عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
کد : 18334-882     

سكوت عالم جايز نيست

اگر مجتهد نتوانست تشكيل حكومت دهد، آيا بر علما، فقط تبعيّت نكردن از حاكم جائر كافى است؟ بنابراين اگر مشغول به تعليم و تربيت و ارشاد و هدايت و عبادت بشوند انجام وظيفه نموده اند؟ يا آنكه زائد بر همه اينها وظيفه مهم ترى دارند و نبايد سكوت كنند؟
در چند مورد سكوت علما حرام و قيامشان در برابر ستم و ستمكاران واجب است:
1. در صورتى كه حاكم جائر بدعت در دين بگذارد، يعنى قانونى كه مخالف قانون اسلام است به عنوان اينكه از قوانين اسلام است در مملكت قرار دهد; در اين صورت بر عالم سكوت حرام است و واجب است آنچه مى داند اظهار كند، به صوت اعلاميه يا سخنرانى يا به هر طريق كه تمكّن دارد و رواياتى بر اين معنى دلالت دارد. براى نمونه، دو سه روايت را نقل مى كنم. از پيامبر گرامى اسلام(صلى الله عليه وآله)روايت شده كه فرمود:
إذا ظَهَرَتِ البِدَع فى أمّتى فليظهر العالم علمَه فَمَنْ لم يفعل فعليه لعنةُ الله;1 زمانى كه بدعت ظاهر شود در امّت اسلام، واجب است بر عالم كه اظهار علم كند. اگر عالم در چنين موقعى سكوت كند لعنت خدا بر او باد.
از حضرت امير(عليه السلام) روايت شده: العالم الكاتم علمه يبعث أنتن أهلِ القيامة ريحاً، تلعنه كلّ دابة من دوابّ الأرض الصغار;2 عالمى كه كتمان علم كند، روز قيامت محشور مى شود در حالى كه بدبوترين اهل محشر مى باشد و هر جنبنده از جنبنده هاى زمين او را لعنت مى كنند.
خبر يونس عن الصادقين(عليهم السلام): انّهم قالوا: إذا ظهرت البدع فعَلَى العالم أن يظهر علمَهُ فإن لم يفعل سُلِب نور الإيمان;3 يونس كه از بزرگان اصحاب است از ائمه طاهرين(عليه السلام) نقل مى كند كه فرموده اند اگر بدعت ظاهر شد واجب است بر عالم كه اظهار علم كند و اگر سكوت كند نور ايمان از او سلب مى شود.
و غير اينها از روايات، در چنين وضعى احتمال تأثير هم شرط نيست، يعنى با علم به اينكه حرفش مؤثر نيست، خود اظهار علم واجب است.
به علاوه در صورتى كه علماى اسلام اتفاق كنند بر گفتن و اظهار علم نمودن، مسلماً مؤثر واقع خواهد شد. با چشم خود ديديم در اوائل مبارزه اخير روحانيت با دستگاه حاكمه در ايران كه علماى اسلام با وحدت كلمه اقدام نمودند و هر عالمى در هر نقطه از ايران بود يا سخنرانى كرد يا تلگراف يا با طومار اظهار علم نمود، رژيم جبار ايران تسليم شد و آن قوانين را كه خلاف بود نقض كرد و ملغى نمود.
ولى از همان وقت در صدد ايجاد اختلاف بين علما برآمدند و بهوسيله عده اى گمراه ايجاد اختلاف نمودند و بعد همان قوانين را امضاء كردند و پاره اى از قوانين ديگر ضد دين نيز جعل نموده و به نحوى بر مردم مسلط شدند كه از حدّ عبوديت هم مى گذرد و همچنين اموال عمومى ملت را در حكم ملك شخصى خود مى دانند و همان نحو كه در آيه كريمه إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلاَ فِي الاَْرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعاً يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ;4 به راستى فرعون در سرزمين طغيان كرد و مردم آن را دسته دسته كرد و قطعه قطعه نمود و دسته اى را ناتوان نموده، فرزندان آنها را مى كشت.
قرآن نقشه فرعونى را چنين بيان مى كند كه براى استعباد مردم، تفرقه بين آنان ايجاد كرد و آنها را به جان هم انداخت.
و ما به رأى العين ديديم كه تمام اين بدبختى ها ناشى از تفرقه بين علما و بالتبع بين مردم شده است.
اساساً از آيات و روايات استفاده مى شود كه منشأ تمام قُلدرى ها و زورگويى ها و ظلم هاى حكومت هاى جائر همان تفرقه و تشتت اهواء و اختلاف آراء مردم و رهبران آنها است. و مرحوم آيت الله نائينى نوشته است: هر چند اصل اين قوه خبيثه و اساسش و جهات و فعليت خارجيه اش، غالباً به شعبه استبداد دينى و مقدارى هم به شاه پرستى مستند است و مستقلا در عرض آنها نباشد، لكن چون تمام استعبادات واقعه در اُمَم سابقه و اين امت به همين تفرقه كلمه مِلّيه منتهى و قواى ثلاثه سابقه به منزله مقدمات آن و نتيجه مطلوبه از آنها همين تفرق و اختلاف و فى الحقيقه جزء اخير علت و اصول سابقه معدّات آن است (به تنبيه الامه مراجعه شود).
به هرحال سكوت بر عالم جايز نيست، ولو تنها بماند، ولو منتهى به زجر و شكنجه و حبس و تبعيد شود.
2. در صورتى كه حاكم جائر در اموال عمومى تصرّف بيجا بكند و مناصب را به غير اهل واگذار كند ـ مانند عثمان و معاويه ـ واجب است عالم اظهار علم نمايد همان نحو كه ابوذر غفارى عمل مى كرد، و روايات داله بر اين زياد است. اين روايت را سنى و شيعه هر دو دسته از پيغمبر اكرم(صلى الله عليه وآله) روايت كرده اند: أفضل الجهاد كَلِمَةُ عدل عند إمام جائر ـ أو سلطان جائر ـ أو أمير جائر;5 بافضيلت ترين جهاد در راه خدا، كلمه عدل است در مقابل پيشواى جائر ـ سلطان جائر يا امير جائر ـ كه هر سه يك مفاد است.
3. حاكم جائر اگر خلافى انجام دهد كه ضررش به مجتمع اسلامى برسد و يا كارى بايد بكند كه نفع آن عايد مجتمع اسلامى مى شود و انجام ندهد، در صورت اول نهى از منكر و در صورت دوم امر به معروف بر علما، واجب است، بَلَغَ ما بَلَغَ، و شاهد بر آن عمل انبيا و اولياء كه در اين باب جان خود را به خطر مى انداختند.
حضرت سيدالشهداء در روايتى كه قبلا از آن حضرت نقل كرديم كه مشتمل بر مذمّت علماى ساكت بود چنين فرموده: لأنّهم كانوا يَرَوْن من الظَلَمة الذين بين أظهرهم المنكر والفساد فلايَنْهونهم عن ذلك رغبةً فيما كانوا ينالون منهم و رَهْبة مما يحذرون، والله يقول: فَلاَ تَخْشَوا النَّاسَ وَاخْشَوْنِى،6 علت مذمت را چنين بيان مى كند كه آنها مى بينند كه ستمكاران چه كارهاى منكر و فاسدى انجام مى دهند و آنها را از آن نهى نمى كردند به طمع آنچه داشتند و از ترس آنكه در محذور واقع شوند، در حالى كه خداوند فرموده است از مردم نترسيد و از من بترسيد.
و در روايت ديگر مى فرمايد: إنّى لاأرى الموت إلاّ سعادة والحياة مع الظالمين إلا بَرَماً;7 حقاً كه من مرگ را جز سعادت و زندگى با ستمگران را جز هلاكت نمى دانم.
چنين بود خلاصه اى از آنچه كه مى خواستيم در اين مختصر بيان كنيم. تفصيل آن نيازمند فرصت ديگرى است. از خداوند متعال خواستاريم كه ما را جزء علماى عامِلين قرار دهد و بر مردم مسلمان و جوانان باايمان توفيق دهد كه در راه انجام وظايف دينى و اجتماعى خود همواره كوشا بوده و تنها رضاى خداوند متعال را در نظر داشته باشند. إنّه سَميعٌ مُجيب.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------
1. محاسن برقى، ص 231; اصول كافى، ص 27.
2. محاسن، ص 231.
3. عيون الاخبار، ص 63.
4. قصص، 4.
5. فروع كافى، ج 1، ص 344; خصال صدوق، ج 1، ص 7; سنن ابى داود و ابن ماجه.
6. تحف العقول، ص 240.
7. تحف العقول، ص 249.

موارد مرتبط عالم تابع حاكم جور، آفت دين است
نظر شما :
captcha