عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
خطبه صد و هجدهم:
 
از سخنان آن حضرت عليه السلام است بعد از جنگ نهروان زمانی كه اهل شام به اطراف عراق هجوم آورده به مردم ظلم و ستم مى ‏نمودند:
 
و آن بزرگوار (لشگرى فرستاده مى ‏خواست براى يارى آنها لشگر ديگرى بفرستد) مردم را گرد آورده به جهاد ترغيب مى ‏نمود، آنان زمانى دراز خاموش مانده چيزى نگفتند 
 
(1)، پس امام عليه السلام فرمود: (شما را چه شده) آيا گنگ و لال گشته ‏ايد (كه سخن نمى‏ گویید و به رفتن به جهاد سستى مى‏ نماييد)؟ گروهى از آنان گفتند: يا اميرالمؤمنين اگر تو بروى ما با تو خواهيم آمد (و اين سخن بهانه نرفتن به جنگ بود و حقيقتى نداشت) 
 
(2) پس امام عليه السلام فرمود: چه شده شما را كه به طريق حق ارشاد نگشته به راه راست هدايت نشده ‏ايد؟ 
 
(3) آيا در چنين موقعى سزاوار است كه من (براى جنگ از شهر) بيرون روم؟ در اين وقت به جنگ مى‏ رود سردارى از دلاوران شما كه من او را بپسندم و از كسانی كه قوى و توانا باشند، 
 
(4) و براى‏ من سزاوار نيست كه لشگر و شهر و بيت المال و جمع آورى خراج زمين (ماليات غلات) و حكومت ميان مسلمانان و رسيدگى به حقوق ارباب رجوع را رها كرده با لشگرى بيرون رفته از لشگرى (كه پيش فرستاده ‏ام) پيروى نمايم جنبش داشته باشم مانند جنبش تير در جعبه خالى (خلاصه مضطرب و نگران باشم) 
 
(5) و من قطب و ميخ آسيا هستم كه آسيا به اطراف من دور مى ‏زند (انتظام امور و آسايش مردم و آراستگى لشگر در كارزار بودن من در اينجا است) و من در جاى خود هستم، پس اگر جدا شوم مدار آسيا به هم خورده سنگ زيرين آن مضطرب گردد (اگر نباشم رشته امور گسيخته می شود) سوگند به خدا اين انديشه آمدن من با شما رأى و انديشه بدى است (كه فساد آن آشكار مى ‏باشد) 
 
(6) سوگند به خدا اگر نبود اميد من به شهادت (كشته شدن در راه خدا) هنگام ملاقات دشمن اگر مقدر باشد هر آينه بر مركب خود سوار شده از شما دورى مى ‏نمودم و همراهى شما را مادامى كه باد جنوب و شمال مى ‏وزد (هميشه) درخواست نمى ‏كردم (زيرا) بسيار طعن زن و عيب جو و از حق رو گردان و با مكر و حيله هستيد، 
 
(7) در فزونى عدد شما با كمى اتفاق دل هاتان سودى نيست، 
 
(8) شما را به طريق حق و راه آشكار راهنمایى نمودم راهى كه در آن هلاك و تباه نمى ‏گردد مگر گمراه (كه فطرتاً طالب حق نيست)، کسی که استقامت و ايستادگى نمود به بهشت مى رود، و کسی که لغزيد (در راه باطل قدم نهاد) به آتش دوزخ گرفتار خواهد شد.
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط خطبه 1: خطبه ای درباره آفرينش آسمان و زمين و آدم خطبه 2: خطبه ای پس از بازگشت از صفّين خطبه 3: خطبه معروف به شِقشِقيّه خطبه 4: خطبه ای بعد از كشته شدن طلحه و زبير خطبه 5: خطبه ای بعد از وفات پيامبر (صلى الله عليه و آله) در خطاب به عباس و ابوسفيان خطبه 6: خطبه ای در هنگامی كه از ایشان خواستند طلحه و زبير را دنبال نكند خطبه 7: خطبه ای در مذمت مريدان شيطان خطبه 8: خطبه ای براى برگرداندن زبير به بيعت خطبه 9: خطبه ای در وصف خود و دشمنانش در جمل خطبه 10: خطبه ای در تحريك شيطان نسبت به اهل جمل و عواقب وخيم آن