خطبه دویست و سی و هفتم:
از خطبه هاى آن حضرت عليه السلام است (در اينكه انسان تا زنده است بايستى فرصت عبادت و بندگى را از دست ندهد):
(1) پس (از ستايش خداوند متعال و درود بر پيغمبر اكرم و آل او بدانيد دنيا هميشه باقى و بر جا نيست، بنابراين تا مى توانيد مطابق دستور خدا و رسول) كار كنيد در حالی كه در فراخى زندگانى هستيد (زنده ايد) و نامه ها (ى اعمالتان براى ثبت گفتار و كردار نيك) گشوده (بسته نشده) و توبه و بازگشت گسترده (پذيرفته) است، و رو گرداننده (گناهكار) خوانده می شود (كه از كار زشت دست برداشته توبه و بازگشت نمايد) و بدكار را اميدوارى مى دهند (تا كردار زشتش را جبران نمايد) پيش از آنكه چراغ عمل خاموش گشته فرصت از دست برود، و مدت به سر آيد، و راه توبه و بازگشت بسته شود، و ملائكه به آسمان بالا روند (از محو و اثبات نامه اعمال قلم را باز دارند)
(2) پس (پيش از رسيدن مرگ يعنى موقعى كه نمى توان كارى انجام داد) بايستى مرد از خود براى خويش و از زندگى براى مرگ و از نيستى براى هستى و از گذرنده براى باقى ماننده نتيجه بگيرد (در دنيا خود را به كار گمارد تا در آخرت او را به كار آيد)
(3) مردی كه از خدا ترسيد (و در عمل كوشيد) در حالی كه تا رسيدن مرگ او را فرصت داده و تا انجام عمل او را مهلت داده اند، مردى است كه نفس خود را در دهان بند زده و مهار آن را در اختيار دارد، پس خود را با دهان بند نفس از آنچه خداوند نهى فرموده بازداشته، و به مهار آن خويش را به سوى طاعت و فرمانبرى از خداوند مى كشد.
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)