استفتاء:
نظر حضرت عالى درباره تفاسيرى كه بر پايه روايات رسول خدا (ص) و اهل بيت گرامی اش شكل گرفته اند، مانند تفسير الصافى، البرهان، نور الثقلين، قمى، ابوحمزه، ثابت بن دينار ثمالى، تفسير منسوب به امام حسن عسكرى(ع) و غيره چیست؟ آيا با استفاده از آنها مى توان روش و ابزارهاى معصومين (عليهم السلام) در تفسير قرآن را آموخت تا خود بتوانيم بر اساس اين سامانه فكرى و معرفتى، قرآن را تفسير و تأويل نماييم؟
جواب:
باسمه جلت اسمائه؛ الف) روایات موجود در اين تفاسير مانند تمامى روایات هستند، يعنى برخى معتبر هستند و مى توان از آنها بهره برد و برخى از نظر سندى ضعيف هستند و دليلى براى استفاده و عمل بر پايه آنها وجود ندارد.
ب) اهل بيت (عليهم السلام) از دو روش جهت تفسير قرآن كريم بهره مى بردند: يكى بر اساس آشكار نمودن مفاهيم باطنى قرآن كريم كه ما را بر چگونگى آن راهى نيست، و ديگرى با مراجعه به روش هاى گفتارى عرفى، كه امامان (عليهم السلام) اصحاب خود را به استفاده از اين روش جهت فهم ظاهرى قرآن كريم تشويق و ترغيب مى نمودند. مانند اين روايت صحيح كه زراره از امام محمد باقر (علیه السلام) پرسيد: از كجا متوجه مى شويد كه مسح تنها بر قسمتى از سر كفايت مى كند؟ حضرت امام باقر (علیه السلام) در بخشى از پاسخ خود فرمودند: «از نحوه قرار گرفتن باء در «برُؤُوسِكُمْ» (1) متوجه می شویم که مسح تنها بر قسمتی از سر کفایت می کند.
------------------------------------------------------------------
1. «به سرهاى خود»؛ مائده (5): 6.