عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
کد : 18328-175     

تحريم انتخابات دوره 21 مجلس شوراى ملى و تشريح ظلم و اختناق رژيم پهلوى

تاريخ: شهريور/1342

بسمه تعالى و اليه المشتكى
«وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِينٌ»
دنيا بداند وقيحانه ترين و ظالمانه ترين و ننگين ترين و قلابى ترين انتخابات دولتى و ضد ملى و ضد دينى تاريخ در ايران جريان دارد. ما صداى استغاثه خود را از زير زنجير استبداد سياه و استعمار نوع جديد به گوش جهانيان و مدعيان طرفدارى حقوق بشر مى رسانيم. جنايات هولناكى در منطقه وسيعى از خاورميانه به نام ايران به سعى و تلاش عمال نشاندار استعمار و دژخيمان قرن در دست اجرا و انجام است. در محيط وحشت و ترور در فضاى خفقان آور آكنده از دود باروت، در ساحل درياچه خون شهيدان 15 خرداد، در دامن تپه هاى اجساد كشتگان بى گناه در حالى كه حكومت پليسى و سر نيزه نظامى دمار از روزگار مردم مى كشد، در حالى كه فرياد استغاثه هزاران زندانى مظلوم زير شلاق و زجر و شكنجه گوش ها را مى خراشد و اعصاب را متشنج مى كند; در چنين قبرستانى هيئت حاكمه مجرم در مقابل چهل و دو ميليون چشم بهت زده بدون شرم و حيا، خيمه شب بازى انتخابات آزاد و بى مزاحم را با كارگردانى سازمان امنيت نمايش مى دهد.
كارمندان ادارات و كارگران كارخانجات و مؤسسات دولتى با تهديد و ارعاب و گرو كشيدن حقوق و مزايا مجبورند براى خود و خانواده خود كارت الكترال گرفته و در اختيار مقامات دولتى بگذارند. حتى كارگران كارخانجات و مؤسسات خصوصى و كارمندان شركت ها و بنگاه ها و فروشگاه هاى آزاد زير فشار عوامل وابسته به دولت، رؤساى سنديكاها و نمايندگان قلابى «اصناف» در صورت نگرفتن كارت الكترال و همكارى نكردن با دولتيان، تهديد به اخراج و متلاشى شدن زندگى مى شوند. چنين انتخاباتى در دوران قدرت نازيسم هم سابقه نداشته و بزرگترين توهين مهلك و نابخشنودى به ملت نجيب مسلمان ايران و تجاوز وحشيانه اى به حقوق مقدس بشر است; هيچ با شرفى چنين انتخابات مفتضحى را صحه نخواهد گذاشت و هيچ با وجدانى با چنين تبهكاران فاسد و غاصبى همكارى نخواهد نمود و ناموس خود و دين خود و ملت و كشورش را به مصلحت خصوصى معدودى طفيلى و جانى حرفه اى نخواهد فروخت.
آهاى اى مدعيان بشر دوستى جهان! ملت مسلمان ايران زير ضربات چكمه هاى عمال خون آشام استبداد و قصابان فاجعه 15 خرداد دست و پا مى زند و در چنين شرايط رقت بارى به مبارزات قهرمانانه خود ادامه مى دهد; آرى سرسپردگان صهيونيسم جهانى و پادوهاى مكتب گلادستون هنوز از نشئه بوى تند خون هاى دلمه شده بى گناهان، مست و بر اجساد زنده به گور شده قتل عام دوازدهم محرم با آهنگ «شنا در خون بى گناه» دست افشانى و پايكوبى مى كنند. رژيم مخوف پليسى بدون مجوز قانونى سايه سياه و سنگين خود را بر سراسر كشور حتى روستاها گسترش داده و ابتدايى ترين حقوق انسانى را، كه حتى سياهان قاره سياه هم از آن برخوردارند، از عموم مسلمانان ايران سلب نموده است.
حكومت ظالمانه فردى از ترس جنبش حق و عدالت آنچنان پنجه كثيف و خون آلود خود را در سينه ها فروبرده كه حتى در تاريك ترين و عفونت بارترين ادوار تاريخ، بى سابقه و مردم غارت زده زير فشار مداوم و سهمگين بيداد استبداد، آرزوى رژيم چنگيز مغول را مى كشند. اختناق به حدى است كه حتى مراجع عالى قدر تقليد و رهبران بزرگ دينى كه مصونيت قانونى دارند در منازل خصوصى در محاصره پليس و از داخل و خارج به وسيله مأموران سازمان امنيت شديداً كنترل مى شوند و حضرت آيت الله خمينى و آيت الله قمى و آيت الله محلاتى هم هنوز آزاد نشده بلكه از زندان نظامى به خانه اى منتقل شده و كسى هم حق ملاقات با آنها را ندارد. نگارش يك اعلاميه مختصر و اداى اين وظيفه دينى و ملى تا رساندن به دست مردم با چنان خطراتى روبه روست كه بدون فداكارى ها و از خود گذشتگى ها هرگز ميسر نيست.
نيروهاى اهريمنى در لباس ها و ماسك هاى مختلف از هر جهت مردم اين كشور را محاصره نموده و نفس ها از گلو به صعوبت خارج مى شود، زبان ها همه بسته و قلم ها شكسته، چاپخانه ها شديداً سانسور، حركات و سكنات مردم زير نظر پليس مخفى و روزنامه هاى ملى و دينى عموماً مدفون و زندان ها از هزاران مردم بى گناه و مسلمان و اساتيد دانشگاه انباشته است. كليه مساجد و منابر و مجالس وعظ و ارشاد و اجتماعات ملى و مذهبى حتى بيان حلال و حرام احكام خدا به حال تعطيل درآمده; يعنى دولت مدعى اسلام اجازه نمى دهد علماى اعلام، مقررات اسلام و احكام قرآن را بيان كنند.
وسايل تبليغاتى دربست در انحصار دولت است. پهلوان پنبه هاى دولتى زير حمايت تانك و زره پوش در خيابان ها رژه مى روند و به ملت بى دفاع دهن كجى مى كنند. راديو و روزنامه ها به جز نشر اكاذيب و دروغ پردازى و قلب حقايق و خيانت به ملت گويا كارى ندارند. براى مزيد رعب و وحشت، عده اى بى گناه را به دادگاه هاى نظامى كشيده با پرونده هاى ساختگى كه با داغ و درفش بى خوابى و دستبند قپانى و شلاق و انواع شكنجه تنظيم شده محكوم مى كنند. حالا در زير پرس چنين شرايط دوزخى انتخابات مى شود آن هم با آيين نامه قلابى و غيرقانونى و باطل! اى مسلمانان جهان! اين است آيين مسلمانى هيئت حاكمه ايران.
اى جهان آزاد و اى جوامع بشرى، اين است معنى حكومت قانونى و انتخابات آزاد ايران. عجبا! مشروطيتى كه با مجاهدات مرگبار عده اى از علماى اعلام و مراجع تقليد اسلام به وجود آمد و آن را به عنوان مشروطه مشروعه تبليغ نمودند و شالوده اش بر اساس اجراى قوانين شرع اسلام ريخته شد، چنان كه در فرمان مشروطيت مرقومه 14 ج 2/24 و نيز در مقدمه قانون اساسى به آن تصريح شده است و از روح اصل اول و 15 و 18 و 20 و 21 و 39 و 40 و 58 متمم قانون اساسى اين حقيقت كاملا مشهود است و به وسيله اصل دوم و بيست و هفتم متمم قانون اساسى مصونيت احكام شرع را از هر گونه دستبرد و تجاوز صريحاً تضمين مى كند، و نيز به وسيله اصل فناناپذير دوم متمم قانون اساسى مقام علما و مجتهدين را فوق مقام نمايندگان قرار داده و در قوانين موضوعه حق مميزى و «وتو» براى آنان قائل شده و نظرشان را لازم الاتباع دانسته است.
مشروطيتى كه قانون انتخاباتش متجاهر به فسق را از نمايندگانى محروم مى كند و كسى كه فساد عقيده اش در نزد مجتهدى ثابت شده باشد، سلب صلاحيت نمايندگى را از او مى نمايد، اين چنين مشروطيتى كارش به جايى رسيده كه شرط نمايندگى را عملاً تجاهر و افتخار به فسق بلكه به كفر و ارتداد يعنى اظهار بى ايمانى نسبت به بعضى از ضروريات دين اسلام و هكذا بى ايمان و تجاوز به بعضى از مواد قانون اساسى قرار داده اند. عجبا ببين تفاوت ره از كجاست تا به كجا! درست نظير مثل تشريح شرع اسلام است و شرايط امامت بر امت كه پس از چندى ناپاك ترين دشمنان اسلام، يزيدبن معاويه، تجسم فسق و فجور و كفر و با ادعاى مسلمانى و قرب به خدا كرسى امامت را اشغال و مرد شايسته امامت، حامى حقيقى اسلام، حسين بن على(عليه السلام) را تخطئه و سركوب كند. پس اين انقلاب سفيد نبود، اين كودتاى سياه است عليه دين و مشروطيت، و اين مجلس مأموريت دارد سرپوشى روى اين كودتاى سياه بگذارد و يكباره اساس دين و مشروطيت را دگرگون كند.
اين انتخابات نيست اين تجاوز به مشروطيت است، تجاوز به قوانين اساسى است، تجاوز به مقررات اسلام است. فلذا علماى اعلام هرگونه شركت و همكارى را تحريم مى كنند و هيچ كس در برابر چنين جنايت وحشتناكى معذور نيست; همچنان كه كسانى هم كه به اجبار حاكم كوفه به جنگ سيدالشهدا اعزام شدند، معذور نبودند. پس تكليف مقاومت است، مقاومت (وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌ عَزِيزٌ) ولى دولت گوشش به قوانين و اصول بدهكار نيست، او يك ديكتاتور مهاجم است.
او (ناخوانا) مقننه، قضاييه، اجراييه همه را على رغم اصل 28 متمم قانون اساسى درهم ادغام كرده است. او نه تنها با تصويب نامه و زور سرنيزه همه كارى مى كند بلكه عليرغم فتاواى جميع مراجع تقليد و عليرغم صريح قرآن و حديث و عليرغم گفته خدا و رسول براى اسلام هم احكام وضع مى كند. او در سراشيب سقوطى قرار گرفته كه چاره اى جز اين كارها ندارد.
فلذا با همكارى بهاييان و عمال اسرائيل و سازمان امنيت و زنان و مردانى كه عفت قلم مانع از شرح حال آنهاست، به نام مردم ميتينگ راه مى اندازند، كنگره تشكيل مى دهند، كميته درست مى كنند كه غلامان خانه زاد و جيره خواران استعمار را به كانديداتورى از طرف مردم معرفى كنند. البته نه مردم اين كشور بلكه مردم ماوراء بحار و مردم اسرائيل، بسوزد پدر جاه طلبى كه چه خيانت ها مى كند!
يكى مى گفت چر اين يك ساله اخير سطح تقلب و فساد بالا رفته است، گفتم مگر شعر شيخ شيراز را ندارى كه گفته است :
اگر ز باغ رعيت ملك خورد سيبى     ***    برآورند غلامان او درخت از بيخ
گفت يعنى چه گفتم اينكه منشأ فساد در ايران هميشه هيئت حاكمه بوده است و هر وقت دولت ها فاسدتر، فساد در اعماق اجتماع بيشتر نفوذ كرده است; يعنى وقتى كه مسئولين اجتماع، علانيه جلو چشم همه دست به تقلب زدند و قبحش از ميان رفت، ديگر از مردم عادى نمى توان انتظار درستكارى داشت. رژيم تقلبى، مسلمانى تقلبى، انقلاب تقلبى، اصلاحات تقلبى، رفراندم تقلبى، دموكراسى تقلبى، راديو تقلبى، اخبار تقلبى، روزنامه هاى تقلبى، اتهامات تقلبى، بازپرسى هاى تقلبى، محاكمات تقلبى، تصويب نامه هاى تقلبى، آزادى تقلبى، انتخابات تقلبى، میتينگ هاى تقلبى، كنگره هاى تقلبى، نمايندگان تقلبى، كميته تقلبى، ليست تقلبى، نتيجه اش همانا اسكناس تقلبى، چك تضمينى تقلبى، سكه تقلبى، عروس و داماد تقلبى، داروهاى تقلبى، روغن هاى تقلبى، آب ليموى تقلبى، زردچوبه تقلبى و ماست تقلبى و هزار چيز ديگر تقلبى خواهد بود. هيئت حاكمه چنان ضربتى به اخلاقيات و معنويات اين كشور وارد كرده كه نيروهاى مهاجم در طول تاريخ وارد نكرده اند.
در هر حال تكليف مقاومت است، ما از حضرت بقية الله، پادشاه اصلى جهان، ارواح العالمين له الفداء مدد مى طلبيم و با استمداد از همت بلند آن بزرگوار به پيش مى رويم و به پيروزى خود ايمان كامل داريم و هم اكنون به پيروزى هاى بزرگى نائل شده، ماسك هاى فريبكارانه آنان را دريده و موقعيت پوشالى و لرزان آنان را درهم كوبيده ايم، «والعاقبة للمتقين». پاينده باد قرآن، جاويد مقررات آسمانى اسلام.
الاحقر محمدصادق الحسينى الروحانى
موارد مرتبط اعلاميه درباره جنايات رژيم شاه و اعلام لغو مراسم عيد نوروز 1357 اعلاميه اى درباره جنايات رژيم شاه و اعلام عزاى عمومى در 19 اردیبهشت 1357 اعلاميه ای در مورد تحريم جشن هاى 2500 ساله شاهنشاهى
نظر شما :
captcha