عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
کد : 18325-134     

«خ»

خالى از قوّت نيست: فتوا اين است، معتبر است; مگر اينكه در ضمن كلام، قرينه اى بر ضد اين معنى بيان شود.
خالى از وجه نيست: فتوا اين است; بى مورد نيست، مگر اينكه در ضمن كلام، قرينه اى بر ضد آن معنى بيان شود.
خُبره: كارشناس; متخصص.
خَبيث: زشت; پليد.
خُسوف: ماه گرفتگى; زمانى كه زمين بين ماه و خورشيد قرار مى گيرد.
خضاب: رنگ كردن; رنگ كردن موى سر، ريش، دست و پا
خمر: شراب; مى; باده
خمس: يك پنجم; بيست درصد خالص درآمد ساليانه كه بايد به مرجع تقليد پرداخت شود.
خوف: ترس; بيم; واهمه; هراس.
خون جهنده: اگر رگ حيوانى را ببرند، خون با جستن بيرون مى آيد.
خيار: انتخاب بهتر; اختيار بهم زدن معامله، كه در مورد طرفين معامله يا يكى از آنها مى توانند معامله را باطل كنند.

موارد مرتبط «آ» «ب» «ت» «ث» «ج» «ح» «د» «ذ» «ر» «ز»
نظر شما :
captcha