خطبه صد و سی و چهارم:
از سخنان آن حضرت عليه السلام است هنگامی كه عمر ابن الخطاب براى رفتن به جنگ روميان از آن بزرگوار مشورت نمود:
(1) خداوند براى اهل اسلام ضامن شده است كه حدود و نواحی شان را حفظ كند، و عورتشان را (چيزی كه نبايد دشمن بر آن آگاه شود) بپوشاند،
(2) و آن خداوندى كه آنها را يارى كرد در زمانی كه اندك بودند و نمى توانستند (از دشمن) انتقام بكشند، و آنها را از مغلوب شدن باز داشت در حالتى كه كم بودند و توانایى دفاع (از خود) نداشتند (خداوندى كه در صدر اسلام مسلمانان را با اينكه مانند امروز داراى جمعيت بی شمار و قدرت و توانایى نبودند يارى كرد، اكنون هم يارى خواهد فرمود، زيرا) زنده است و هرگز نمى ميرد (پس در كارزار حاضر مشو، زيرا)
(3) تو خود اگر به سوى اين دشمن (قيصر روم و لشگريانش) روانه شوى و در ملاقات با ايشان (پس از زد و خورد) مغلوب گردى براى مسلمانان شهرهاى دوردست و سر حدها پناهى نمى ماند، بعد از تو مرجعى نيست كه (براى جلوگيرى از فتنه و فساد) به آنجا مراجعه نمايند،
(4) پس (مصلحت در اينست كه تو در اينجا بمانى و به جاى خود) مرد جنگ ديده و دليرى به سوى ايشان بفرست، و به همراهى او روانه كن كسانى را كه طاقت بلاء و سختى جنگ داشته و پند و اندرز را بپذيرند، پس اگر خداوند (او را) غالب گردانيد همان است كه ميل دارى و اگر واقعه ديگرى پيش آيد تو يار و پناه مسلمانان خواهى بود (مى توانى دوباره لشگرى فراهم ساخته به جنگ ايشان بفرستى).
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)