عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
خطبه صد و سی و سوم:
 
از خطبه‏ هاى آن حضرت عليه السلام است (در ستايش حق تعالى):
 
[قسمت اول خطبه‏]
 
(1) دنيا و آخرت فرمانبردار و مهارشان (با منتهى درجه خضوع و فروتنى) به دست قدرت خداوند متعال است (آنچه اراده فرمايد انجام می شود، چنان كه ساربان به هر طرف كه بخواهد مهار شتر را مى‏ كشد) 
 
(2) و آسمان ها و زمين ها كليدهاى خود را به او تسليم نموده ‏اند (غير از او مؤثر و متصرفى در آنها نيست) 
 
(3) و درخت هاى خرم هر بامداد و پسين او را سجده می كنند (به زبان حال او را پرستش مى ‏نمايند) و به امر او آن درخت ها از شاخه ‏ها آتش هاى روشنى دهنده (شعله دار) افروخته (و اين از آثار قدرت است كه از درخت سبز كه قطرات آب در آن هست موقع سوزاندن شعله‏ هاى آتش خارج می شود) و به مشيت و اوامر تكوينيه او آن درخت ها آنچه كه خورده می شود ميوه رسيده مى ‏دهند.
 
[قسمت دوم خطبه‏]
 
قسمتى از اين خطبه است (در عظمت قرآن كريم):
 
(4) كتاب خدا كه در ميان شما است گويايى است كه زبانش خسته نمى‏ شود (در هر باب و راجع به هر چيز دنيا و آخرت راه مى‏ نمايد) و خانه ‏اى است كه اركان آن خراب نمى شود (هميشه باقى و برقرار بوده و از بين رفتنى نيست) و غالب است كه يارانش شكست نمى ‏خورند (پيروان آن همواره عزيز و ارجمندند).
 
[قسمت سوم خطبه‏]
 
و قسمتى از اين خطبه است (در وصف پيغمبر اكرم):
 
(5) خداوند حضرت رسول را فرستاد در زمانی كه هيچ پيغمبرى باقى نمانده و نزاع و زد و خورد و مجادله زبانى (انديشه‏ هاى گوناگون و اختلاف كلمه) برقرار بود (چون در جاهليت گروهى بت ها و برخى شيطان و جمعى خورشيد و طايفه‏ اى حضرت مسيح و ديگران را مى‏ پرستيدند) و او را بعد از همه پيغمبران آورده وحى را به آن حضرت ختم نمود (بعد از او پيغمبرى نمى ‏فرستد) 
 
(6) پس آن بزرگوار در راه خدا جهاد كرد با كسانی كه از خدا اعراض و دورى نموده و مثل و مانند برايش قرار مى ‏دادند.
 
[قسمت چهارم خطبه‏]
 
و قسمتى از اين خطبه است (در دنيابينى و آخرت طلبى):
 
(7) جز اين نيست كه دنيا منتهى حد بينایى كوردل است، نمى ‏بيند آنچه در پى آنست (باور ندارد كه از دنيا كوچ نموده به سراى هميشگى خواهد رفت) و بينا چشمش را درست باز كرده (فناء و نابودى) آن را مى ‏بيند و می داند كه در پى آن سراى ديگرى است، 
 
(8) پس بينا با نظر افكندن از دنيا دورى مى ‏جويد (به آن دل نمى ‏بندد) و كور تمام توجه اش به آن است، 
 
(9) و بينا (كه می داند دنيا جاى ماندن نيست) از آن (براى سفر آخرت) توشه بر مى ‏دارد (تقوى و پرهيزكارى پيش مى‏ گيرد) و كور (چون دنيا را جاى هميشگى تصور می كند) براى آن توشه تهيه مى ‏نمايد (براى گرد آوردن دارایى از دستور خدا و رسول چشم مى‏ پوشد).
 
[قسمت پنجم خطبه‏]
 
و قسمتى از اين خطبه است (در تمسك به كتاب خدا):
 
(10) و بدانيد او (دنياپرست كوردل) از هر چه دارا باشد سير شده و ملول مى ‏گردد به جز از زندگى، زيرا در مرگ آسايش نمى ‏يابد (چون در دنيا به دستور خدا و رسول رفتار نكرده تا بعد از مرگ موجب راحتى او باشد) 
 
(11) و جز اين نيست كه بينایى در دنيا (باور داشتن به آنچه بعد از مرگ واقع می شود) به منزله حكمت است كه آن براى دل مرده حيات و زندگى و براى چشم كور بينایى و براى گوش كر شنوايى و براى تشنه (رحمت الهى) سيرابى است، و در آن بى ‏نيازى كامل (از دنيا) و سلامتى (از عذاب) است (و راه نجات و رستگارى شما) 
 
(12) كتاب خدا (قرآن كريم) است كه به وسيله آن (حق را) مى‏ بينيد و مى‏ گویيد و مى ‏شنويد، و بعضى از آن به بعض ديگر گويا (پاره ‏اى از آيات آن آيه ديگر را تفسير مى ‏نمايد) و بعضى از آن بر بعض ديگر گواه است (براى فهم مراد از آيه ‏اى به آيه ديگر استشهاد می شود) 
 
(13) و (از اين جهت) قرآن در معارف و احكام الهى اختلاف ندارد، و پيرو و مؤمن به خود را از خدا جدا نمى ‏گرداند (بلكه او را به شاهراه هدايت و رستگارى رهسپار مى ‏نمايد).
 
(و با داشتن چنين راهنماى بزرگ در دسترس مع ذلك) 
 
(14) شما متفق شده ‏ايد بر كينه ورزى در بين خودتان و روييده گياه روى سرگين هاى چهارپايان شما (دوستى شما با هم مانند روييدن گياه است به روى سرگين كه به ظاهر سبز و خرم و در باطن متعفن و رنج آور است و كسی را به آن ميل و رغبتى نيست) 
 
(15) و براى دوستى آرزوها با يكديگر دوست شديد، و در به دست آوردن دارایی ها با هم دشمنى ورزيدند، 
 
(16) شما را شيطان ناپاك حيران و سرگردان نموده، و فريب (خوردن از نفس اماره) گمراه كرده است، و براى خود و شما (نجات و رهایى از شر شيطان و نفس اماره را) از خدا يارى مى ‏جويم.
 
ترجمه و شرح نهج البلاغه (فیض الاسلام)
موارد مرتبط خطبه 1: خطبه ای درباره آفرينش آسمان و زمين و آدم خطبه 2: خطبه ای پس از بازگشت از صفّين خطبه 3: خطبه معروف به شِقشِقيّه خطبه 4: خطبه ای بعد از كشته شدن طلحه و زبير خطبه 5: خطبه ای بعد از وفات پيامبر (صلى الله عليه و آله) در خطاب به عباس و ابوسفيان خطبه 6: خطبه ای در هنگامی كه از ایشان خواستند طلحه و زبير را دنبال نكند خطبه 7: خطبه ای در مذمت مريدان شيطان خطبه 8: خطبه ای براى برگرداندن زبير به بيعت خطبه 9: خطبه ای در وصف خود و دشمنانش در جمل خطبه 10: خطبه ای در تحريك شيطان نسبت به اهل جمل و عواقب وخيم آن