عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
کد : 18323-501     

آیا روايت «وَلَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما» از نظر فلسفى مورد پذيرش است؟

استفتاء:

در كتاب «عوالم فاطمة الزّهراء عليها السلام» به نقل از كتاب «مجمع النّورين» فاضل مرندى و نيز از كتاب «ضياء العالمين» علّامه نباطى فتونى نياى بزرگ‏تر مرحوم صاحب جواهر از طرف مادر، حديث شريف «لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ» به اين صورت آمده است: «لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ، وَ لَوْلا عَلِىٌّ لَما خَلَقْتُكَ، وَ لَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما»؛ اگر تو نبودى، جهان را نمى ‏آفريدم و اگر على نبود، تو را، و اگر فاطمه نبود، شما را پديد نمى ‏آوردم. و اينك پرسش اين است كه: 1. آيا در اين روايت، مشكل فلسفى، نظير لزوم «تقدّمُ الشّى‏ء عَلى نفسه» يا مشكل ديگر فلسفى نيست؟ 2. آيا اين روايت از نظر فلسفى و از ديدگاه عقلى مورد پذيرش است؟ 3. خلاصه اين‏كه آيا اين روايت را مى‏ توان به‏ صورت منطقى تفسير و تحليل نمود؟ اين پرسش بدان جهت است كه برخى چنين پنداشته‏ اند كه اين روايت با برخى باورها و عقايد مسلّم دينى ناسازگار است و ادّعا نموده ‏اند كه همه علماى ما، گوينده و معتقد به اين روايت را در اين مورد در اشتباه و بيراهه مى‏ نگرند.

جواب:

باسمه جلت اسمائه; 1. حقيقت اين است كه مشكل و محذور، تنها در علّت آفرينش و ايجاد ممكن است و نه در هدف نهايى آفرينش؛ با اين بيان، اگر از آن حضرت به‏ صورت مسامحه به هدف نهايى نيز تعبير گردد، اشكال مورد اشاره پيش نمى ‏آيد. البته طرح كامل اين  بحث، فرصت و مجال گسترده ‏اى مى‏ طلبد. 2. اشكال و محذور فلسفى مورد اشاره تنها در علّت موجبه است، و امّا برابر ظاهر روايت كه پيشوايان معصوم هدف نهايى از آفرينش جهان باشند، در اين صورت موردى براى اشكال و توهّم يادشده نمى ‏ماند. 3. پس از آن‏كه پيامبر گرامى نه تنها برترين پديده آفرينش كه والاترين انسان شناخته شد، و پس از آن‏كه آن حضرت سبب نيك‏بختى بشريت و عامل نائل‏ آمدن بندگان كمالجوى خدا به‏ جايگاه والاى انسانى و كمالات معنوى و زندگى جاودانه عنوان يافت، و با عنايت به اين نكته ظريف كه درخشش آن وجود گرانمايه و پايندگى و پويندگى راه و رسم مترقى او نيز در گرو وجود ارجمند على و فاطمه و فرزندان معصوم آن دو وجود ارجمند عليهم ‏السلام است، در آن صورت دورترين و نهايى ‏ترين هدف آفرينش جهان و جهانيان براى انديشمندان ژرف‏ نگر قابل درك و دريافت است. به ‏ويژه كه به جايگاه والاى على عليه السلام در قرآن بنگريم  كه مى‏ فرمايد: «بَلِّغْ ماأُنْزِلَ إلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ مِنْ وِلاَيةِ عَلِىٍّ وَ إنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ...*»؛ اى پيامبر! آنچه از جانب پروردگارت در مورد ولايت على عليه‏ السلام به‏ سوى تو فرو فرستاده شده است، آن را به مردم برسان؛ و اگر [چنين] نكنى پيام او را نرسانده اى؛ و [در اين راه هيچ نگرانى به دل راه مده كه] خدا تو را از [گزند] مردم نگاه مى ‏دارد، چراكه خدا گروه كفرگرا را راه نمى ‏نمايد. و نيز در مورد مقام پرفراز فاطمه عليها السلام بينديشيم و به‏ ياد داشته باشيم كه پيامبر گرامى او را نه در جايگاه دخت سرفراز خود، بلكه در مقام والاى مادر گرانقدر پدر مى ‏خواند و از او به عنوان «أمّ أَبِيْها» تعبير و تجليل مى ‏فرمود. با اين بيان و اين نكته ‏ها، براى ما اين پندار برخى روشن نشد كه دليل ناسازگارى اين حديث با باورهاى استوار دينى در كجاست؟ و نيز در اشتباه و بيراهه پنداشتن كسى كه اين حديث را باور دارد، براى ما سخنى قابل فهم و با معنا به ‏نظر نمى ‏رسد.

موارد مرتبط آیا در اذان، شهادت به مقام سيادت و سرورى حضرت زهرا (س) جایز است؟ مُصحف حضرت فاطمه عليها السلام چگونه گردآوری شد و هم اکنون کجاست؟ تفسير و توجيه درست روايت «وَلَوْلا فاطِمَةُ لَما خَلَقْتُكُما» چیست؟ تفسير روايت «لَوْلاكَ لَمَا خَلَقْتُ الْأَفْلاكَ» چيست؟
نظر شما :
captcha