عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
دعای چهل و سوم: «دُعَاؤُهُ إِذَا نَظَرَ إِلَى الْهِلَالِ»
- دعاى آن حضرت هنگامی كه به ماه نو نگاه می كرد -
 
(وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیهِ السَّلَامُ إِذَا نَظَرَ إِلَى الْهِلَالِ:)
دعاى چهل و سوم از دعاهاى امام علیه السّلام است هنگامى كه به هلال و ماه نو نگاه می‌ كرد
 
(گفته ‏اند: هلال غرّه و اوّل قمر یا تا دو یا سه یا هفت شب و شب بیست و ششم و بیست و هفتم را گویند و در سائر شب‌ ها قمر نامیده می‌ شود، و وقت خواندن دعا هنگامى است كه آن را هلال می‌ نامند، و سزاوارتر آنست كه خواندن دعا از شب اوّل به تأخیر نیفتد چون اهل لغت و اصطلاح بر آن اتّفاق دارند، و اگر خوانده نشد از شب دوّم نگذرد، زیرا بیشتر اهل لغت تا شب دوّم را هلال می‌ دانند، و اگر در شب دوّم هم خوانده نشد از شب سوّم تأخیر نشود، چون بسیارى از اهل لغت شب سوّم را آخر شب‌ هاى هلال دانسته‏ اند، و اطلاق هلال بر ماه تا شب هفتم از قبیل اطلاق آن به شب بیست و ششم و بیست و هفتم است كه اطلاق حقیقى نیست، و اینكه آن را هلال نامیده ‏اند براى آنست كه هنگام دیدن آن مردم صداها بلند می‌ نمایند و هلال از اهلال گرفته شده و آن به معنى بلند نمودن صدا است، و اینكه پس از هلال را قمر می‌ نامند براى سفیدى آنست، و اقمر به معنى ابیض و سفید است، و اینكه در شب چهاردهم آن را بدر می‌ گویند از جهت آنست كه گوئیا براى پنهان شدن خورشید و طلوع و ظاهر شدن خود مبادرت و شتاب می‌ نماید، و در صدد بر آمدن براى دیدن هلال در شب سى ‏ام ماه شعبان و شب سى‏ ام ماه رمضان مستحبّ عینى «بر همه مستحب» و واجب كفایى است «چند نفر كه دیدند از دیگران كفایت می‌ كند» و خواندن دعا هنگام دیدن هلال به اجماع علماء مستحب است، و دعاهایی كه هنگام دیدن هلال‏ خوانده می‌ شود بسیار است، و بعضى از آنها براى دیدن هلال هر ماهى است، و برخى اختصاص به دیدن هلال ماه رمضان دارد.
 
و از جمله دعاهایی كه هنگام دیدن هلال هر ماهى خوانده می‌ شود دعایى است كه امیرالمؤمنین ـ علیه السّلام ـ فرموده: هرگاه هلال را دیدى به جاى خود باش و بگو: اللّهمّ انّى اسالك خیر هذا الشّهر و فتحه و نوره و نصرته و بركته و طهوره و رزقه، و اسالك خیر ما فیه و خیر ما بعده، و اعوذ بك من شرّ ما فیه و شرّ ما بعده، اللّهم ادخله علینا بالامن و الایمان و السّلامة و الاسلام و البركة و التّوفیق لما تحبّ و ترضى؛ یعنى بار خدایا من از تو نیكویى این ماه و فیروزى و روشنایى و یارى و بركت و فزونى و پاكى و روزى آن را درخواست می‌ نمایم، و از تو نیكوئى آنچه در آنست و آنچه پس از آنست را می‌ طلبم، و از بدى آنچه در آن است و بدى آنچه پس از آن است به تو پناه می‌ برم، بار خدایا آن را به ایمنى و ایمان و تندرستى و اسلام و بركت و فزونى و جورى اسباب كار براى آنچه تو دوست می‌ دارى و خوشنود می‌ شوى بر ما وارد ساز. 
 
و از جمله دعاهایی كه هنگام دیدن ماه رمضان خوانده می‌ شود دعایى است كه امام جعفر صادق ـ علیه السّلام ـ فرموده: هرگاه هلال ماه رمضان را دیدى به آن اشاره مكن و رو به قبله دو دستت به‌ سوی خداى عزّ و جل بلند نما و به هلال خطاب كرده بگو: ربّى و ربّك الله ربّ العالمین، اللّهمّ اهّله علینا بالامن و الایمان و السّلامة و الاسلام و المسارعة إلى ما تحبّ و ترضى، اللّهمّ بارك لنا فی شهرنا هذا، و ارزقنا عونه و خیره، و اصرف عنّا ضرّه و شرّه و بلاءه و فتنته؛ یعنى پروردگار من و پروردگار تو خدا است كه پروردگار جهانیان است، بار خدایا آن را به ایمنى و ایمان و تندرستى و اسلام و شتاب نمودن به‌ سوی آنچه دوست می‌ دارى و راضى‏ می‌ شوى بر ما آشكار ساز، بار خدایا در این ماه ما براى ما بركت و نیكى قرار ده، و یارى و نیكوئى آن را روزى ما فرما، و زیان و بدى و گرفتارى و عذاب و سختى در آن را از ما دور نما. و بین خطاب و رو به قبله بودن در شهرهایی كه قبله آنها سمت مشرق است منافات ندارد، زیرا خطاب همان سخن گفتن با دیگرى است اگر چه رو به‌ رو نباشند، چون گاهى می‌ شود انسان خطاب می‌ كند و سخن می‌ گوید با کسی که در پشت سر او است، و ممكن است بگوییم در چنین شهرها جمله ‏هایى كه خطاب به هلال را در بر دارد و به هلال بخوانند و جمله‏ هاى دیگر را رو به قبله، و مقصود از خطاب و سخن گفتن به هلال خطاب به الفاظى است كه به آن ربط دارد مانند ربّى و ربّك الله در دعاى بالا و مانند بیشتر الفاظ همین دعا كه اكنون به یارى خداى تعالى به ترجمه و شرح آن شروع می‌ نمائیم):
 
(1) أَیهَا الْخَلْقُ الْمُطِیعُ، الدَّائِبُ السَّرِیعُ، الْمُتَرَدِّدُ فِی مَنَازِلِ التَّقْدِیرِ، الْمُتَصَرِّفُ فِی فَلَكِ التَّدْبِیرِ. 
اى آفریده شده فرمانبردار، اى همیشه در رفتار شتاب كننده (چون ماه در بیست و هشت شبانه روز به دور فلك می‌ گردد و سایر كواكب كه تندروترین آنها زهره و عطارد و خورشید است نزدیك به یك سال می‌ گردند) اى آمد و شد كننده در منزل‌ ها و جاهائى كه (براى آن به مقدار مخصوص و راه مخصوص كه حكمت اقتضاء می‌ كند) قرار داده شده (اشاره به قول خداى تعالى «سوره یس، آیه 39»: وَ الْقَمَرَ قَدَّرْناهُ مَنازِلَ حَتَّى عادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدیمِ‏؛ یعنى و گردش ماه را در منزل‌ هایى قرار دادیم تا اینكه مانند شاخه خرماى خشك شده كج گشته دیرینه «زرد و لاغر، به منزل اوّل» باز گردد) اى تصرّف كننده در فلك و چرخى كه جاى تدبیر و نظم (امور) است.
 
(2) آمَنْتُ بِمَنْ نَوَّرَ بِكَ الظُّلَمَ، وَ أَوْضَحَ بِكَ الْبُهَمَ، وَ جَعَلَكَ آیةً مِنْ آیاتِ مُلْكِهِ، وَ عَلَامَةً مِنْ عَلَامَاتِ‏ سُلْطَانِهِ، وَ امْتَهَنَكَ بِالزِّیادَةِ وَ النُّقْصَانِ، وَ الطُّلُوعِ وَ الْأُفُولِ، وَ الْإِنَارَةِ وَ الْكُسُوفِ، فِی كُلِّ ذَلِكَ أَنْتَ لَهُ مُطِیعٌ، وَ إِلَى إِرَادَتِهِ سَرِیع 
ایمان آوردم به كسى (خدایی) كه به وسیله تو تاریكی‌ ها را روشن كرد، و به سبب تو مشكلات امور را آشكار ساخت، و تو را نشانه‏ اى از نشانه‏ هاى پادشاهى (استیلاء و غلبه) خود و نشانه ‏اى از نشانه‏ هاى قدرت و تواناییش (بر همه چیز) قرار داد، و تو را خدمتگزار و فرمانبردار كرد با فزونى (نور و روشنایی مانند شب چهاردهم ماه) و به كاستن (آن مانند شب یكم ماه) و به طلوع و هویدا شدن (در بالاى افق) و به غروب و پنهان گشتن (در زیر كرانه آسمان) و به روشن گردیدن (از خورشید، یا روشن نمودن) و تیرگى (بر اثر حائل شدن زمین میان ماه و خورشید، یا تیره ساختن كه آن بر اثر حائل شدن جرم ماه است میان ما و جرم خورشید، ولى درست‌ تر آنست كه گفته شود: و به روشن شدن و تیرگى) در همه آن حالات و چگونگی‌ ها تو او را فرمانبردار و به‌ سوی اراده و خواسته‏ اش شتاب كننده ‏اى.
 
(3) سُبْحَانَهُ مَا أَعْجَبَ مَا دَبَّرَ فِی أَمْرِكَ! وَ أَلْطَفَ مَا صَنَعَ فِی شَأْنِكَ! جَعَلَكَ مِفْتَاحَ شَهْرٍ حَادِثٍ لِأَمْرٍ حَادِثٍ
منزّه و پاك (از نقائص) است او (شگفتا) چه شگفت است آنچه (بر حسب اراده‏ اش) در آفرینش تو مقدّر نموده! و چه دقیق و باریك است آنچه درباره تو انجام داده! تو را كلید ماهى نو براى كارى نو (كه چگونگى آن براى ما هویدا نیست) قرار داده.
 
(4) فَأَسْأَلُ اللَّهَ رَبِّی وَ رَبَّكَ، وَ خَالِقِی وَ خَالِقَكَ، وَ مُقَدِّرِی وَ مُقَدِّرَكَ، وَ مُصَوِّرِی وَ مُصَوِّرَكَ: أَنْ یصَلِّی عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَنْ یجْعَلَكَ هِلَالَ بَرَكَةٍ لَا تَمْحَقُهَا الْأَیامُ، وَ طَهَارَةٍ لَا تُدَنِّسُهَا الْآثَامُ 
از خدایى كه پروردگار من و پروردگار تو و آفریننده من و آفریننده تو و تقدیر كننده من و تقدیر كننده تو و صورت بخشنده من و صورت بخشنده تو است درخواست می‌ نمایم كه بر محمّد و آل او رحمت و درود فرستد، و تو را ماه بركت و نیكى گرداند كه روزها آن بركت را از میان نبرد (بلكه هر روزى بر اثر بجا آوردن كارهاى شایسته از روز دیگر نیكوتر باشد) و ماه با طهارت و پاكى كه گناهان، آن را چركین نسازد (چنان ماهى كه از اعضاء و اندام كارهاى ناشایسته سر نزند).
 
(5) هِلَالَ أَمْنٍ مِنَ الْآفَاتِ، وَ سَلَامَةٍ مِنَ السَّیئَاتِ، هِلَالَ سَعْدٍ لَا نَحْسَ فِیهِ، وَ یمْنٍ لَا نَكَدَ مَعَهُ، وَ یسْرٍ لَا یمَازِجُهُ عُسْرٌ، وَ خَیرٍ لَا یشُوبُهُ شَرٌّ، هِلَالَ أَمْنٍ وَ إِیمَانٍ وَ نِعْمَةٍ وَ إِحْسَانٍ وَ سَلَامَةٍ وَ إِسْلَامٍ. 
ماه ایمنى از آفت ‏ها و تباهی‌ ها و سلامتى و بى‏ گزندى از بدی‌ ها (كبر، حسد، حرص، غرور، حبّ مال و مانند آنها): ماه سعادت و نیكبختى كه نحوست و بد اخترى در آن راه نیابد، و ماه بركت كه سختى در زندگى با آن نباشد، و ماه آسانى كه دشوارى با آن ممزوج و درهم نشود، و ماه خیر و نیكى كه بدى با آن آمیخته نگردد، ماه ایمنى (از شیطان و هواى نفس) و ایمان (گرویدن به خدا و رسول و اوصیاء آن حضرت ـ علیهم السّلام ـ ) و نعمت و احسان و سلامتى و اسلام (فرمانبرى از آنچه دستور داده ‏اند).
 
(6) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْنَا مِنْ أَرْضَى مَنْ طَلَعَ عَلَیهِ، وَ أَزْكَى مَنْ نَظَرَ إِلَیهِ، وَ أَسْعَدَ مَنْ تَعَبَّدَ لَكَ فِیهِ، وَ وَفِّقْنَا فِیهِ لِلتَّوْبَةِ، وَ اعْصِمْنَا فِیهِ مِنَ الْحَوْبَةِ، وَ احْفَظْنَا فِیهِ مِنْ مُبَاشَرَةِ مَعْصِیتِكَ 
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و ما را از خوشنودترین كسانی كه هلال بر آنها طلوع نموده قرار ده، و از پاكیزه ‏ترین كسانى (از اوصاف نكوهیده) كه به‌ سوی آن نگاه كرده ‏اند، و از نیكبخت‌ ترین كسانی كه تو را در آن ماه پرستش می‌ كنند، و ما را در آن براى توبه و بازگشت (از گفتار و كردار ناشایسته) توفیق ده، و از گناه حفظ فرما، و از بجا آوردن معصیت و نافرمانیت نگاهدار.
 
(7) وَ أَوْزِعْنَا فِیهِ شُكْرَ نِعْمَتِكَ، وَ أَلْبِسْنَا فِیهِ جُنَنَ الْعَافِیةِ، وَ أَتْمِمْ عَلَینَا بِاسْتِكْمَالِ طَاعَتِكَ فِیهِ الْمِنَّةَ، إِنَّكَ الْمَنَّانُ الْحَمِیدُ، وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ.
و سپاسگزارى از نعمت و بخشش خود را در آن در دل ما انداز، و پوشش ‏هاى عافیت (آنچه كه مانع و جلوگیر از زیان و بدى است) را به ما بپوشان، و به وسیله كامل كردن طاعت و فرمانبریت در آن، نعمت (خود) را بر ما كامل ساز (بیش از پیش گردان) زیرا تو بسیار نعمت دهنده و ستوده شده ‏اى و خدا درود فرستد بر محمّد و آل او كه (از هر گناهى) پاكیزه و (از اوصاف ناپسندیده) پاك هستند.
 
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط دعای اول: ستایش نمودن خدای عزوجل دعای دوم: درود بر محمد و آل او دعای سوم: درود بر حمله (نگاه دارندگان) عرش دعای چهارم: درود بر كساني كه به پيغمبران ايمان آورده ‏اند دعای پنجم: دعاى آن حضرت براى خود و نزديكانش دعای ششم: دعاى آن حضرت هنگام بامداد و شام دعای هفتم: دعاى آن حضرت در مهمّات و سختي ها دعای هشتم: دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا دعای نهم: دعاى آن حضرت در آرزو داشتن به آمرزش دعای دهم: دعاى آن حضرت در التجاء به خداى تعالى