عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
کد : 18334-863     

اثرات قیام امام حسین (ع) - بخش اول

•اهداف قيام امام حسين(ع)

س1: بهترين اهداف قيام امام حسين(عليه السلام) چه بود؟ بيان فرماييد.
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ نويسندگان اسلامى، عمده ترين اهداف قيام امام حسين(عليه السلام) را در چند هدف مشخص تصوير كرده و بيان داشته اند كه اينك به اختصار به هر يك از آنها اشاره مى شود:
1. نهضت امام حسين(عليه السلام) در راستاى ايفاى وظيفه امر به معروف و نهى از منكر بوده و اصلاح امت اسلامى از بزرگترين اهداف آن حضرت بوده است.
يكى از نويسندگان اين نظريه را اظهار كرده است. او مى نويسد:
يك آدم «مهاجم» نمى خواهد فقط خودش را حفظ كند، مى خواهد طرف مقابل را از بين ببرد و لو به قيمت شهادتش باشد. منطق امر به معروف و نهى از منكر، منطق حسين(عليه السلام)را، منطق شهيد كرد. منطق شهيد، منطق كسى است كه براى جامعه خود، پيام دارد و اين پيام را جز با خون با چيز ديگرى نمى خواهد بنويسد».
2. عده اى آن را حركتى ضد استبدادى عليه رژيم يزيدى براى استقرار حكومت اسلامى، دانسته اند. آيت الله ميرزاى نائينى در رساله «تنبيه الامة و تنزيه الملة» چنين نظريه اى را ارائه مى دهد. او مى گويد:
«خضوعِ نفس قدسيه حضرتش(امام حسين(عليه السلام)) از آن(استبداد) اباء فرموده، از براى حفظ حُرّيت خود و توحيد پروردگارش، تمام هستى و دارائى را فدا ]كرده [ و اين سنت كريمانه(آزادى) را براى احرار امت استوار و از شوائب عصبيت مذمومه تنزيهش فرمود».)(1)
3 بعضى هم هدف عمده نهضت امام حسين(عليه السلام) را «عدالت خواهى» دانسته اند، چنانچه درباره نهضت عاشورا چنين مى نويسد:
«نه فقط على(عليه السلام) شهيد راه عدالت و فريادرساى دادگرى است، بلكه حسين(عليه السلام) نيز شهيد راه عدالت است. به گفته خود امام حسين(عليه السلام): «نمى بينيد كه به حق عمل نمى شود و از باطل جلوگيرى به عمل نمى آيد؟ در چنين شرايطى مؤمن بايد مشتاق لقاى پروردگار باشد.»
مجموع اين اهداف و انگيزه ها مى تواند نهضت عظيم امام حسين(عليه السلام) را توجيه كند و براى هدايت امت، چراغ راه و الگوى زندگى گردد.
 
•امام حسين(ع) يكى از رادمردان و آزادى خواهان دنيا
 
س2: عده اى اين گونه مى انديشند كه حادثه كربلا در مقطعى از زمان اتفاق افتاده و امروزه چه نيازى به احياى آن است. نظر جنابعالى در اين زمينه چيست؟
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ اين كه در روايات ائمه اهل بيت آمده كه; «شيعيان ما عمل ما را احياء مى كنند; رحم الله من احيا امرنا»، تنها مربوط به آموزش هاى اهل بيت نيست، بلكه سيره امامان در زندگى، براى مسلمانان و جامعه همه انسانها اسوه و الگو مى باشد.
قطعاً امام حسين(عليه السلام) يكى از رادمردان و آزادى خواهان دنيا است. مهاتما گاندى در نهضت استقلال طلبى خود در هند، از نهضت كربلاى حسين(عليه السلام) الهام گرفته است، چنانچه مارتين لوتركينگ رهبر سياه پوستان آمريكا از نهضت گاندى الهام گرفته است. اخذ و اقتباس از روش ها، سيره ها، الگوها، ويژه جامعه و اشخاص معين نيست و تنها اختصاص به جهان اسلام ندارد. شواهد تاريخى اين مسأله را ثابت مى كند. چه اين مبارزه و نهضت، مبارزه منفى باشد يا مثبت، سياسى باشد يا اقتصادى، پس نهضت و قيام امام حسين(عليه السلام)به عنوان مرد آزادى خواه، نه تنها در گذشته بلكه در هر عصر و زمان زنده بوده و براى آزادى خواهان پيام دارد. به قول آن نويسنده، قيام مسيح پيام ندارد اما نهضت و قيام حسين(عليه السلام) داراى پيام است. قطعاً اين پيام نه در انحصار يك قوم و نه مخصوص يك زمان معين، بلكه پيامى فرا زمانى و فرا مكانى است.
 
•آثار و ثمرات يك انقلاب در طولانى مدت
 
س3: آيا امام توانست به اهداف خود جامعه عمل بپوشاند؟!
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ چنانچه يكى از نويسندگان اشاره دارد، بذر افشانى يك نهضت و فراهم سازى زمينه هاى تحول اجتماعى مى تواند در كوتاه مدت و بلند مدت مطرح باشد. طبيعى است كه يك انقلاب در طولانى مدت آثار و ثمرات خود را پس مى دهد و افراد جامعه و يك ملت را بيدار مى كند. اين حقيقت در نهضت امام(عليه السلام) نيز صادق است.
بعد از شهادت امام حسين(عليه السلام) نخستين آثار نهضت حسينى آشكار شد. و توابين در سال 64 هجرى بر ضد سلطنت اموى قيام كردند و بنيان نظام فرزندان ابوسفيان را به لرزه درآوردند. در حقيقت خون سيد الشهداء(عليه السلام) خون بهايى براى هر نهضت آزادى خواهانه بود. در سال 121 زيد شهيد قيام كرد و در سال 125 يحيى فرزند او بر عليه بنى اميه شورش نمود. در نهضت زيد، علويان، ايرانيان و عراقيان شركت داشتند و مبارزه با ستم و برافراشتن پرچم عدل را خواستار بودند، اين نهضت ها زمينه را براى قيام كلى ايرانيان و ابومسلم خراسانى فراهم ساخت كه سرانجام دولت اموى ساقط گرديد.
براى توضيح بيشتر به كتاب «شيعه علوى در دو قرن دوم و سوم» نوشته فضلية الشامى ترجمه چاپ دانشگاه شيراز، مراجعه شود.
 
•عدم صلح امام حسين(ع) با يزيد
 
س4: چرا امام حسين(عليه السلام) همانند برادرش، با يزيد از در صلح برنيامد؟
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ رابطه اين دو امام با دودمان بنى اميه رابطه خصمانه بود و چنانچه امام حسن(عليه السلام) در مدائن با معاويه پيكار كرد. اما بعد از امضاى قرارداد آتش بس و صلح نامه، به جهت رعايت عقد صلح نامه، ايشان با معاويه از در پيكار برنيامدند، پس از آن كه امام حسن(عليه السلام) از دنيا رفت، امام حسين(عليه السلام) به جهت رعايت احترام امام حسن(عليه السلام) و امضاى صلح، هرگز به معاويه تعرضى نداشت. تنها در چند مورد مانند قتل حُجر بن عَدى و يارانش نامه تند و اعتراض آميزى به او نوشت. ولى بعد از آن كه معاويه پسرش يزيد را به عنوان ولايت عهدى بر مسلمين تحميل كرد، امام حسين(عليه السلام) نيز همانند بعضى ديگر زير بار آن نرفت تا آن كه معاويه از دنيا رفت. يزيد خام و ناپخته از سر بى شعورى با نامه اى تهديدآميز به حاكم مدينه(مروان)، امام حسين(عليه السلام) را به اخذ بيعت و دستگيرى دستور داد، امام حسين(عليه السلام) از بيعت امتناع كرده و از مدينه خارج شد. در اين هنگام نامه هاى كوفيان به سوى او روانه گرديد كه از او براى تشكيل حكومت اسلامى،دعوت كرده بودند. امام(عليه السلام)، پسر عموى خود مسلم بن عقيل را، براى بررسى اوضاع كوفه به سوى آن شهر گسيل داشت. مسلم ضمن تأييد دعوت كوفيان، تأكيد كرد كه حضرتش به عراق بيايد و در كوفه حكومت تشكيل دهد و از اين جهت امام(عليه السلام) در نهم ذى الحجة سال 60 از مكه خارج شد و رهسپار عراق گرديد. ولى متأسفانه اوضاع كوفه به جهت فرماندار جديد عبيدالله بن زياد و اعزام نيرو، تغيير يافت. حضرت مسلم به شهادت رسيد.
امام حسين(عليه السلام) پس از اطلاع از شهادت مسلم، همانند قبل از آن مصمم بود كه به راه خود ادامه دهد و وظيفه امر به معروف و مبارزه با خاندان غاصب استبدادى را ادامه دهد. برخورد با نيروهاى حرّ بن يزيد رياحى، تلاشى تازه بود و امام مى خواست با هماهنگى او، وارد كوفه شود و كار را يكسره نمايد. او دعوت خود را علنى ساخته بود و فضايح بنى اميه را افشا مى كرد و در ضمن اصحاب خود را براى برخورد با نيروى بنى اميه آماده مى ساخت. وقتى كه حر از طرف ابن زياد براى نزول به كوفه و تسليم به حاكم آن، او را فراخواند، امام حسين(عليه السلام) از موضع شجاعت و كرامت خاندان هاشمى، سخت از اين دعوت امتناع كرد. راه شهادت را كه در جنگ هاى اسلامى يكى از دو پيروزى حساب مى شد (اِحدَى الحُسنَيَين) انتخاب فرمود و به شهادت رسيد.
مى توان گفت ابن زياد و دار و دسته بنى اميه مهم ترين عامل در موضوع قضيه «طَفّ» و داستان كربلا بودند و امام حسين(عليه السلام) و يارانش را به شهادت رساندند.(2)
 
•تقسيم جهان اسلام به دو بخش جغرافيايى ـ عقيدتى
 
س5: چرا مسلمانان نتوانسته اند با عبرت گرفتن از قيام امام حسين(عليه السلام)وضعيت نابهنجار خود را سامان بخشند؟!
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ جهان اسلام به دو بخش جغرافيايى - عقيدتى تقسيم مى شود. اكثريت اهل سنت در بيشتر كشورهاى اسلامى و اقليت تشيع در ايران و عراق و برخى كشورهاى ديگر.
اكثريت اهل سنت از يك طرف به جهت برخوردار نبودن از اعتقاد به امامت اهل بيت(عليه السلام) و نبود سنت عاشورايى در ميان آنها، و از طرف ديگر اعتماد به حاكمان و توجيه سياسى كار ايشان - كه اگر حاكم اسلامى عادل شد بايد شكر گذار و اگر ظالم شد، بايد صبر پيشه كرد و تحمل نمود - كه يك فلسفه سياسى غلطى است و از دوران قديم در ميان اهل سنت حاكم بوده و همواره نظم را، بر تحقق عدالت تقدم داشته اند، در نهضت هاى اسلامِ سُنّى مانند اخوان المسلمين، و جماعت مسلمين، چندان موفقيتى به دست نياورده و نهضتشان به شكست انجاميده است.
اما اهل تشيع در چند مورد در كشورهاى شيعه نشين با الهام گيرى از نهضت امام حسين(عليه السلام) توانسته اند استقلال طلبى و نهضت اجتماعى بپا دارند و هويت سياسى خود را اعلام نمايند. نهضت استقلال طلبى مسلمانان عراق به رهبرى علماى شيعه و مراجع تقليد در انقلاب 1920 كه به استقلال عراق از استعمار انگليس انجاميد، نمونه اى از اين باب است. اما متأسفانه با اين كه ابتدا شيعيان استقلال عراق را به دست آوردند، ولى بعداً عقب نشينى كرده و موضوع حكومت به دست اقليت اهل سنت در عراق افتاد كه در مدت زيادى حاكمان بعثى ناسيوناليست با استبداد كامل آن را اداره كردند.
ايرانيان مسلمان نيز گرچه با الهام گيرى از نهضت حسينى در نهضت مشروطيت و انقلاب اسلامى، توانستند حكومت تشكيل دهند، ولى متأسفانه انحراف نهضت مشروطيت از اهداف اسلامى خود به وسيله لائيك ها و روشنفكران وابسته، آنها و به ويژه عالمان دينى را منفعل ساخت و سرانجام به انزوا كشاند. چنانچه آيت الله نائينى تئوريسين جناح اسلامى نهضت مشروطه، كتاب خود (تنبيه الامة و تنزيه الملّة) را جمع كرد و از نهضت دور نشست.
 
--------------------------------------------------------------------------
1. آيت الله نائينى، شيخ محمد حسين، تنبيه الامه و تنزيه المله، ص 24، چاپ شركت انتشار تهران، 1374 هجرى قمرى.
2. با تلخيص از كتاب «تنزيه الانبياء»، سيد مرتضى علم الهدى، چاپ نجف اشرف، ص 176 به بعد.
موارد مرتبط سئوالات اعتقادی پیرامون امام حسین (ع) و واقعه عاشورا زیارت نامه های امام حسین(ع) دلایل قیام امام حسین (ع) اثرات قیام امام حسین (ع) - بخش دوم دلایل و اثرات قیام امام حسین (ع)
نظر شما :
captcha