خطبه صد و سی و ششم:
از سخنان آن حضرت عليه السلام است (براى اصحابش فرمود كه منظور آنها از بيعت با آن بزرگوار به دست آوردن رياست و متاع دنيا بود نه ترويج دين مقدس اسلام):
(1) بيعت شما با من بدون فكر و انديشه نبود (بلكه همه اجتماع كرده از روى فكر و انديشه درست اقدام بر اين امر نموديد، پس نبايد هيچ يك از شما نقض بيعت كرده يا پشيمان شويد، و اين مانند بيعت با ابى بكر نبود كه بى انديشه انجام داديد و عمر گفت: إن بيعة أبى بكر كانت فلتة، و قى الله شرها، فمن عاد إلى مثلها فاقتلوه؛ يعنى بيعت با ابى بكر بى انديشه انجام گرفت، خدا از شر آن نگاهدارد، پس اگر ديگرى به مانند آن باز گردد او را بكشيد) و كار من و شما يكسان نيست (زيرا)
(2) من شما را براى خدا (ترويج از قواعد دين) مى خواهم و شما مرا براى (به دست آوردن بهره هاى دنياى) خود مى خواهيد!!
(3) اى مردم! مرا بر نفس (اماره) خودتان يارى كنيد (از هواى نفس پيروى نكرده مطيع و فرمانبردار من باشيد) سوگند به خدا براى گرفتن حق ستمديده از ستمگر از روى عدل و انصاف حكم می كنم و ستمكار را با حلقه بينى او مى كشم (مانند شتر كه در بينی اش حلقه كنند و مهارش را بكشند) تا اينكه او را به آبخور حق وارد سازم اگر چه به آن بى ميل باشد (ستمگر را ذليل و خوار گردانم تا حق ستمديده را از او بستانم).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)