عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
دعای دوازدهم: «دُعَاؤُهُ فِی الِاعْتِرَافِ»
- دعاى آن حضرت در اقرار به گناه -
 
(وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیهِ السَّلَامُ فِی الِاعْتِرَافِ وَ طَلَبِ التَّوْبَةِ إِلَى اللهِ تَعَالَى:)
دعاى دوازدهم از دعاهاى امام علیه السّلام است در اقرار به گناه و درخواست (توفیق براى) توبه و بازگشت (از معصیت) به سوی (طاعت) خداى تعالى‏
(حضرت امام محمّد باقر علیه السّلام فرمود: به خدا قسم، خدا از مردم جز دو خصلت و خوى نخواسته: به نعمت‌ ها اعتراف كنند كه براى ایشان می‌ افزاید، و به گناهان اقرار نمایند كه آنها را از آنان می‌ آمرزد، و هم از آن حضرت رسیده كه فرمود: سوگند به خدا از گناهان نمی‌‌ رهد جز کسی که «به درگاه خداى تعالى» اقرار نماید):
 
(1) اللَّهُمَّ إِنَّهُ یحْجُبُنِی عَنْ مَسْأَلَتِكَ خِلَالٌ ثَلَاثٌ، وَ تَحْدُونِی عَلَیهَا خَلَّةٌ وَاحِدَةٌ: 
بار خدایا سه خصلت مرا از درخواست از تو باز می‌ دارد و یك خصلت مرا بر آن می‌ دارد.
 
(2) یحْجُبُنِی أَمْرٌ أَمَرْتَ بِهِ فَأَبْطَأْتُ عَنْهُ، وَ نَهْی نَهَیتَنِی عَنْهُ فَأَسْرَعْتُ إِلَیهِ، وَ نِعْمَةٌ أَنْعَمْتَ بِهَا عَلَی فَقَصَّرْتُ فِی شُكْرِهَا. 
باز می‌ دارد مرا امرى كه به آن فرمان دادى و من از بجا آوردن آن درنگ كردم، و نهى‌ ای كه از آن جلوگیرى كردى و من به سوی آن شتافتم، و نعمتى كه به من بخشیدى و من در سپاسگزاریش كوتاهى نمودم (علماى امامیه «رضوان الله علیهم» اتّفاق دارند بر عصمت انبیاء و ائمّه علیهم السّلام و اینكه گناهى از گناهان كوچك و بزرگ از ایشان سر نمی‌‌ زند، و پاسخ اعتراف به گناه و آمرزش طلبیدن آنان آنست كه می‌ خواستند چگونگى اعتراف و درخواست آمرزش گناهان را یاد مردم دهند، و یا آنكه به زبان امّت و شیعیان سخن می‌ گفتند، پس اعتراف ایشان به گناه اعتراف به گناه امّت و شیعیان است، و یا اینكه انبیاء و ائمّه علیهم السّلام همیشه به یاد خدا بوده به عالم ارواح توجّه داشتند پس هرگاه براى خوردن و آشامیدن و آنچه كه مباح است از آن مرتبه به این عالم رو می‌ آوردند از آن استغفار می‌ نمودند).
 
(3) وَ یحْدُونِی عَلَى مَسْأَلَتِكَ تَفَضُّلُكَ عَلَى مَنْ أَقْبَلَ بِوَجْهِهِ إِلَیكَ، وَ وَفَدَ بِحُسْنِ ظَنِّهِ إِلَیكَ، إِذْ جَمِیعُ إِحْسَانِكَ تَفَضُّلٌ، وَ إِذْ كُلُّ نِعَمِكَ ابْتِدَاءٌ 
و می‌ دارد مرا به درخواست از تو تفضّل تو (تفضّل احسان به دیگرى است بدون حقّى كه احسان جزاى آن باشد) به کسی که رو به تو آورد و با گمان نیك به سویت آید، زیرا همه احسان‏ هاى تو از روى تفضّل می‌ باشد، و همه نعمت‌ هایت ابتدایى است (نه آنكه جزاى حقّى باشد، و این منافات ندارد با اینكه عمل و كردار نیك سبب دخول بهشت گردد، چنان‌كه خداى تعالى «سوره نحل، آیه 32» فرماید: ادْخُلوا الْجنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلونَ؛‏ «به سبب اعمال نیكى كه بجا آوردید به بهشت در آیید» زیرا عمل نیكوى موجب پاداش متوقّف بر وجود و هستى و قدرت و توفیق و سائر اسباب است و همه آنها تفضّل و احسان خداوند است بى‌ آنكه جزاى كردارى باشد).
 
(4) فَهَا أَنَا ذَا، یا إِلَهِی، وَاقِفٌ بِبَابِ عِزِّكَ وُقُوفَ الْمُسْتَسْلِمِ الذَّلِیلِ، وَ سَائِلُكَ عَلَى الْحَیاءِ مِنِّی سُؤَالَ الْبَائِسِ الْمُعِیلِ 
پس اینك، خداى من، این منم به درگاه گرامى تو همچون فرمانبردار خوار ایستاده، و با شرمندگیم مانند محتاج عیالمند از تو درخواست می‌ نمایم.
 
(5) مُقِرٌّ لَكَ بِأَنِّی لَمْ أَسْتَسْلِمْ وَقْتَ إِحْسَانِكَ إِلَّا بِالْإِقْلَاعِ عَنْ عِصْیانِكَ، وَ لَمْ أَخْلُ فِی الْحَالاتِ كُلِّهَا مِنِ امْتِنَانِكَ. 
اعتراف دارم كه هنگام احسانت جز خوددارى از معصیت تو فرمان نبرده ‏ام و در همه احوال بى احسان از تو نبودم.
 
(6) فَهَلْ ینْفَعُنِی، یا إِلَهِی، إِقْرَارِی عِنْدَكَ بِسُوءِ مَا اكْتَسَبْتُ وَ هَلْ ینْجِینِی مِنْكَ اعْتِرَافِی لَكَ بِقَبِیحِ مَا ارْتَكَبْتُ أَمْ أَوْجَبْتَ لِی فِی مَقَامِی هَذَا سُخْطَكَ أَمْ لَزِمَنِی فِی وَقْتِ دُعَای مَقْتُكَ. 
پس، اى خداى من، آیا اعترافم به بدى آنچه كرده ‏ام از نزد تو سود می‌ دهد؟ و آیا اقرار در درگاهت به زشتى آنچه بجا آورده ‏ام از (عذاب) تو مرا رها می‌ نماید؟ یا در اینجا خشم خود (دورى از رحمتت) را براى من قرار داده‏ اى؟ یا هنگامى كه دعا كرده تو را می‌ خوانم دشمنى تو با من همراه بوده؟
 
(7) سُبْحَانَكَ، لَا أَیأَسُ مِنْكَ وَ قَدْ فَتحْتَ لِی بَابَ التَّوْبَةِ إِلَیكَ، بَلْ أَقُولُ مَقَالَ الْعَبْدِ الذَّلِیلِ الظَّالِمِ لِنَفْسِهِ الْمُسْتَخِفِّ بِحُرْمَةِ رَبِّهِ.
آراسته و پاكى، از تو نومید نمی‌‌ شوم در حالی كه درِ توبه و بازگشت به سوی خود را به رویم گشوده ‏اى، بلكه می‌گ ویم: گفتار بنده خواری كه به خود ستم كرده و حرمت پروردگارش را رعایت ننموده.
 
(8) الَّذِی عَظُمَتْ ذُنُوبُهُ فَجَلَّتْ، وَ أَدْبَرَتْ أَیامُهُ فَوَلَّتْ حَتَّى إِذَا رَأَى مُدَّةَ الْعَمَلِ قَدِ انْقَضَتْ وَ غَایةَ الْعُمُرِ قَدِ انْتَهَتْ، وَ أَیقَنَ أَنَّهُ لَا مَحِیصَ لَهُ مِنْكَ، وَ لَا مَهْرَبَ لَهُ عَنْكَ، تَلَقَّاكَ بِالْإِنَابَةِ، وَ أَخْلَصَ لَكَ التَّوْبَةَ، فَقَامَ إِلَیكَ بِقَلْبٍ طَاهِرٍ نَقِی، ثُمَّ دَعَاكَ بِصَوْتٍ حَائِلٍ خَفِی. 
بنده ‏اى كه گناهانش بزرگ و رو به فزونى است و روزگارش به او پشت كرده و برگشته تا چون ببیند كه زمان كار گذشته و عمر به پایان رسیده و باور نماید كه پناه و گریزگاهى از (كیفر) تو برایش نیست، به وسیله توبه به تو رو آورد، و توبه را براى تو خالص گرداند (شرائط آن از قبیل پشیمانى از گذشته و تصمیم بر دوباره نكردن آن را بجا آورد) پس با دلى پاك و پاكیزه به سوی تو برخیزد و با صدایى تغییر یافته (زمزمه‏ وار) آهسته تو را بخواند.
 
(9) قَدْ تَطَأْطَأَ لَكَ فَانْحَنَى، وَ نَكَّسَ رَأْسَهُ فَانْثَنَى، قَدْ أَرْعَشَتْ خَشْیتُهُ رِجْلَیهِ، وَ غَرَّقَتْ دُمُوعُهُ خَدَّیهِ، یدْعُوكَ: بِیا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ، وَ یا أَرْحَمَ مَنِ انْتَابَهُ الْمُسْتَرْحِمُونَ، وَ یا أَعْطَفَ مَنْ أَطَافَ بِهِ الْمُسْتَغْفِرُونَ، وَ یا مَنْ عَفْوُهُ أَكْثرُ مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ یا مَنْ رِضَاهُ أَوْفَرُ مِنْ سَخَطِهِ. 
در حالی كه براى تو فروتنى كرده و خم گشته، و سر به زیر افكنده و كج شده، و ترس پاهایش را به لرزه انداخته، و بسیارى اشك گونه ‏هایش را غرق نموده، تو را می‌ خواند: اى بخشنده ‏ترین بخشندگان، و اى بخشنده ‏تر کسی که رحمت خواهان پی‌ در پی به او رو می‌‌ آورند، و اى مهربان‌ تر کسی که آمرزش‌ جویان گرد او گردند، و اى آنكه بخشش او از كیفرش بیشتر است، و اى آنكه خوشنودى او از خشمش افزون‌ تر است.
 
(10) وَ یا مَنْ تَحَمَّدَ إِلَى خَلْقِهِ بِحُسْنِ التَّجَاوُزِ، وَ یا مَنْ عَوَّدَ عِبَادَهُ قَبُولَ الْإِنَابَةِ، وَ یا مَنِ اسْتَصْلَحَ فَاسِدَهُمْ بِالتَّوْبَةِ وَ یا مَنْ رَضِی مِنْ فِعْلِهِمْ بِالْیسِیرِ، وَ مَنْ كَافَى قَلِیلَهُمْ بِالْكَثِیرِ، وَ یا مَنْ ضَمِنَ لَهُمْ إِجَابَةَ الدُّعَاءِ، وَ یا مَنْ وَعَدَهُمْ عَلَى نَفْسِهِ بِتَفَضُّلِهِ حُسْنَ الْجَزَاءِ.
و اى آنكه با گذشت نیك بر آفریدگانش منّت نهاده (نعمت سزاوار منّت داده، چون خداى تعالى از منّت نهادن «بیان كردن نیكى خود به دیگرى» منزّه است) و اى آنكه بندگانش را به توبه‌ پذیرى عادت داده، و اى آنكه اصلاح تباهی‌ هاى ایشان را به وسیله توبه خواسته، و اى آنكه از كردار (نیك) ایشان به اندك خوشنود گشته، و اى آنكه (كار) اندك ایشان را پاداش بسیار داده، و اى آنكه روا شدن دعاء را بر ایشان ضمانت كرده، و اى آنكه از روى تفضّل پاداش نیك به ایشان را وعده فرموده است.
 
(11) مَا أَنَا بِأَعْصَى مَنْ عَصَاكَ فَغَفَرْتَ لَهُ، وَ مَا أَنَا بِأَلْوَمِ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیكَ فَقَبِلْتَ مِنْهُ، وَ مَا أَنَا بِأَظْلَمِ مَنْ تَابَ إِلَیكَ فَعُدْتَ عَلَیهِ. 
من گناهكارتر از آنكه معصیت تو كرده و او را آمرزیده ‏اى نیستم، و نكوهیده ‏تر از از کسی که به پیشگاه تو عذر آورده و عذرش را پذیرفته‏ اى نمی‌‌ باشم، و ستمكارتر از كسى كه به درگاه تو توبه كرده و به او احسان كرده (توبه‏ اش پذیرفته) اى نیستم.
 
(12) أَتُوبُ إِلَیكَ فِی مَقَامِی هَذَا تَوْبَةَ نَادِمٍ عَلَى مَا فَرَطَ مِنْهُ، مُشْفِقٍ مِمَّا اجْتَمَعَ عَلَیهِ، خَالِصِ الْحَیاءِ مِمَّا وَقَعَ فِیهِ. 
در اینجا كه هستم (از كردار ناپسندیده‏ ام) به سوی تو توبه و بازگشت می‌ كنم توبه کسی که از آنچه (گناهانی كه) پیش از این كرده پشیمان است، از آنچه (خوهاى زشت كه) بر او گرد آمده ترسان است، از آنچه در آن افتاده (نواهى كه مرتكب شده) شرمنده واقعى است.
 
(13) عَالِمٍ به آن الْعَفْوَ عَنِ الذَّنْبِ الْعَظِیمِ لَا یتَعَاظَمُكَ، وَ أَنَّ التَّجَاوُزَ عَنِ الْإِثْمِ الْجَلِیلِ لَا یسْتَصْعِبُكَ، وَ أَنَّ احْتِمَالَ الْجِنَایاتِ الْفَاحِشَةِ لَا یتَكَأَّدُكَ، وَ أَنَّ أَحَبَّ عِبَادِكَ إِلَیكَ مَنْ تَرَكَ الِاسْتِكْبَارَ عَلَیكَ، وَ جَانَبَ الْإِصْرَارَ، وَ لَزِمَ الِاسْتِغْفَارَ.
می‌ داند كه گذشت از گناه بزرگ بر تو بزرگ نمی‌‌ نماید، و گذشت از معصیت بسیار بر تو دشوار نیست، و چشم‌ پوشى از جرم‌ هاى از حدّ گذشته بر تو گران نمی‌‌ باشد، و دوست‌ ترین بندگان تو نزدت كسى است كه بر تو سركشى ننماید، و از اصرار (بر گناه) دورى گزیند، و همواره آمرزش خواهد.
 
(14) وَ أَنَا أَبْرَأُ إِلَیكَ مِنْ أَنْ أَسْتَكْبِرَ، وَ أَعُوذُ بِكَ مِنْ أَنْ أُصِرَّ، وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا قَصَّرْتُ فِیهِ، وَ أَسْتَعِینُ بِكَ عَلَى مَا عَجَزْتُ عَنْهُ.
و من نزد تو از سركشى بیزارى می‌ جویم، و به تو پناه می‌ برم از اینكه (در گناه) اصرار نمایم، و براى آنچه در آن كوتاهى نمودم (گناهانی كه بجا آوردم) از تو آمرزش می‌ خواهم، و بر آنچه‏ (طاعتى كه) از انجام آن ناتوانم از تو یارى می‌ طلبم.
 
(15) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِی مَا یجِبُ عَلَی لَكَ، وَ عَافِنِی مِمَّا أَسْتَوْجِبُهُ مِنْكَ، وَ أَجِرْنِی مِمَّا یخَافُهُ أَهْلُ الْإِسَاءَةِ، فَإِنَّكَ مَلِی‏ءٌ بِالْعَفْوِ، مَرْجُوٌّ لِلْمَغْفِرَةِ، مَعْرُوفٌ بِالتَّجَاوُزِ، لَیسَ لِحَاجَتِی مَطْلَبٌ سِوَاكَ، وَ لَا لِذَنْبِی غَافِرٌ غَیرُكَ، حَاشَاكَ 
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و آنچه از تو بر من واجب است (حقوق خود) را به من ببخش (مرا از بجا نیاوردن آن بیامرز) و از آنچه (كیفرى كه) از جانب تو سزاوار آن می‌ باشم رهایی ده، و از آنچه (دوزخ كه) بدكرداران (گناهكاران) از آن می‌ ترسند پناهم ده، زیرا تو بر عفو (اسقاط عذاب) توانائى، و براى آمرزش امیدوارى به تو است، و به گذشت (از گناه) مشهورى، حاجتم را جز (درگاه) تو جاى درخواستى نیست، و گناهم را جز تو آمرزنده ‏اى نیست، تو از عیوب منزّه و دورى كه براى گناهان جز تو آمرزنده ‏اى باشد (شایسته است كه خواننده دعاء پس از گفتن حاشاك وقف و درنگ نماید).
 
(16) وَ لَا أَخَافُ عَلَى نَفْسِی إِلَّا إِیاكَ، إِنَّكَ‏ أَهْلُ التَّقْوى‏ وَ أَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ اقْضِ حَاجَتِی، وَ أَنْجِحْ طَلِبَتِی، وَ اغْفِرْ ذَنْبِی، وَ آمِنْ خَوْفَ نَفْسِی، إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَی‏ءٍ قَدِیرٌ، وَ ذَلِكَ عَلَیكَ یسِیرٌ، آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
و من بر خود جز از تو نمی‌‌ ترسم، زیرا تو سزاوارى كه از تو بترسند و سزاوارى كه بیامرزى، بر محمّد و آل محمّد درود فرست، و حاجتم رواكن، و خواسته ‏ام (رهایی از عذاب) بر آور، و گناهانم بیامرز، و از ترسم ایمن گردان، زیرا تو به هر چیز توانائى، و آنچه خواستم بر تو آسان است، پروردگار جهانیان دعایم به اجابت رسان.
 
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط دعای اول: ستایش نمودن خدای عزوجل دعای دوم: درود بر محمد و آل او دعای سوم: درود بر حمله (نگاه دارندگان) عرش دعای چهارم: درود بر كساني كه به پيغمبران ايمان آورده ‏اند دعای پنجم: دعاى آن حضرت براى خود و نزديكانش دعای ششم: دعاى آن حضرت هنگام بامداد و شام دعای هفتم: دعاى آن حضرت در مهمّات و سختي ها دعای هشتم: دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا دعای نهم: دعاى آن حضرت در آرزو داشتن به آمرزش دعای دهم: دعاى آن حضرت در التجاء به خداى تعالى