فرموده: دین حلقه خدا است در زمین، چون بخواهد بنده ‏اى را خوار گرداند آن را در گردن او می‌ اندازد، و حضرت صادق علیه السّلام فرموده: از تسلّط و چیرگى دین و از غلبه ستمگران و از زنان بى‏ شوهری كه كسى به او رغبت ننماید به «خداى تعالى» پناه برید، و حضرت باقر ـ علیه السّلام ـ فرموده:
 
كشته شدن در راه خدا هر گناهى را می‌‌ پوشاند جز دین كه آن را پوشاننده ‏اى جز اداء و پرداختن آن نیست، یا آنكه صاحب «وارث و ولى» او آن را اداء نماید یا بستانكار به وام‌دار ببخشد، و حضرت ـ امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرموده: بر حذر باشید و بپرهیزید از وام گرفتن، زیرا وام در روز شرمندگى و خوارى است و در شب غم و اندوه و در دنیا و آخرت اداء است «باید آن را پرداخت». و از این رو است كه علماء و مجتهدین «رحمهم الله» فرموده ‏اند:
 
وام گرفتن در هنگام نیازمند نبودن مكروه و ناپسند است، و برخى فرموده ‏اند: حرام می‌ باشد، و گفته‏ اند: هر گاه كسى را داشته باشد كه آن را اداء نماید، یا مال و دارائى كه از آن مال آن را اداء نمایند جائز و رواست اگر چه بهتر وام نگرفتن و درخواست از خداى تعالى است، بله هرگاه حاجت به آن داشته باشد كراهت تخفیف می‌ یابد و اگر بسیار نیازمند باشد كراهت از بین می‌ رود و اگر خوف تلف داشته باشد و راهى جز وام گرفتن ندارد واجب است كه وام بستاند و بر او واجب است كه نیت و قصد اداء و پرداختن آن را داشته باشد، چون حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده: هر كه وام بستاند و اداء آن را قصد نكند به منزله دزد است، و هم آن حضرت فرموده: هر كه بر او دینى باشد و اداى آن را نیت نماید از جانب خدا دو نگهبان با او همراهند كه او را بر ادای امانت و سپرده او یارى می‌ نماید، پس هرگاه در نیت اداى او كوتاهى روى دهد آن دو نگهبان از یارى كردن به اندازه كوتاهى نیت او كوتاهى خواهند نمود. و گفته‏ اند واجب است كه وام‌دار به اداى دین بشتابد و با رسیدن مدت و توانایی داشتن پرداخت و مطالبه بستانكار تأخیر انداختن جائز نیست، پس اگر در این هنگام تأخیر انداخت بر حاكم شرع واجب است كه او را حبس نموده به زندان برد، زیرا حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده: كه على علیه السّلام وام‌دارى را كه مال بستانكارها را تباه می‌ نمود حبس می‌ كرد و مالش را بین آنها هر كس را نسبت به حصّه و بهره ‏اش قسمت می‌‌ نمود، و پدرم مالش را می‌‌ فروخت و بین ایشان قسمت می‌‌ كرد.
 
بنابراین اگر وام‌دارى اصرار بر تباه كردن مال بستانكار داشته باشد فاسق و گناهكار است و شهادت او پذیرفته نیست و نمازش در اوّل وقت بلكه در ضیق وقت صحیح و درست نیست، و واجبى از واجبات موسّعه در اوّل وقت كه با اداى دین منافات داشته باشد صحیح نمی‌‌ باشد، و همچنین سائر حقوق واجبه مانند زكات و خمس هر چند حاكم شرع آن را مطالبه ننماید، و گفته‏ اند: هرگاه وام‌دار بمیرد و توانایی نداشته باشد كه دین خود را اداء نماید و چیزى هم از او به‌ جا نمانده تا از آن، آن را اداء نمایند گناهكار نمی‌‌ باشد اگر آن دین را در راه معصیت و گناه خرج نكرده باشد، ولى اگر در راه معصیت به كار برده یا قصد اداى آن را نداشته گناهكار است، و هر گاه وام‌دار معسر یعنى پریشان و تنگدست بوده و مرده مستحب است كه بستانكار از او بگذرد كه حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده: هر گاه وام را بر او حلال كند بجاى هر درهمى ده درهم می‌ دهند و هرگاه حلال ننماید بجاى هر درهمى یك درهم خواهند داد):
 
(1) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِی الْعَافِیةَ مِنْ دَینٍ تُخْلِقُ بِهِ وَجْهِی، وَ یحَارُ فِیهِ ذِهْنِی، وَ یتَشَعَّبُ لَهُ فِكْرِی، وَ یطُولُ بِمُمَارَسَتِهِ شُغْلِی‏
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و مرا برهان از وامى كه به سبب آن آبرویم را ببرى، و هوشم در آن‏ پریشان شود، و اندیشه‏ ام به آن پراكنده گردد، و كارم در چاره آن طول كشد.
 
(2) وَ أَعُوذُ بِكَ، یا رَبِّ، مِنْ هَمِّ الدَّینِ وَ فِكْرِهِ، وَ شُغْلِ الدَّینِ وَ سَهَرِهِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَعِذْنِی مِنْهُ، وَ أَسْتَجِیرُ بِكَ، یا رَبِّ، مِنْ ذِلَّتِهِ فِی الْحَیاةِ، وَ مِنْ تَبِعَتِهِ بَعْدَ الْوَفَاةِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَجِرْنی مِنْهُ بِوُسْعٍ فَاضِلٍ أَوْ كَفَافٍ وَاصِلٍ. 
و به تو پناه می‌ برم ـ اى پروردگارم ـ از اندوه قرض و اندیشه آن، و از كار وام و بی‌ خوابیش، پس بر محمّد و آل او درود فرست، و مرا از آن پناه ده، و از تو زنهار و پناه می‌ جویم ـ اى پروردگارم ـ از ذلّت و خوارى وام در زندگى و از وبال و سختى و گرفتارى آن پس از مرگ، پس بر محمد و آل او درود فرست، و مرا به توانگرى بسیار یا روزى به اندازه حاجت و نیازمندى بى كم و زیاد كه همیشه باشد از آن برهان.
 
(3) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ احْجُبْنِی عَنِ السَّرَفِ وَ الِازْدِیادِ، وَ قَوِّمْنِی بِالْبَذْلِ وَ الِاقْتِصَادِ، وَ عَلِّمْنِی حُسْنَ التَّقْدِیرِ، وَ اقْبِضْنِی بِلُطْفِكَ عَنِ التَّبْذِیرِ، وَ أَجْرِ مِنْ أَسْبَابِ الْحَلَالِ أَرْزَاقِی، وَ وَجِّهْ فِی أَبْوَابِ الْبِرِّ إِنْفَاقِی، وَ ازْوِ عَنِّی مِنَ الْمَالِ مَا یحْدِثُ لِی مَخِیلَةً أَوْ تَأَدِّیاً إِلَى بَغْی أَوْ مَا أَتَعَقَّبُ مِنْهُ طُغْیاناً. 
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و مرا از اسراف و زیاده‌ روى (در صرف مال) باز دار، و به بخشیدن و میانه روى (در زندگى) مستقیم ساز (كه اعوجاج و كجى در آن راه نداشته از حد تجاوز ننمایم) و روش نیكو در معیشت و زندگى (صرف مال به اندازه توانایی) را به من بیاموز (در دل من انداز طوری كه شایسته است رفتار نمایم، حضرت باقر علیه السّلام فرموده: علامت و نشانه مؤمن سه چیز است: حسن تقدیر و نیك اندازه گرفتن در معیشت، و شكیبائى بر مصیبت و سختى، و آموختن احكام دین) و مرا به لطف (پرورش) خود از بی‌ جا خرج كردن باز دار ـ (گفته ‏اند: اسراف زیاده روى در صرف مال است در آنچه شایسته است، و تبذیر زیاده روى در صرف مال است در آنچه پسندیده نیست) و روزی‌ هاى مرا از وسائل حلال روان گردان، و انفاق و خرج كردنم را در راه‌ هاى خیر و نیكى بگردان (حضرت صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده: خیر و نیكى نیست در كسى كه نخواهد گرد آوردن دارائى از حلال را كه به آن آبروى خود را از گدائى كردن نگاه دارد و وامش را بپردازد و به خویشانش ببخشد) و آن دارائى را كه براى من گردنكشى و خودبینى آورد، یا به ظلم و ستم بكشاند، یا در پى آن گرفتار طغیان و سركشى گردم از من بگیر.
 
(4) اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَی صُحْبَةَ الْفُقَرَاءِ، وَ أَعِنِّی عَلَى صُحْبَتِهِمْ بِحُسْنِ الصَّبْرِ 
بار خدایا همنشینى فقراء و درویشان را برایم محبوب گردان، و مرا به صبر و شكیبائى نیكو (صبرى كه نفس به آن اطمینان و آرامش داشته اضطراب و نگرانى در آن راه نیابد) بر همنشینى ایشان یارى فرما.
 
(5) وَ مَا زَوَیتَ عَنِّی مِنْ مَتَاعِ الدُّنْیا الْفَانِیةِ فَاذْخَرْهُ لِی فِی خَزَائِنِكَ الْبَاقِیةِ 
و آنچه از كالاى دنیاى نابودشدنى از من گرفتى (مرا بى‌ بهره نمودى) پس (عوض و به جاى) آن را در گنجینه‏ هاى خود (در آخرت) كه همیشگى است برایم اندوخته نما.
 
(6) وَ اجْعَلْ مَا خَوَّلْتَنِی مِنْ حُطَامِهَا، وَ عَجَّلْتَ لِی مِنْ مَتَاعِهَا بُلْغَةً إِلَى جِوَارِكَ وَ وُصْلَةً إِلَى قُرْبِكَ وَ ذَرِیعَةً إِلَى جَنَّتِكَ، إِنَّكَ‏ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ‏، وَ أَنْتَ الْجَوَادُ الْكَرِیمُ.
و آنچه از مال و دارائى دنیا كه به من ارزانى داشته ‏اى، و آنچه از كالاى آن كه براى من پیش اندوخته‏ اى (در دنیا عطا فرموده ‏اى) وسیله رسیدن به جوار (رحمت) خود و پیوستن به قرب (فضل و كرم) خویش و وسیله به‌ سوی بهشت گردان، زیرا تو داراى احسان بزرگ و بسیار بخشنده بزرگوارى.
 
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط دعای اول: ستایش نمودن خدای عزوجل دعای دوم: درود بر محمد و آل او دعای سوم: درود بر حمله (نگاه دارندگان) عرش دعای چهارم: درود بر كساني كه به پيغمبران ايمان آورده ‏اند دعای پنجم: دعاى آن حضرت براى خود و نزديكانش دعای ششم: دعاى آن حضرت هنگام بامداد و شام دعای هفتم: دعاى آن حضرت در مهمّات و سختي ها دعای هشتم: دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا دعای نهم: دعاى آن حضرت در آرزو داشتن به آمرزش دعای دهم: دعاى آن حضرت در التجاء به خداى تعالى