استفتاء:
از امام باقر (عليه السلام) روايت شده است كه: «همه مردم زنازاده اند جز شيعيان ما» (1); هم چنين در روايتى از امام صادق (عليه السلام) آمده است: «خداوند بهشت را پاك و مطهّر آفريده و تنها كسانى وارد آن مى شوند كه حلال زاده باشند» (2)، ايشان در روايت ديگرى مى فرمايند:
«اگر زنازاده نجات مى يافت قطعاً سايح بنى اسرائيل نجات پيدا مى كرد» (3)، مقصود از زنازاده در اين روايات چيست؟ آيا معناى لغوى و عرفى آن مدّ نظر است؟ چگونه مى توان اين احاديث را با آيه «وَلاَ تَزِرُ وَازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرَى» (4) تطبيق داد؟
جواب:
باسمه جلت اسمائه؛ عبارات بعدى حديث نخست، معناى زنازادگان را مشخص مى كند چه در آن آمده است: «ما صاحبان خمس و غنايم هستيم و جز شيعيان، آن را بر همه مردم حرام نموده ايم. اى ابوحمزه! به خدا سوگند كه هر سرزمينى فتح شود و هر خمسى پرداخت گردد و چيزى از آن، در اختيار كسى قرار گيرد حرام است چه به صورت زن و همسر باشد و چه به صورت مال و ثروت» (5).
ساير روايات مربوط به زنازادگان را، هم مى توان به معناى روايت نخست، دانست و هم معناى حقيقى را از آنها برداشت نمود و آن اينكه زنازاده به خاطر رفتار منحرف و مسائل وراثتى نمى تواند عاقبت به خير شود چنان كه زياد ابن ابيه و بسيارى از جنايتكاران تاريخ چنين بوده اند.
-------------------------------------------------------------------
1- إنّ الناس كلّهم أولاد بغايا ما خلا شيعتنا; اصول كافى، ج 8، ص 275.
2- خلقَ اللهُ الجنّة طاهرة مطهّرة، لايدخلها إلاّ مَن طابت ولادته; صدوق در العلل به سند از سعد بن عمر الجلاب نقل كرده است.
3- لو كان أحد من ولد الزنا نجا لنجا سائح بنى إسرائيل; ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 264.
4- و هيچ بردارنده اى بار گناه ديگرى را بر نمى دارد; انعام: 164.
5- فنحن أصحاب الخمس والفىء، وقد حرّمناه على جميع الناس ما خلا شيعتنا. و الله يا أبا حمزة، ما من أرض تفتح، ولاخمس يخمس، فيُضرب على شىء منه إلاّ كان حراماً على مَن يصيبه، فرجاً كان أو مالا; اصول كافى، ج 8، ص 285.