خطبه صد و سی و پنجم:
از سخنان آن حضرت عليه السلام است هنگامی كه بين آن بزرگوار و عثمان جدالى رخ داد:
و مغيرة ابن اخنس به عثمان گفت: من در برابر او براى دفاع از تو كافى هستم (كينه مغيرة با امام عليه السلام از اين جهت بود كه برادرش ابوالحكم ابن اخنس در جنگ احد به دست حضرت كشته شده بود) پس اميرالمؤمنين عليه السلام به او فرمود:
(1) اى پسر رانده شده از رحمت خدا كه بعد از او فرزندى باقى نمانده (خير و نيكویى به يادگار ننهاده و بودن فرزند شرى مثل تو چنانست كه فرزندى نداشته، و اينكه امام عليه السلام اخنس را ملعون ناميد براى آن بود كه او از بزرگان منافقين بود و لعن بر منافق جائز است، چنان كه در شرح خطبه نوزده به اين نكته اشاره شد) و اى پسر شجره بى اصل و فرع (حسب و نسب لايق) تو خود را برابر من وا مى دارى!!
(2) سوگند به خدا كامروا و فيروز نمى گرداند خدا كسی را كه تو ياورش باشى و نمى ايستد كسى كه تو او را بر پا دارى،
(3) از مجلس ما بيرون شو خدا خير و نيكویى را از تو دور گرداند، پس تمام كن كوشش (و دشمنى) خود را، خدا تو را مشمول رحمتش نگرداند اگر (با من) مهربانى كنى.
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)