عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
خطبه دویست و بیست و یکم:
 
از خطبه‏ هاى آن حضرت عليه السلام است (در پرهيزكارى و مرگ و فريفته نشدن به دنيا):
 
[قسمت اول خطبه‏]
 
(1) پرهيزكارى و ترس از خدا كليد هدايت و رستگارى (دنيا و آخرت) و اندوخته براى‏ روز قيامت و سبب آزادى از هر بندگى (شهوت ها و خواهش هاى نفس) و رهایى از هر تباهى است، با تقوى حاجت درخواست كننده روا مى ‏گردد، و گريزان (از عذاب و سختى) رهایى مى‏ يابد، و عطاء ها و بخشش هاى بسيار (از جانب حق تعالى) دريافت می شود، 
 
(2) پس كار كنيد (براى سفر آخرت توشه برداريد) در اين حالی كه عمل بالا مى ‏رود (قبول مى‏ گردد) و توبه و بازگشت (از گناه) سود مى ‏بخشد، و دعا شنيده می شود (درخواست مى ‏پذيرند) و زمان آرامش است (اضطراب و نگرانى مرگ در بين نيست) و قلم ها (ى نويسندگان اعمال نيك و بد) به كار است (نه مانند بعد از مردن از نوشتن باز مانند) 
 
(3) و به عبادات و طاعات بشتابيد در برابر عمرى كه (از جوانى به پيرى و از توانایى به ناتوانى) تغيير مى ‏پذيرد، يا بيمارى و دردى كه (از كار) باز دارد، يا مرگى كه (زندگانى را) بربايد، زيرا مرگ لذت و خوشی هاى شما را نابود ساخته خواهش هاتان را از بين مى ‏برد، و انديشه‏ هاتان را دور مى‏ سازد، ملاقات كننده ايست كه او را دوست نمى‏ دارند، و مبارزى است كه (هر چند دلير و توانا باشى) شكست نمى‏ خورد، و كينه جویى است كه بازخواست نمى‏ شود، 
 
(4) دام هاى آن شما را گرفته، و اندوه ها و تباهى ‏هايش شما را احاطه نموده، و پيكان ها (ى تيرها) يش شما را آماج قرار داده، و غلبه و توانایى آن در بين شما با اهميت است، و ستمش بر شما پى در پى مى ‏رسد، و كم ممكن است ضرب شمشيرش از شما خطاء برود، پس نزديك است تاريكى سايه‏ هايش و زبانه كشيدن دردهايش و تيرگى بی هوشی هاى سختی هايش و درد جان گرفتنش و تارى پوشاندنش و بدمزگى چشيدنش شما را دريابد، و (چون مرگ خواهى نخواهى هر كس را درخواهد يافت) 
 
(5) مانند آنست كه ناگهان نزد شما آمده و راز گويان شما را خاموش ساخته، و مشاورينتان را متفرق نموده، و آثار و نشانه ‏هاتان را نابود، و شهرهاتان را بى صاحب كرده، و وراثتان را برانگيخته كه ارثتان را قسمت كنند بين خويشاوند خاصى كه (در آن هنگام به تو) سود نداشته، و خويشاوند اندوهگينى كه جلو (مرگ را از تو) نگرفته، و بين خرسند شنونده ‏اى كه (از مرگ تو) اندوهناك نگشته،
 
(6) پس بر شما باد سعى و كوشش (به طاعت و بندگى) و آماده بودن و توشه برداشتن (براى سفر آخرت) در جاى توشه گرفتن، و زندگى دنيا شما را فريب ندهد چنان كه پيشينيان شما را كه گذشتند و رفتند فريب داد، آنان كه شير آن را دوشيدند (بهره بسيار بردند) و فريب آن را خوردند (لذت و خوشى آنان را از حساب و وارسى روز رستخيز غافل نمود) و شماره آن را از بين بردند (روزهايش را به بی خبرى به سر رساندند) و تازه آن را كهنه كردند (جوانى را به پيرى رساندند) 
 
(7) خانه‏ هاشان گورها و دارایی شان ميراث ديگران گرديد، هر كه بر سر گورشان آيد نمى‏ شناسند، و به کسی که برايشان بگريد اهميت نمى ‏دهند، و به کسی که آنها را بخواند پاسخ نمى ‏دهند،
 
(8) پس از دنيا بپرهيزيد كه بسيار مكر كننده و فريب دهنده و بازى دهنده است، بخشنده‏ اى است پس گيرنده، و پوشاننده‏ اى است كننده (اگر چند روزى به كسى رو آورده كالايى به او ارزانى دارد به زودى به او پشت كرده از او پس مى‏ گيرد) آسايش آن هميشگى نيست، و رنج آن به سر نمى ‏رسد، و بلاء و درد آن آرام نمى ‏گيرد (پس خردمند به چنين دنيايى دل نبسته تا ممكن است رضاء و خوشنودى خدا و رسول را به دست مى‏ آورد).
 
[قسمت دوم خطبه‏]
 
قسمتى از اين خطبه است در وصف پارسايان‏:
 
(9) پارسايان گروهى هستند (در ظاهر) از اهل دنيا كه (در باطن) اهل آن نيستند، پس در دنيا مى‏ باشند مانند کسی که اهل آن نيست (چون دل بر آن نبسته آن را سراى عاريت پنداشته ‏اند) عمل آنها در آن به آن چيزى است كه (بعد از مرگ) مى ‏بينند، و به دفع عذاب كه از آن مى‏ ترسند مى ‏شتابند (اگر چه با اهل دنيا همنشين اند ولى در حقيقت) بدن هاشان بين اهل آخرت در گردش است (سر و كارشان با آنها است) اهل دنيا را مى‏ بينند كه به مرگ جسدشان اهميت مى ‏دهند، و ايشان به مرگ دل هاى زنده خود بيشتر اهميت مى ‏دهند (مى‏ بينند مردم دل باقى را رها كرده به تن فانى چسبيده ‏اند ولى انديشه آنان اينست كه چاره مرگ دل چه بوده و چه بايد بكنند).
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط خطبه 1: خطبه ای درباره آفرينش آسمان و زمين و آدم خطبه 2: خطبه ای پس از بازگشت از صفّين خطبه 3: خطبه معروف به شِقشِقيّه خطبه 4: خطبه ای بعد از كشته شدن طلحه و زبير خطبه 5: خطبه ای بعد از وفات پيامبر (صلى الله عليه و آله) در خطاب به عباس و ابوسفيان خطبه 6: خطبه ای در هنگامی كه از ایشان خواستند طلحه و زبير را دنبال نكند خطبه 7: خطبه ای در مذمت مريدان شيطان خطبه 8: خطبه ای براى برگرداندن زبير به بيعت خطبه 9: خطبه ای در وصف خود و دشمنانش در جمل خطبه 10: خطبه ای در تحريك شيطان نسبت به اهل جمل و عواقب وخيم آن