عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
کد : 18334-895     

بخش سوم

 گريستن آسمان بر امام حسين(ع)

سوال14: چگونه مى توان اين حقيقت را براى اهل سنّت، تبيين نمود كه پس از شهادت حسين(عليه السلام)، آسمان براى ايشان گريست و پديده هايى از اين دست رخ داد؟
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ شما مى توانيد با استناد به كتابهاى اهل سنّت، اين حقيقت را براى آنان تبيين نماييد; به عنوان مثال در كتابهاى آنان آمده است كه در جريان جنگ صفين، از آسمان خون باريد و... چنانكه ذَهَبى در «سِيَر أعلام النُبَلاء» (ج 4، ص 510) مى نويسد: «... خونى تازه و خالص از آسمان باريدن گرفت و بر روى دجله فرود آمد...».
در تاريخ طبرى (ج 7، ص 389) نيز آمده است: خونى تازه و خالص از آسمان باريد.
همچنين ابن كثير در البداية و النهاية (ج 7، ص 293) مى نويسد: ما در جنگ صفّين كه ميان على(عليه السلام) و معاويه در گرفت، حاضر بوديم، و بارش خون تازه و خالص از آسمان را به چشم خود مشاهده نموديم.
در مورد امام حسين(عليه السلام) و عاشورا نيز اين دست حوادث در كتب اهل سنّت، يافت مى شود چنانكه «ابن عساكر، در «شرح حال امام حسين» ص، 354 مى نويسد: پس از يحيى بن زكريا، آسمان تنها براى يك نفر و آن هم حسين بن على(عليهما السلام) گريه كرد.
همين مطلب در كتابهاى ذيل نيز آمده است:
1. بُغيَةُ الطَّلَب فى تاريخ حَلَب، صفحه 78/ أ، و در چاپى ديگر: 1 ص 93.
2. يَنابيعُ الْمَوَدَّة لِذَوى الْقُربى، تأليف قُندوُزى حَنَفى، ج3 ص83، نيز در صفحات 15، 20، 91، 101، 102.
3. تاريخ مدينةُ دَمِشْق، تأليف ابن عَساكر، ج 14، ص 227.
4. سِيَرُ الاْعلام تأليف ذَهَبى، ج 3، ص 312، به نقل از فسوى.
5. «تهذيب الكمال» تأليف المزى، ج 6، ص 433.
6. نَظمُ دُرَرُ السَّمْطَيْن، تأليف زَرَندى حنفى، ص 222.
7. ذَخائر العُقبى فى مَناقب ذَوى القُربى، تأليف طبرى، ص 145.

شبهه افكنى هاى دشمنان اسلام در ميان شيعيان

سوال15: دشمنان اسلام در كشورهاى كم و بيش شيعه نشين، شبهه افكنى هاى گسترده اى را به ويژه عليه مسأله عاشورا و امام حسين(ع) به راه انداخته اند تا از اين طريق فضايل امام حسين(ع) و خاندان ايشان را در محافل شيعيان، زير سؤال ببرند. در ذيل به برخى از شبهه افكنى هاى مذكور اشاره مى رود:
1- سخن گفتن سر امام حسين(ع)، امكان پذير نيست چرا كه سخن گفتن سرِ بريده، معجزه بوده و معجزه تنها و تنها مخصوص پيامبران(عليهم السلام) است.
2- حديث «ظرف شيشه اى ام سلمه»،(1) پذيرفتنى نيست.
3- توانايى برخى اصحاب امام حسين(ع) در قتل تعداد زيادى از دشمنان، محلّ ترديد و انكار است.
4- چرا ابوالفضل العباس هنگامى كه خود را به آب رساند از نوشيدن آن خوددارى نمود و حال آنكه در صورت نوشيدن آب، بهتر مى توانست به نبرد با دشمن بپردازد؟!
5 ـ گريه كردن براى امام حسين(ع)، عملى غير اسلامى و دور از تمدّن است.
6- اصحاب امام حسين(ع) در مقايسه با برخى مؤمنان در دوره هاى بعد، از ارزش و جايگاه كمترى برخوردار هستند. [اين در حالى است كه امام حسين(ع) درباره اصحاب خود مى فرمايد: اصحابى وفادارتر و بهتر از اصحاب من، وجود ندارد.]
7- كار به جايى رسيده است كه شبهه افكنان، آگاهى امام حسين(ع) نسبت به شهادت در روز عاشورا را زير سؤال مى برند و علم ايشان به بسيارى از مسائل و رويدادها را انكار مى كنند.
ديدگاه جنابعالى در مورد سخنان مذكور چيست؟ در برابر اين سخنان و مبلّغان آن چه بايد كرد؟ و چگونه مى توان پاسخ اين مسائل را براى عامّه مردم بيان نمود؟ خواهشمندم در صورت امكان، تك تك شبهات فوق را به تفصيل پاسخ گوييد.

پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ در مورد انكار سخن گفتن سر مبارك امام حسين(ع) و محال بودن اين امر در مورد ائمه(عليهما السلام) بايد گفت: ائمه(عليهما السلام) از ولايت تكوينى بهره مى برند و بر اساس اين ولايت، اختيار امور جهان در دستان آنان قرار دارد به گونه اى كه مى توانند به دلخواه خود در امور جهان، تصرّف نموده، برخى امور را ايجاد و برخى ديگر را از ميان بردارند; برخوردارى ائمه(عليهم السلام) از ولايت تكوينى، مسلّم و قطعى است و در اثبات آن همين بس كه قرآن كريم، برخوردارى از ولايت تكوينى را به افرادى نسبت مى دهد كه در جايگاهى پايين تر از ائمه(عليهم السلام) قرار دارند، به آيات ذيل دقّت كنيد:
«قالَ الَّذِى عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ»،(2) «فَسَخَّرْنا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِى بِأَمْرِهِ رُخاءً حَيْثُ أَصابَ وَ الشَّياطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَ غَوَّاص وَ آخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِى الاَْصْفادِ»،(3)«أَنِّى أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُبْرِئُ الاَْكْمَهَ وَ الاَْبْرَصَ وَ أُحْيِ الْمَوْتى بِإِذْنِ اللَّهِ وَ أُنَبِّئُكُمْ بِما تَأْكُلُونَ وَ ما تَدَّخِرُونَ فِى بُيُوتِكُمْ»،(4) در اين ميان آيات ديگرى نيز وجود دارد كه ولايت تصرّف در جهان طبيعت را براى برخى افراد، مورد تأييد قرار مى دهد.
حال كه قرآن كريم، داشتن ولايت تكوينى را براى افراد فوق، به اثبات مى رساند، رسول خدا و جانشين ايشان نيز ـ كه به تصريح قرآن (سوره رعد/43) از علم كتاب برخوردار است ـ به طريق اولى از اين ولايت، بهره مى برند. روايات متواترى وجود دارد كه معجزات و كرامات معصومين را به اثبات مى رساند و از جمله آنها مى توان به تصرّف ولايى در تصوير شير و تبديل شدن آن به يك شير درنده واقعى اشاره نمود. ما بى هيچ تأويل و تفسيرى، اين روايات را مى پذيريم چرا كه معصومين حتّى پس از رحلت نيز كراماتى همچون درمان بيماريهاى لاعلاج، رفع دشوارى ها و... را به مَنَصّه ظهور گذاشته اند. مگر نه اين است كه روح صدّيقه كبرى پس از غسل و كفن به بدن ايشان بازگشت و حسن و حسين(عليهما السلام) را در آغوش گرفت؟
ممكن است منكرانِ سخن گفتن سر مبارك امام حسين(ع)، عدم وجود دليل را علّت انكار آن قلمداد كنند كه در اينصورت بايد سرى به كتابهاى تاريخى بزنند و روايات فراوان مربوط به حادثه مذكور را مطالعه نمايند. (كه مسلّمات تاريخ را نمى توان انكار كرد)
به اين ترتيب مشخص مى شود كه انكار حديث «ظرف شيشه اى ام سلمه» توجيهى ندارد زيرا اين حديث، تصرّف پيامبر در طبيعت را خاطر نشان مى سازد و به همان دلايلى كه در مورد سخن گفتن سر مبارك امام حسين(ع)، عرض شد نمى توان رخداد آن را انكار كرد.
در مورد آب نخوردن حضرت عباس(عليه السلام) كه به عنوان ايراد مطرح شده است بايد گفت: تأمّل در چگونگى شهادت ايشان، خود به خود پاسخى روشن به اين ايراد است كه; آب خوردن، توانايى ايشان را براى ادامه نبرد، افزون مى كرد!
شگفت آورترين ايراد مذكور در سؤال شما، اين است كه گريه كردن براى امام حسين(ع)، عملى غير اسلامى و دور از تمدن محسوب مى شود و اين در حالى است كه روايات متواتر، گريه كردن براى امام حسين(ع) را مورد تشويق قرار داده اند.
من پيش از اين، ايراد مربوط به عدم آگاهى امام حسين(عليه السلام) از بسيارى امور و حوادث، از جمله شهادت در سرزمين كربلا را پاسخ گفته ام و اكنون برخى جوانب آن را بازگو مى كنم:
1ـ علم معصومين ناشى از شدّت ارتباط آنها با مبدأ وجود بوده و از علم و اراده خداوند، سرچشمه مى گيرد چرا كه معصومين، جايگاه علم خداوند هستند، علم آنها از علم خداوند و تابع اراده اوست و تنها و تنها چيزى را مى خواهند كه خداوند بخواهد، آنها با وجود اين علم، اراده اى جز اراده خداوند متعال ندارند و اراده خداوند، بر اراده آنان مسلّط است. امام حسين(ع) در اشاره به اين حقيقت مى فرمايد: «رضايت خداوند، رضايت ما اهل بيت است»،(5) به اين معنا كه من از شهادت و پاره پاره شدن بدنم آگاهى دارم امّا عازم كربلا مى شوم زيرا اين كار، رضايت خدا را در پى دارد و رضايت خداوند، رضايت ماست. برخى به امام حسين(ع) اعتراض نموده و او را از ادامه حركت بر حذر داشتند كه امام در پاسخ به آنان، حقيقت مذكور را مورد تأكيد قرار داد و فرمود: «خداوند مى خواهد كشته شدن مرا ببيند».(6)
2- خداوند متعال به علم خود عمل نمى كند(7) چرا كه در غير اين صورت - به تصريح روايات هيچ پيامبرى را مبعوث نمى كرد، كتابى نمى فرستاد و به ارائه استدلال براى بندگان خود نمى پرداخت; از همين رو معصومين هم كه پرتو علم خود را از علم خداوند، اقتباس نموده اند، به علم خود عمل نمى كنند.
(و مثل مردم عادى يا اخبار ظاهرى كه مى شنوند تكليف خود را مشخص مى كنند چون علوم باطنى در بسيارى از موارد تكليف، نمى آورد).

----------------------------------------------------------------------------------------
1. قارورة أمّ سلمة.
2. «كسى كه نزد او دانشى از كتاب(الهى) بود گفت: من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت مى آورم»، سوره نمل بخشى از آيه 40.
3. «پس باد را در اختيار او قرار داديم كه هرجا تصميم مى گرفت به فرمان او نرم، روان مى شد و شيطانها را [از ] بنّا و غوّاص تا [وحشيان]ديگر را كه جفت جفت با زنجيرها به هم بسته بودند [تحت فرمانش درآورديم] ; سوره ص آيات 36 ج 38.
4. «من از گِل براى شما [چيزى] به شكل پرنده مى سازم آنگاه در آن مى دمم، پس به اذن خدا پرنده اى مى شود و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود مى بخشم و مردگان را زنده مى گردانم و شما را از آنچه مى خوريد و در خانه هايتان ذخيره مى كنيد خبر مى دهم»; سوره آل عمران، بخشى از آيه 49.
5. «رضى الله رضانا أهل البيت»
6. «شاء الله أن يرانى قتيلا»
7. چون مى دانست چه خواهد شد بدون امتحان بايد عذاب مى كرد يا ثواب مى داد اما به علم خود عمل نمى كند و فرصت امتحان به مخلوقات مى دهد تا بر خودشان نيز ثابت شود آنچه خدا مى دانست به چه علّت درست بود.

موارد مرتبط شیعیان پاراچنار پاکستان فضائل و كرامات حضرت زهرا عليها السلام حضرت زهرا عليها السلام از تولد تا شهادت حجاب و عفاف احکام روزه برشی از خاطرات منتشر نشده آيت الله العظمی روحانی درباره نواب صفوی (بخش نخست) برشی از خاطرات منتشر نشده آيت الله العظمی روحانی درباره نواب صفوی (بخش پایانی) خاطرات آيت الله العظمی روحانی درباره نواب صفوی بخش اول بخش دوم
نظر شما :
captcha