عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
خطبه صد و هشتاد و ششم:
 
از خطبه‏ هاى آن حضرت عليه السلام است (در وصف حق تعالى و مدح حضرت رسول و اندرز و امر به تقوى و پرهيزكارى):
 
(1) سپاس خدایى را سزا است كه از نشانه‏ هاى سلطنت و بزرگى بزرگوارى خود شگفتی هاى‏ قدرت و توانایی اش را آشكار ساخت، و كاسه چشم ها را حيران و مبهوت نمود، و انديشه ‏هایى كه در مردم خطور مى ‏نمايد از شناختن حقيقت صفت خويش باز داشت (خردمندان در برابر آفريده ‏هايش دچار شگفتى و عقولشان از ادراك حقيقتش ناتوان است) 
 
(2) و گواهى مى ‏دهم كه خدایى به جز او نيست گواهى از روى ايمان و باور و خلوص و فرمانبرى (دل و زبانم يكى است و تقليد و خودنمايى به آن راه ندارد) 
 
(3) و گواهى مى ‏دهم كه محمد بنده و فرستاده او است، فرستاد او را هنگامی كه نشانه‏ هاى رستگارى و راه هاى آشكار دين از بين رفته و ويران گرديده بود (مردم در راه ضلالت و گمراهى گام برداشته از خواهش هاى نفس پيروى مى ‏نمودند) پس حق را هويدا ساخت و مردم را اندرز داد، و به راستى و درستى (در گفتار و كردار) راه نمود و به ميانه روى (نه افراط و نه تفريط) امر فرمود، خدا بر او و آلش درود فرستد.
 
(4) بندگان خدا! بدانيد خدا شما را بيهوده نيافريد، و سر خود (مانند چهارپايان) رها ننمود (بلكه تكاليف و احكامى براى شما قرار داد تا هر يك را به موقع انجام دهيد) اندازه نعمت ها و بخشش را به شما می داند، و فضل و كرمش را به شمار آورده است (تا شكرگزارى و كفران شما را بيازمايد) پس فتح و فيروزى (بر دشمنان) و روا شدن حاجت را از او بطلبيد، و درخواست خود را از او بخواهيد، و عطاء و بخشش را از او بجویيد كه بين شما و او پرده ‏اى آويخته و درى بسته نيست، 
 
(5) و او در همه جا و در هر وقت و زمان حاضر و با هر انسان و جن همراه مى ‏باشد، 
 
(6) جود و بخشش (نعمت هاى) او را كم نمى ‏گرداند، و رخنه ‏اى (در آنها) وارد نمى ‏سازد، خواستار از او نعمتش را تمام نمى ‏كند، و آرزومند به پايان خزائنش نمى ‏رسد، و كسى او را از ديگرى نگاه نمى‏ دارد، و آوازى او را از آواز ديگر مشغول نمى ‏گرداند (زيرا اشتغال به كارى كه باعث باز ماندن از كار ديگر است بر اثر غفلت است كه آن از لوازم جسم مى‏ باشد) بخشيدن (نعمت) او را از گرفتن (نعمت ديگر در يك زمان) مانع نمى ‏گردد، و خشم كردن او را از رحمت مشغول نمى ‏سازد، و مهربانى او را از عذاب باز نمى ‏دارد، و پنهانى او را از آشكار بودن مانع نيست، و آشكار بودن او را از پنهانى جدا نمى ‏سازد (زيرا او هم آشكار است هم پنهان، آشكار است به آثار، و حقيقت او پنهان است از نظر) 
 
(7) نزديك و دور، و بالا و پایين، و آشكار و پنهان، و پنهان و آشكار است، جزاء داده و جزاء داده نشده است (حساب همه را رسيدگى مى ‏نمايد و كسى را فهم و توانایى رسيدگى به حساب او نيست) 
 
(8) خلایق را با انديشه نيافريد، و در هيچ كار نيازمند به طلب يارى از آنها نمى ‏باشد (زيرا واجب از عجز و ناتوانى منزه است).
 
(9) اى بندگان خدا! شما را به پرهيزكارى و طاعت خدا سفارش مى‏ نمايم، زيرا تقوى مهار است (كه دارنده را به سعادت مى‏ كشاند) و به ستونى مى‏ ماند (كه نظم كارها را نگاه مى‏ دارد) پس به بندهاى استوار آن بياويزيد، و به حقایق آن دست اندازيد تا شما را به مواضع آسايش و آسودگى و جاهاى فراخ و حصارهاى محفوظ و منزل هاى ارجمند برساند (به بهشت جاويد كه هيچ گونه سختى و گرفتارى در آنجا نيست ببرد) در روزى كه (بر اثر هول و وحشت) ديده‏ ها باز مانده برهم گذارده نمى‏ شود و به اطراف نمى‏ تواند نظر اندازد، و همه جا تاريك، و گله‏ هاى شترهاى آبستن ده ماهه كه زایيدن آنها نزديك است بى صاحب ماند (از بسيارى سختى و گرفتارى هر كس به نجات و رهایى خويش مشغول است و از نفيس ‏ترين اموال چشم مى ‏پوشاند) 
 
(10) و دميده می شود در صور (اسرافيل) پس هر جانى از تن بيرون رفته و هر زبانى لال مى ‏گردد (مرگ همه را فرا مى ‏گيرد) و كوه هاى بلند و سنگ هاى محكم و استوار در هم مى ‏ريزند، و سنگ سخت آنها چون سراب درخشان در نظر مى ‏آيد، و قرار و سكون آنها در زمين هموار (بى‏ نشيب و فراز) باشد (آبادى و نشانه‏ اى باقى نمى ‏ماند) پس (در آن روز) نه شفيعى است كه شفاعت كند (عفو و بخشش از گناه درخواست نمايد) و نه خويشى كه سختى را دفع گرداند، و نه عذر و بهانه ‏اى سود بخشد (خلاصه پناهى نيست جز تقوى و پرهيزكارى.)
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط خطبه 1: خطبه ای درباره آفرينش آسمان و زمين و آدم خطبه 2: خطبه ای پس از بازگشت از صفّين خطبه 3: خطبه معروف به شِقشِقيّه خطبه 4: خطبه ای بعد از كشته شدن طلحه و زبير خطبه 5: خطبه ای بعد از وفات پيامبر (صلى الله عليه و آله) در خطاب به عباس و ابوسفيان خطبه 6: خطبه ای در هنگامی كه از ایشان خواستند طلحه و زبير را دنبال نكند خطبه 7: خطبه ای در مذمت مريدان شيطان خطبه 8: خطبه ای براى برگرداندن زبير به بيعت خطبه 9: خطبه ای در وصف خود و دشمنانش در جمل خطبه 10: خطبه ای در تحريك شيطان نسبت به اهل جمل و عواقب وخيم آن