عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
دعای سی و نهم: «دُعَاؤُهُ فِی طَلَبِ الْعَفْوِ»
- دعاى آن حضرت در درخواست عفو و بخشايش -
 
(وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیهِ السَّلَامُ فِی طَلَبِ الْعَفْوِ وَ الرَّحْمَةِ:)
دعاى سى و نهم از دعاهاى امام علیه السّلام است در درخواست عفو و گذشت و رحمت و مهربانى (از خداى تعالى):
 
(1) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اكْسِرْ شَهْوَتِی عَنْ كُلِّ مَحْرَمٍ، وَ ازْوِ حِرْصِی عَنْ كُلِّ مَأْثَمٍ، وَ امْنَعْنِی عَنْ أَذَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ، وَ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ. 
بار خدایا بر محمّد و آل او درود فرست، و شهوت و خواهش مرا از هر حرام و منع شده ‏اى (از جانب خود) بشكن (جدا ساز) و حرص و آزم را از هر گناهى دور گردان، و مرا از آزار رساندن به هر مرد و زن با ایمان و به هر مرد و زن مسلمان باز دار.
 
(2) اللَّهُمَّ وَ أَیمَا عَبْدٍ نَالَ مِنِّی مَا حَظَرْتَ عَلَیهِ، وَ انْتَهَكَ مِنِّی مَا حَجَزْتَ عَلَیهِ، فَمَضَى بِظُلَامَتِی مَیتاً، أَوْ حَصَلَتْ لِی قِبَلَهُ حَیاً فَاغْفِرْ لَهُ مَا أَلَمَّ بِهِ مِنِّی، وَ اعْفُ لَهُ عَمَّا أَدْبَرَ بِهِ عَنِّی، وَ لَا تَقِفْهُ عَلَى مَا ارْتَكَبَ فِی، وَ لَا تَكْشِفْهُ عَمَّا اكْتَسَبَ بِی، وَ اجْعَلْ مَا سَمَحْتُ بِهِ مِنَ الْعَفْوِ عَنْهُمْ، وَ تَبَرَّعْتُ بِهِ مِنَ الصَّدَقَةِ عَلَیهِمْ أَزْكَى صَدَقَاتِ الْمُتَصَدِّقِینَ، وَ أَعْلَى صِلَاتِ الْمُتَقَرِّبِینَ 
بار خدایا هر بنده ‏اى كه درباره من آنچه را بر او حرام كرده ‏اى بجا آورده، و پرده آنچه را بر او منع نموده ‏اى دریده، و حقّ مرا برده و مرده، یا زنده است و حقّ من نزد او بجا مانده باشد پس او را در ستمى كه به من كرده بیامرز، و در حقّى كه از من برده در گذر، و از آنچه درباره من بجا آورده آگاه مساز (یا سرزنش مكن) و بر اثر آنچه (آزارى كه) به من خواسته روا داشته‏ رسوایش مكن، و عفو و گذشت از ایشان را كه به كار بردم و صدقه و بخششى را كه بر ایشان بخشیدم پاكیزه ‏ترین بخشش‌ هاى بخشندگان و بالاترین عطاهاى تقرّب‌ جویان (به درگاه خود) قرار ده.
 
(3) وَ عَوِّضْنِی مِنْ عَفْوِی عَنْهُمْ عَفْوَكَ، وَ مِنْ دُعَائِی لَهُمْ رَحْمَتَكَ حَتَّى یسْعَدَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنَّا بِفَضْلِكَ، وَ ینْجُوَ كُلٌّ مِنَّا بِمَنِّكَ. 
و مرا از عفو و گذشتم از ایشان به عفوت، و از دعا و درخواستم (درباره آمرزش) براى آنان به رحمتت عوض (پاداش) عطا فرما تا هر یك از ما به وسیله احسان تو (در دنیا و آخرت) نیك بخت شود، و هر كدام از ما به سبب نعمتت (پاداش به من  و آمرزش آنان، از بدبختى) رهایی یابد.
 
(4) اللَّهُمَّ وَ أَیمَا عَبْدٍ مِنْ عَبِیدِكَ أَدْرَكَهُ مِنِّی دَرَكٌ، أَوْ مَسَّهُ مِنْ نَاحِیتِی أَذًى، أَوْ لَحِقَهُ بِی أَوْ به سببی ظُلْمٌ فَفُتُّهُ بِحَقِّهِ، أَوْ سَبَقْتُهُ بِمَظْلِمَتِهِ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَرْضِهِ عَنِّی مِنْ وُجْدِكَ، وَ أَوْفِهِ حَقَّهُ مِنْ عِنْدِكَ 
بار خدایا هر بنده ‏اى از بندگانت كه از من عقوبت و شكنجه ‏اى یافته، یا از جانب من آزارى به او رسیده، یا از من یا به وسیله من ستمى به او رخ داده و حقّ او را از دست داده و دادخواهى از حقّش را از میان برده باشم، پس بر محمّد و آل او درود فرست، و او را از توانگرى خود از من خوشنود ساز، و از جانب خویش حقّ او را بى‏ كم و كاست عطا فرما.
 
(5) ثُمَّ قِنِی مَا یوجِبُ لَهُ حُكْمُكَ، وَ خَلِّصْنِی مِمَّا یحْكُمُ بِهِ عَدْلُكَ، فَإِنَّ قُوَّتِی لَا تَسْتَقِلُّ بِنَقِمَتِكَ، وَ إِنَّ طَاقَتِی لَا تَنْهَضُ بِسُخْطِكَ، فَإِنَّكَ إِنْ تُكَافِنِی بِالْحَقِّ تُهْلِكْنِی، وَ إِلَّا تَغَمَّدْنِی بِرَحْمَتِكَ تُوبِقْنِی.
سپس مرا از چیزى (كیفرى) كه فرمان تو موجب آن می‌ شود نگهدار، و از آنچه عدل تو به آن حكم می‌ كند رهایی ده، زیرا توانایی من از تحمّل انتقام و كیفر تو بر نمی‌‌ آید، و نیروى من با خشم تو برابرى نتواند كرد، پس اگر تو مرا به حق جزا دهى (به كیفر رسانى) هلاكم می‌ نمایی، و اگر به رحمتت نپوشانى تباهم می‌ سازى (در حدیث است: كسى به وسیله عمل خود به بهشت نمی‌‌ رود، گفتند: یا رسول الله و نه تو؟ فرمود: و نه من جز آنكه خدا مرا به رحمتش بپوشاند).
 
(6) اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْتَوْهِبُكَ ـ یا إِلَهِی ـ مَا لَا ینْقِصُكَ بَذْلُهُ، وَ أَسْتَحْمِلُكَ، مَا لَا یبْهَظُكَ حَمْلُهُ. 
بار خدایا از تو درخواست می‌ كنم كه به من ببخشى ـ اى خداى من ـ چیزى را كه بخشیدن آن از تو چیزى نمی‌‌ كاهد، و برداشتن بارى (عفو از گناهان) را از تو می‌ خواهم كه برداشتن آن تو را گرانبار نمی‌‌ گرداند (بر تو آسان است).
 
(7) أَسْتَوْهِبُكَ ـ یا إِلَهِی ـ نَفْسِی الَّتِی لَمْ تَخْلُقْهَا لِتَمْتَنِعَ بِهَا مِنْ سُوءٍ، أَوْ لِتَطَرَّقَ بِهَا إِلَى نَفْعٍ، وَ لَكِنْ أَنْشَأْتَهَا إِثْبَاتاً لِقُدْرَتِكَ عَلَى مِثْلِهَا، وَ احْتِجَاجاً بِهَا عَلَى شَكْلِهَا. 
از تو درخواست می‌ كنم كه به من ببخشى ـ اى خداى من ـ نفس مرا كه آن را نیافریدى تا از بدى و زیانى به وسیله آن خود را بازدارى، یا به سبب آن به سودى راه‏ جویى، ولى آن را آفریدى براى ثابت كردن (بندگان) قدرت و تواناییت (را) بر آفریدن مانند آن، و براى حجّت و دلیل آوردن بر آفریدن شبیه آن (غرض از آفرینش آنست كه بندگان به قدرت و عظمت او پى برده او را بپرستند تا رضا و خوشنودى و رحمت و مهربانیش را به دست آورده رستگار شوند، نه آنكه آفریننده خواسته سودى برد كه آن نقص است و او از نقایص منزّه و پاك می‌ باشد).
 
(8) وَ أَسْتَحْمِلُكَ مِنْ ذُنُوبِی مَا قَدْ بَهَظَنِی حَمْلُهُ، وَ أَسْتَعِینُ بِكَ عَلَى مَا قَدْ فَدَحَنِی ثِقْلُهُ.
و از تو می‌ خواهم كه گناهم را از من برگیرى (بیامرزى) كه زیر بار رفتن آن مرا سنگین بار كرده، و از تو یارى می‌ طلبم بر آنچه (گناهانی كه) سنگینى (كیفر) آن مرا گرانبار (وامانده و بیچاره) نموده.
 
(9) فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ هَبْ لِنَفْسِی عَلَى ظُلْمِهَا نَفْسِی، وَ وَكِّلْ رَحْمَتَكَ بِاحْتِمَالِ إِصْرِی، فَكَمْ قَدْ لَحِقَتْ رَحْمَتُكَ بِالْمُسِیئِینَ، وَ كَمْ قَدْ شَمِلَ عَفْوُكَ الظَّالِمِینَ. 
پس بر محمّد و آل او درود فرست، و نفس مرا با اینكه به خود ستم كرده ببخش، و رحمتت را به برداشتن بار گرانم بگمار (براى آمرزش گناهانم مرا مشمول رحمت خودگردان) زیرا چه بسا رحمت تو به بدكاران رسیده و چه بسا عفو تو ستمكاران را فرا گرفته.
 
(10) فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْنِی أُسْوَةَ مَنْ قَدْ أَنْهَضْتَهُ بِتَجَاوُزِكَ عَنْ مَصَارِعِ الْخَاطِئِینَ، وَ خَلَّصْتَهُ بِتَوْفِیقِكَ مِنْ وَرَطَاتِ الْمُجْرِمِینَ، فَأَصْبَحَ طَلِیقَ عَفْوِكَ مِنْ إِسَارِ سُخْطِكَ، وَ عَتِیقَ صُنْعِكَ مِنْ وَثَاقِ عَدْلِكَ. 
پس بر محمّد و آل او درود فرست، و مرا پیشواى كسانى گردان كه به گذشت خود آنها را از افتادنگاه‌ هاى خطاكاران به پا داشته (نگهدارى كرده)اى، و به توفیق خویش آنان را از مهلكه‏ ها و گرفتاری‌ ها (كیفرها)ى گنهكاران رهایی داده (آمرزیده)اى، پس از گیر خشمت رها شده عفوت گردیده و از بند عدلت آزاد شده احسانت گشته‏ اند.
 
(11) إِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ ذَلِكَ ـ یا إِلَهِی ـ تَفْعَلْهُ بِمَنْ لَا یجْحَدُ اسْتِحْقَاقَ عُقُوبَتِكَ، وَ لَا یبَرِّئُ نَفْسَهُ مِنِ اسْتِیجَابِ نَقِمَتِكَ 
تو اگر چنین كنى (مرا پیشواى آنها گردانى) ـ اى خداى من ـ آن را درباره كسى بجا می‌ آورى كه شایستگى كیفر تو را (براى خود) انكار نمی‌‌ كند، و نفس خود را از سزاوار بودن عقاب تو منزّه و پاك نمی‌‌ داند.
 
(12) تَفْعَلْ ذَلِكَ ـ یا إِلَهِی ـ بِمَنْ خَوْفُهُ مِنْكَ أَكْثَرُ مِنْ طَمَعِهِ فِیكَ، وَ بِمَنْ یأْسُهُ مِنَ النَّجَاةِ أَوْكَدُ مِنْ رَجَائِهِ لِلْخَلَاصِ، لَا أَنْ یكُونَ یأْسُهُ قُنُوطاً، أَوْ أَنْ یكُونَ طَمَعُهُ اغْتِرَاراً، بَلْ لِقِلَّةِ حَسَنَاتِهِ بَینَ سَیئَاتِهِ، وَ ضَعْفِ حُجَجِهِ فِی جَمِیعِ تَبِعَاتِهِ 
آن رفتار را به كسى می‌ كنى ـ اى خداى من ـ كه ترسش از تو از طمع و آزش در (رحمت) تو بیشتر است، و به كسى كه نومیدیش از نجات (عذاب) از امیدواریش براى رهایی (از آن) استوارتر می‌ باشد (و این گفتار) نه به جهت آنست كه نومیدیش نومیدى از رحمت، یا طمعش از روى فریب خوردن (از رحمت تو) باشد بلكه براى آنست كه نیكی‌ هایش میان بدی‌ هایش اندك (كه به حساب نمی‌‌ آید) و دلیل‌ هایش در همه دادخواهی‌ ها و گناهان او سست است.
 
(13) فَأَمَّا أَنْتَ ـ یا إِلَهِی ـ فَأَهْلٌ أَنْ لَا یغْتَرَّ بِكَ الصِّدِّیقُونَ، وَ لَا ییأَسَ مِنْكَ الْمُجْرِمُونَ، لِأَنَّكَ الرَّبُّ الْعَظِیمُ الَّذِی لَا یمْنَعُ أَحَداً فَضْلَهُ، وَ لَا یسْتَقْصِی مِنْ أَحَدٍ حَقَّهُ.
و امّا تو ـ اى خداى من ـ شایسته‏ اى كه صدّیقین و بسیار راستگویان (پیغمبران) به (رحمت) تو مغرور نشده فریب نمی‌‌ خورند (در قرآن كریم «سوره أعراف، آیه 99» می‌ فرماید: فَلا یاْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ الاَّ الْقَوْمُ الْخاسِرُونَ؛‏ یعنى از مكر و عذاب خدا ایمن نیستند مگر گروهی كه زیانكاران‏ اند) و گناهكاران از (عفو و گذشت) تو نومید نگردند (در قرآن شریف «سوره یوسف، آیه 87» می‌ فرماید: انَّهُ لا ییاسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ الاَّ الْقَوْمُ الْكافِرُونَ‏؛ یعنى جز كسانی كه كافرند از رحمت خدا نومید نمی‌‌ شوند) زیرا تو پروردگار بزرگى می‌ باشى كه كسى را از فضل و احسان خود باز نمی‌‌ دارد، و همه حقّ خویش را از كسى نمی‌‌ گیرد.
 
(14) تَعَالَى ذِكْرُكَ عَنِ الْمَذْكُورِینَ، وَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ عَنِ الْمَنْسُوبِینَ، وَ فَشَتْ نِعْمَتُكَ فِی جَمِیعِ الْمَخْلُوقِینَ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلَى ذَلِكَ یا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
ذكر و یاد تو (تسبیح: سبحان الله، تحمید: الحمد لله، تهلیل: لا اله الاّ الله و مانند آنها) برتر است از یادشدگان (به محاسن و نیكویی‌ ها) و نام‌ هایت (اسماء الحسنى) پاك و پاكیزه است از اینكه حسب و نسب‌ داران به آن نامیده شوند، و نعمت در همه آفریدگان پراكنده است، پس تو را است سپاس بر آن عطا و بخشش اى پروردگار جهانیان.
 
ترجمه و شرح صحیفه کامله سجادیه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط دعای اول: ستایش نمودن خدای عزوجل دعای دوم: درود بر محمد و آل او دعای سوم: درود بر حمله (نگاه دارندگان) عرش دعای چهارم: درود بر كساني كه به پيغمبران ايمان آورده ‏اند دعای پنجم: دعاى آن حضرت براى خود و نزديكانش دعای ششم: دعاى آن حضرت هنگام بامداد و شام دعای هفتم: دعاى آن حضرت در مهمّات و سختي ها دعای هشتم: دعاى آن حضرت در پناه بردن به خدا دعای نهم: دعاى آن حضرت در آرزو داشتن به آمرزش دعای دهم: دعاى آن حضرت در التجاء به خداى تعالى