استفتاء:
آيا اين درست است كه بگوييم مهم ترين وسيله اى كه امام عليه السلام براى رهايى جهان از بيداد و نادانى مورد استفاده قرار مى دهد، ابزار جنگ، كشتار دسته جمعى و روان ساختن رودهايى از خون مى باشد؟
يا اينكه ايشان از وسائل عقلى و منطقى و وجدان دينى بهره مى برند، نهاد بشر را مورد خطاب قرار مى دهند، با آنها به گفتگو مى پردازند و برايشان فرستادگانى به هر سو روان مى سازند كه باعث مى شود آنها به سوى او و عدالتى كه به آن دعوت مى نمايد جذب شوند و تنها گروه اندكى كه منافعشان به خطر افتاده است با ايشان پيكار مىكنند و حضرت عليه السلام نيز با آنان جهاد مى كند؟
به ديگر سخن: روايات زيادى وجود دارند كه جريان حضرت را بر پايه شمشير و كشتار مى دانند، مانند:
«قائم آنقدر مى كشد تا (خون) به زانو ها برسد» (1). و «از بس كه مىكشد، گفته مى شود او نمى تواند از خاندان محمد صلى الله عليه وآله وسلم باشد زيرا اگر از خاندان محمد بود رحم مى نمود» (2) و «از بس كه مى كشد گفته مى شود او نمى تواند از فرزندان فاطمه باشد» (3) و «و چنان سر از تن مردم جدا مى كند كه قصاب سر قربانى را مى برد» (4) و «او روشى غير از روش پيامبر صلى الله عليه وآله وسلم و اميرمؤمنان عليه السلام در پيش مى گيرد زيرا توبه كسى را نمى پذيرد» (5) و «تمامى حيوانات حرام گوشت را مى كشد» (6) و «او شكم زنان باردار را مى شكافد» (7)
آيا اين روايات معتبر مى باشند؟ و چگونه مى شود آنها را توجيه كرد؟
جواب:
باسمه جلت اسمائه; بيشتر رواياتى كه نهضت امام عليه السلام را يك نهضت خونين توصيف مى كنند از نظر اسنادى ضعيف هستند و احتمال دارد براى سياه نمايى نهضت گرامى ايشان جعل شده باشند، ولى آن بخش از روايات كه صحيح هستند مربوط به جهاد با كسانى است كه دعوتش را رد مى كنند و بر جنگ و پيكار با ايشان پافشارى مى نمايند، و گرنه روش ايشان تسامح، گذشت و دعوت به نيكوترين روش است و به همين دليل است كه در پيمانى كه يارانش با او مى بندند آمده است:
«پيمان مى بندند كه كسى را نكشند، حرمت ممنوعه اى را ندرند، به مسلمانى دشنام ندهند، به منزلى حمله نكنند، مسجدى را ويران نسازند، راه بر كسى نبندند، در راه مانده اى را نهراسانند، پناهنده اى را نكشند، به تعقيب فراريان نروند، خونى را نريزند و زخم خورده اى را به قتل نرسانند» (8).
----------------------------------------------------------
1) يقتل القائم عليه السلام حتى يبلغ السوق؛ بحارالانوار، ج 52، ص 387، باب 27، ح 203.
2) من كثرة ما يقتل هناك من يقول: ليس من آل محمد، ولو كان من آل محمد لرحم؛ الغيبه، نعمانى، ص 107.
3) إنه ليس من ولد فاطمة...؛ نورالانوار، ج 3، ص 345.
4) يقطع رؤوس الناس كما يقطع القصاب رأس الذبيحة؛
5) يتّخذ سيرة غير سيرة الرسول صلى الله عليه وآله وسلم و الأمير عليه السلام فلا يقبل التوبه؛
6) يقتل جميع الحيوانات المحرّم أكل لحمها؛ مربوط به امام حسين عليه السلام در ايام رجعت است.
7) يبقر بطون الحوامل»؛ مربوط به سفيانى است.
8) يبايعون على أن لا يقتلوا، و لا يهتكوا حريماً محرماً، و لا يسبوا مسلماً، و لا يهجموا منزلاً و لا يخرّبوا مسجداً، و لا يقطعوا طريقاً، و لا يخيفوا سبيلاً، و لا يقتلوا مستأمناً، و لا يتّبعوا منهزماً، و لا يسفكوا دماً، و لا يجهزوا على جريح؛ الملاحم والفتن، ابن طاووس، ص 145، باب 79.