خطبه هشتاد و یکم:
از سخنان آن حضرت عليه السلام است در صفت دنيا:
(1) چگونه وصف كنم سرایى را كه اول آن رنج و آخر آن نيستى است، در حلال آن حساب و در حرامش عقاب مى باشد (آنچه از راه حلال به دست آيد در قيامت حساب آن را مى رسند، و اگر از راه حرام بيابيد در آخرت به عذاب گرفتار مى شويد)
(2) کسی که در آن غنى و بى نياز شد در فتنه و بلا افتد، و کسی که در آن نيازمند و درويش باشد غمگين است، و کسی که در تحصيل آن كوشيد به آن نمى رسد، و کسی که در طلب آن نكوشيد دنيا به او رو كند،
(3) و کسی که (به عبرت) به آن نگريست دنيا او را بينا و آگاه كرد (تا راه راست را یافته خود را آماده آخرت نمود) و کسی که به زينت و آرايش آن نگاه كرد، دنيا او را نابينا گردانيد (كه گمراه شد. سيد رضى فرمايد:) مى گويم: اگر كسى در فرمايش آن حضرت (عليه السلام): من أبصر بها بصرته (کسی که به عبرت به دنيا نگريست دنيا او را بينا و آگاه نمود) تأمل و درنگ نمايد، درون آن معنى شگفت و مقصود بزرگى مى يابد كه به نهايت آن نتوان رسيد، و حقيقت آن را نتوان دريافت، مخصوصاً اگر اين جمله را با جمله و من أبصر إليها أعمته (و کسی که به زينت و آرايش دنيا نگاه كرد، دنيا او را نابينا گردانيد) همراه نمايد، چون فرق ميان جمله أبصر بها و جمله أبصر إليها را واضح و روشن و عجيب و آشكار مى يابد.
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)