بسم اللَّه الرحمن الرحیم
«الحمد للّه ربّ العالمين و أفضل الصلاة و أتمّ التسليم على المبعوث رحمةً للعالمين
سيّدنا و نبيّنا محمّد و على آله الغرّ الميامين»
قال اللّه في كتابه الحكيم: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ ... «لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ» (الرعد/38) ... «فَإِذا جاءَ أَجَلُهُمْ لا يَسْتَأْخِرُونَ ساعَةً وَ لا يَسْتَقْدِمُونَ» (الأعراف/34)
صدق اللّه العليّ العظيم
اندکی مانده بود به اینکه سالهای عمر بابرکت مرجع عالیقدر، حضرت آیتالله العظمی سیّدصادق روحانی(ره)، یک قرن را تجربه کند، که کتاب عمر ایشان بهپایان رسید و به دیدار معبود خویش شتافت.
امروز، مردی از دنیا رفت که جایگاه شایسته و رفیعی داشت و عمرش را در میدانهای مختلف مجاهدت، سپری کرده بود. از جوانى در نجف اشرف، در جوار بارگاه جدّش، امیرالمؤمنین(علیه السلام)، پا در رکاب تحصیل معرفت نهاد و تا اعماق دریای بیکران دانش و معرفت بهپیش رفت و لؤلؤهای درخشان معرفتی را بهدست آورد. وی در سنین آغازین جوانی به اهداف علمی خویش نائل شد و گوی سبقت را از همسالان خویش ربود و هر سال، ثمرۀ علمی چندین ساله را، بهدست آورد.
در جوانی به شهر محلّ تولّد خویش، قم، بازگشت تا مجهّز به سلاح علم و معرفت و با اخلاص و ارادۀ قوی، در جوار عمّهاش، حضرت فاطمۀ معصومه(س)، قرار یابد.
خداوند متعال، فراست و زیرکی مؤمن را به او ارزانی داشت؛ مؤمنی که با نور الهی مینگرد و با این نگاه الهی، در میدان گسترش معرفت با زبان و قلم، مجاهدت کرد. وی در این میدان، تلاش خستگیناپذیری کرد و به تکاپو پرداخت و در میان بزرگان علم و معرفت، ستون استواری شد و شهرتش در آفاق پیچید. «فقه الصادق» ایشان، یکی از رایحههای خوش علم و معرفت بود، که عطر آن از بالای منابر بزرگان قم تا نجف اشرف، منتشر میشد. اخبار ایشان از طریق نامه، از کشوری به کشور دیگر پخش میشد؛ تا اینکه، این موسوعۀ کامل فقهی ایشان، -که در سختترین شرایط زمان رژیم منحوس شاهنشاهی به رشتۀ تحریر در آمد.- در صدر کتابخانهها قرار گرفت. همۀ پژوهشگران در عرصۀ فقه و احکام زندگی، از عالمان و مجتهدان، بدان نیاز دارند. این دایرةالمعارف فقهی، در میان کسانی که مجدّانه در پی رسیدن به مدارج عالی علمی هستند، روز به روز بیشتر میدرخشد.
شهید ثانی(ره) با شرح و بیان خویش، متن لُمعۀ دمشقیّۀ شهید اوّل(ره) را زنده کرد، و آن را از چند صفحۀ اندک، به چندین جلد تبدیل کرد، تا حدّى که تسلّط دقیق بر این دو کتاب (لمعتین) ملاک و شاخص ارزشیابی علمی طلّاب شده و شهید اوّل را با لمعۀ خویش و شهید ثانی را با شرح ایشان بر لمعه، جاودانه کردهاست؛ سوارِ تیزروِ عرصۀ فقاهت، مرحوم آیتاللّه العظمی سیّدصادق روحانی(ره) نیز، بهمانند شهید ثانی عمل کرد و متن «تبصرة المتعلّمین» علّامۀ حلّی(ره)، را از چند صفحه به دایرةالمعارف «فقه الصادق» چهل و یک جلدی، تبدیل کرد، تا جایگاه خویش را در طول نسلها پیدا و نویسندهاش را جاودانه کند.
این دانشنامۀ فقهی، صدقۀ جاریهای است که تأثیرگذاری آن متوقّف نمیشود. همۀ پژوهشگران از ثمرۀ علمی آن بهرهمند میشوند و راههای علم و معرفت در برابر آنان، روشن میشود و نویسندۀ آن تا روز قیامت، از حسنات و خیرات آن بهرهمند خواهد شد، انشاءاللّه.
ایشان در میدان دفاع از دین، به این ثمرههای علمی بسنده نکرد؛ بلکه وارد میدان موضعگیریهای محکم در عرصههای مختلف جامعه و در تمامی شرایط شد. وی از جمله کسانی بود که در برابر باطل سکوت نکرد و در برابر هر تلاشی برای انحراف جامعه از اصالت و تعهّدش، اهل سازش و مماشات نبود.
او معتقد بود که در مسائل حسّاس و سرنوشتساز، بر عالم دینی واجب عینی است که دانش خویش را اظهار کند و هزینۀ آن را -هر چه باشد- بپردازد و رنج و سختی آن را -به هر مقدار باشد- بهجان بخرد. اگرچه این کار او در کوتاهمدّت تأثیری نداشته باشد، بیشکّ در آینده، اثر آن آشکار خواهد شد و اگر در اصلاح و سامانیافتن کار، اثری نداشته باشد، در پیشگیری از گسترش باطل، قطعاً مؤثّر است؛ زیرا دفع مفسده بر جلب مصلحت، اولویّت دارد.
از اینرو، با رژیم منحوس طاغوت که سعی داشت مردم را از مبانی شریعت منحرف و در زمین، فساد بر پا کند، بهمقابله پرداخت. مرجع راحل عالیقدر ما، بهای سنگینی را با تبعید، زندان و اختناق تا زمان سقوط رژیم طاغوت، پرداخت.
با پیروزی، ایشان به پیروی از کلام جدّش امیرالمؤمنین(علیه السلام): «وَ إِنَّ دُنْیاکمْ عِنْدِي لَأَهْوَنُ مِنْ وَرَقَةٍ فِي فَمِ جَرَادَةٍ تَقْضَمُهَا»، ذرّهای به غنائم چشم طمع نورزید و برای آن قدمی بر نداشت؛ امّا با وجود این، در راه خدا از ملامت و سرزنش هیچ سرزنشکنندهای -چه از نزدیکان یا دیگران- نترسید؛ و در برابر هر موضوعی که آن را با اعتقادات حقّه یا موازین شرع راستین، هماهنگ نمیدید، از اعلام دیدگاه صریح و قاطع خویش، دریغ نمیکرد.
او به هرکس که قبولش داشت و از او میپذیرفت، نصیحت و راهنمایی میکرد. ایشان در زندگی خویش هزینۀ بزرگی را برای نصح و خیرخواهیِ کسانی پرداخت که به او بدگمان شدند و نصیحت، راهنمایی و مواضع او را نپذیرفتند.
سالهای متمادی و رنجهای طولانی، نه ارادهاش را ضعیف کرد و نه عزمش را سُست؛ او در تمام مراحل زندگی، تغییری نکرد و خودش بود؛ فردی بود با ارادهای استوار و پولادین، لبخندی آرام و سخنی آشکار و صریح که با گفتار و موضعگیری عملی خویش، مجاهدت میکرد.
هیچ شخص و هیچ کاری از هر نوعی و از طرف هر کسی، او را از پای نمیانداخت و تضعیف نمیکرد؛ چراکه همه را در جلوی چشمان خدا میدانست!
او عاشق جدّش، امام حسین(علیه السلام)، بود؛ چگونه اینطور نباشد که او، 99 سال پیش در ایّام شهادت جدّش، در محرّم سال 1345 ق دیده به جهان گشود. وی هر روز با امام حسین(علیه السلام) جلسه داشت؛ آن هم، چه جلسهای! هر روز صبح قبل از شروع درس، زیارت عاشورا را بهطور کامل و آنگونه که در متن زیارت عاشورای معتبر آمده، با تکرار صدبارۀ هر کدام از بندهاى آخر، میخواند.
ایشان در ایّام شهادت مادرش حضرت زهرا(سلام اللّه علیها) برای رهایی از همّ و غمّ دنیا، از تکاپو افتاد و به دیدار معبودش شتافت. وی به هنگام حضور در جلسۀ ذکر مصیبت مادرشان، سر را برهنه میکرد. ایشان طبق روایات سهگانه در تاریخ شهادت مادر، جلسات عزای مادر را در هر سه تاریخ و بین آنها، زنده نگه میداشت. آن مرجع فقید، در ایّام فاطمیّه، جان خویش را به جانآفرین تقدیم کرد تا فرشتگان، روح پاکش را بهسوی خالقش ببرند؛ همراه و همگام با کسانی که خداوند اینگونه توصیفشان فرمودهاست: «الَّذينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمْ ادْخُلُوا الْجَنَّةَ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ». او دارای نفس مطمئنّهای بود که اطمینان داشت، راضیۀ مرضیّه خواهد شد! «في جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتي وَعَدَ الرَّحْمنُ عِبادَهُ بِالْغَيْب» و آرام و مطمئنّ به آن روزی بود که دادخواهان در محضر الهی گرد هم میآیند؛ همانجا که «تُوَفَّى كُلُ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ». آری! او در سراسر زندگی خویش، با اطمینان و آرامش زندگی میکرد.
خداوند، آن مرجع عالیقدر فقید را رحمت فرماید! ایشان از جمله کسانی بود که صادقانه، مصداق این حرف جدّش، امیرالمؤمنین(علیه السلام)، بود: «الْمُؤْمِنُ الْعَالِمُ أَعْظَمُ أَجْراً مِنَ الصَّائِمِ الْقَائِمِ الْغَازِي فِي سَبِیلِ اللَّهِ وَ إِذَا مَاتَ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یسُدُّهَا شَيءٌ إِلَى یوْمِ الْقِیامَةِ.»
به حضرت بقیّةالله الأعظم(أرواحنا فداه)، مراجع عظام، همۀ ارادتمندان، مؤمنان، عموم مسلمانان، مقلّدان و شاگردان آن مرجع فقید، تسلیت عرض میکنیم.
قم مقدّسه
یکشنبه، 23 جمادی الاولی 1444 ق
مطابق با 18 دسامبر 2022 م
شیخ مصطفی مصری عاملی