خطبه سی و هفتم:
«خطبه ای در ذكر فضائل خود»
(و كلمات اين فصل خلاصه و گزيده ای از گفتار طولانى است كه آن بزرگوار بعد از واقعه نهروان فرموده و در آن شرح حال خود را از زمان وفات حضرت رسول تا آن زمان بيان فرموده است):
(1) براى يارى دين اسلام قيام كردم هنگامی كه مسلمين ضعيف و ناتوان بودند، و خود را آشكار نمودم آنگاه كه ايشان (از عجز و ناتوانى) سر در گريبان بودند و (در مسائل دين) گويا شدم وقتى كه آنان وا ماندند، و به نور خدا (از ظلمات جهل) گذشتم (هر مجهولى نزد من معلوم بود) زمانی كه آنها حيران و سرگردان بودند، و (با اين وصف در خودنمایى) از همه خاموش تر و در پيشى گرفتن (به مراتب كمال) از آنها برتر بودم،
(2) پس زمام فضائل را گرفته پرواز نمودم (براى گشايش مشكلات به چابكى حاضر مى شدم) و گرو آن فضائل را بردم (مرتبه هيچ كس در فضل و كمال به من نرسيد، و در هر امرى ثبات قدم داشتم) مانند كوه كه بادهاى شكننده و تند آن را نمى جنباند و از جا نمى كند،
(3) هيچ كس نتوانسته از من (در حضور يا در غياب) عيب و نقصى بگيرد،
(4) ذليل و ستم كشيده نزد من عزيز و ارجمند است تا آنگاه كه حق او را (از ظالم) بستانم، و قوى و ستمگر نزد من ناتوان است تا وقتى كه حق (مظلوم) را از او بگيرم،
(5) ما از قضاء و قدر الهى خوشنود و تسليم فرمان او هستيم،
(6) آيا مى بينى مرا كه بر رسول خدا دروغ بگويم؟! (با اينكه من به وحى خداوند و به نص آن حضرت خليفه و جانشين او هستم) سوگند به خدا من اول كسى هستم كه او را تصديق كرد، پس اول کسی که (بعد از وفات) او را تكذيب نمايد نمى باشم (زيرا در پنهان و آشكار به راستى و درستى و پاكى مرا ستوده و برادر خويش خوانده، پس اگر دروغ بگويم او را تكذيب كرده ام)
(7) پس (سبب اينكه با خلفاء مدارا نمودم آنست كه) در امر خلافت خود انديشه كرده ديدم اطاعت و پيروى از فرمان حضرت رسول (فرموده بود اگر كار به جدال بكشد سر فرود آرم) بر من واجب است، بيعت كردم و بر طبق عهد و پيمان خود با آن حضرت رفتار نمودم.
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)