عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
خطبه صد و شصت و هفتم:
 
از سخنان آن حضرت عليه السلام است بعد از آنكه با آن بزرگوار به خلافت بيعت كردند و (طلحه و زبير نقض بيعت كرده و به بصره رفتند و در آنجا فتنه و آشوب بر پا نموده اموال مسلمانان را به يغما برده نيكان را كشتند) گروهى از اصحاب به آن حضرت گفتند: كاش كسانى را كه بر (كشتن) عثمان اجتماع كردند كيفر مى‏ فرمودى (تا آنان را كه نقض بيعت نموده ‏اند بهانه ‏اى به دست نباشد) پس امام عليه السلام فرمود:
 
(1) اى برادران (هم كيشان) به آنچه شما مى ‏دانيد من بى‏ اطلاع نيستم (بلكه به گذشته و آينده و حال دانا هستم) ولى چگونه مرا توانایى (كشيدن انتقام از كشندگان عثمان) است و حال آنكه گروهى كه (براى كشتن او) گرد آمدند (و اين آشوب را بر پا نمودند) در نهايت قدرت خود باقى هستند، بر ما تسلط دارند و ما بر ايشان مسلط نيستيم (زيرا بيشتر اهل مدينه و بسيارى از مردم مصر و كوفه و سایر شهرها و باديه نشينان به اين كار اقدام كرده بودند، و گفته‏ اند آن حضرت مردم را گرد آورده براى ايشان خطبه خوانده فرمود: كشندگان عثمان از جاى خود برخيزند، پس همه آنان مگر اندكى ايستادند، و اين كار را كرد تا جواب پنددهندگان را عملا داده باشد) 
 
(2) و آگاه باشيد كشندگان عثمان گروهى هستند كه غلامان شما با آنها يار بوده و باديه نشينانتان به آنان پيوسته ‏اند (همه دست به يكى كرده اين عمل را انجام دادند) و ايشان در بين شما هستند (هنوز از مدينه بيرون نرفته ‏اند، و اگر به مقصود شما پى برند) آنچه بخواهند آزارتان مى ‏رسانند (و كسی را توانایى جلوگيرى از آنها نيست) و آيا توانایى به آنچه خواهانيد داريد؟ (در اين باب انديشه نموده كمكى به نظر آورده ‏ايد كه بتوانيد با ايشان زد و خورد نمایيد؟) 
 
(3) اين امر (كه شما درخواست مى ‏نماييد) كارى است از روى نادانى، و ايشان كمك و ياور (بسيار) دارند (كه هنگام نيازمندى آنان را يارى مى ‏نمايند) و مردم هرگاه سخن اين خونخواهى‏ به ميان آيد بر چند دسته‏ اند: يك دسته مى ‏بينند آنچه شما مى ‏بينيد (رأيشان اينست كه بايستى خونخواهى نمود) و يك دسته مى ‏بينند آنچه شما نمى ‏بينيد (مى‏ گويند بايستى كشندگان او را يارى كرد) و يك دسته نه اين و نه آن را نمى ‏بينند (در اين كار متوقف بوده رأيى ندارند) پس (انتقام كشيدن از كشندگان عثمان موجب فتنه و فساد بزرگى خواهد بود كه اهميت آن بيش از كشتن عثمان است، بنابراين) شكيبا باشيد تا مردم آرامش يافته دل ها در جاى خود قرار گيرد، و حقوق در موقع مناسب به آسانى گرفته شود، 
 
(4) پس نزد من آرام باشيد (شتاب نكنيد و اينگونه پند ندهيد) و ببينيد فرمانم به شما چگونه صادر می شود (دستورم را پيروى نمایيد) و كارى نكنيد كه توانایى را نابود ساخته از بين ببرد، و سستى و خوارى جا گذارد، 
 
(5) و به زودى اين امر را به مدارا اصلاح كنم مادامى كه مداراى با آن ممكن باشد، و هرگاه چاره ‏اى نيابم (مدارا كردن سود نبخشد) پس آخرين دواء داغ نهادن است (با كسانی كه بيعت را شكسته ‏اند مى ‏جنگم. جمله اخر الدواء الكى مثلى است مشهور در جایى به كار برند كه به آخرين تدبير اقدام شود).
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط خطبه 1: خطبه ای درباره آفرينش آسمان و زمين و آدم خطبه 2: خطبه ای پس از بازگشت از صفّين خطبه 3: خطبه معروف به شِقشِقيّه خطبه 4: خطبه ای بعد از كشته شدن طلحه و زبير خطبه 5: خطبه ای بعد از وفات پيامبر (صلى الله عليه و آله) در خطاب به عباس و ابوسفيان خطبه 6: خطبه ای در هنگامی كه از ایشان خواستند طلحه و زبير را دنبال نكند خطبه 7: خطبه ای در مذمت مريدان شيطان خطبه 8: خطبه ای براى برگرداندن زبير به بيعت خطبه 9: خطبه ای در وصف خود و دشمنانش در جمل خطبه 10: خطبه ای در تحريك شيطان نسبت به اهل جمل و عواقب وخيم آن