عربی
بروزرسانی: ۱۴۰۲ چهارشنبه ۲۲ آذر
  • اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ
کد : 18329-2164     

معرفت حقیقی به محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله تنها راه نجات بشر

همزمان با سالروز شهادت امام صادق علیه السلام مراسم عزاداری در حسینیه امام صادق و با حضور آیت الله العظمی روحانی دام ظله و اقشار مختلف برگزار شد. در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین فتاحی در سخنانی به جایگاه امامت و عظمت امام صادق علیه السلام اشاراتی نمود...
همزمان با بیست و پنجم شوال سالروز شهادت امام صادق علیه السلام مراسم عزاداری و سینه زنی در حسینیه امام صادق علیه السلام و با حضور آیت الله  العظمی روحانی دام ظله و اقشار مختلف برگزار شد. در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین فتاحی از محققین و سخنرانان برجسته حوزه علمیه در سخنانی به جایگاه امامت و عظمت امام صادق علیه السلام اشاراتی نمود که در ادامه متن آن را می خوانید:
 
بسم الله الرحمن الرحیم
لاحول و لاقوة الا بالله و العلی العظیم
...
قال الصادق علیه السلام إن الله تبارک وتعالى جعلنا حججه على خلقه وابناء علمه،فمن جحدنا کان بمنزلة إبلیس فی تعنته على الله حین أمره بالسجود لآدم ومن عرفنا و اتبعنا کان بمنزلة الملائکة الذین أمرهم الله بالسجود لآدم فأطاعوه.
 
برای جمال مقدس پیغمبر اکرم، امیرالمؤمنین، فاطمه زهرا، حسنین و همه امامان معصوم، خصوصا برای عرض تسلیت به پیشگاه ولی عصر آقا امام زمان علیه السلام صلوات...
 
زندگی جامعه انسانی و اسلامی چگونه سر و سامان پیدا می کند و چرا جامعه ی بشری روز به روز پیش به سقوط و انحطاط و اضمحلال است؟ 
 
وقتی که از نظر جامعه شناسی درباره وضع روزگار امروز و دیروز انسان ملاحظه می کنیم می بینیم جامعه انسانی روز به روز در حال سقوط است، چرا جامعه انسانی با این معلوماتی که دارد، با این علم و تکنولوژی ها، به جای رشد و ترقی، در حال سقوط است؟ 
 
جواب این است: تا جامعه انسانی و اسلامی به علم و دانش خود عمل نکند، دانستن و ندانستن مساوی و برابر است. آنچه می تواند انسان را در طول حیات و زندگی سر و سامان بخشد و انسان را از آن جایگاهی که در ذات و نهادش نهفته است بالا ببرد، مسئله عمل به علم و دانش است. 
 
پس چرا انسان به علم خود عمل نمی کند وقتی که هدف انسان این است که بفهمد و بداند ولی چرا به دانسته ها عمل نمی کند؟ جواب این است چون تا انسان از سرچشمه ی زلال آب حیات یعنی نور مقدس محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله و سلم سیراب نشود زمینه ی عمل به علم در انسان فراهم نمی شود.
 
همه انسان ها می دانند حتی شیطان از همه عالم تر و آگاه تر بود، ولی چرا به دانسته های خود عمل نکرد؟ چون از آب زلال حیات محروم شده بود. امامت چگونه می تواند جامعه انسانی را سر و سامان بخشد؟ 
 
امام صادق می فرماید ما ابتدا جهان بینی و نگرش انسان را به دنیا عوض می کنیم. تا جهان بینی و نگرش انسان به دنیا عوض نشود، تا نگاه انسان به دنیا و مادیات و لذت های دنیا عوض نشود، انسان هرگز به علم خود عمل نخواهد کرد. امام می فرماید ما اول نگرش انسان ها را عوض می کنیم به آنها می فهمانیم دنیا و هر چه در دنیاست آزمونی بیش نیست. هرگز به دنیا و لذت ها و مقام و شهواتش دل نبندید، برای اینکه بعد از فرصت کوتاه باید از آنها جدا شوید و برای حسابرسی باید خودتان را آماده کنید. پس امامت نقش بزرگی در سر و سامان دادن جامعه ایفا می کند. اول نگرش ها را عوض می کند. ای انسان هر چقدر بدانی، هر چقدر آگاهی پیدا کنی، هر چقدر تخصص داشته باشی اول باید بفهمی دانستن برای عمل کردن است نه برای گفتن به دیگران. باید به دانسته ها عمل شود.
 
می فرماید خدای متعال تبارک و تعالی جعلنا حججه علی خلقه و ابنائه علی عباده، خدای متعال ما را حجت های خود بر خلائق قرار داد، یعنی چه؟ یعنی امامت حجت و راهنما و چراغ پرفروغ الهی است، بعد از رحلت رسول خدا جاده زندگی جز در پرتو امامت روشنایی پیدا نمی کند، وقتی منصور دوانقی به امام صادق صلوات الله علیه اصرار کرد یابن رسول الله چرا به ما سر نمی زنی، چرا به سراغ ما نمی آیی؟ چرا با ما همنشین نمی شوی؟ حضرت فرمود من با تو کاری ندارم، مسیر من و شما جداگانه است، گفت یابن رسول الله ـ دوباره نامه نوشت ـ بیایید ما را نصیحت کنید، ما را ارشاد بفرمایید، چون سیاست بنی العباس این بود که امامت را به دربار بکشاند تا ذهنیت مردم را درباره امامت دگرگون سازد که عوام بگویند ائمه هم وابسته و دلبسته پست و مقام دنیا بوده اند. 
 
حضرت در جواب می فرماید: من اراد الدنیا فلاینصحک فمن اراد الاخره فما یصحبک.
 
اگر کسی دینا را دوست داشته باشد هرگز تو را نصحیت نمی کند، چون نصیحت مال کسی است که در دل حب دنیا و جاه و مقام نداشته باشد، کسی که دنیاطلب باشد، رؤسا و سران را نصیحت نمی کند، مدام به دروغ، ستایش می کند، تعریف و تمجید می کند، و هر کس قیامت هدف او باشد هرگز با تو مصاحبت نخواهد داشت، تو اهل آخرت نیستی، تو به فضای آخرت نمی اندیشی، نگاه تو، بینش تو، جهان بینی تو، هواپرستی است، با هواپرستان مصاحبت ،مورد لعن خدا و اهل بیت است.
 
چرا باید با این چراغ پرفروغ امامت اینهمه مخالفت در طول تاریخ بشود؟ چرا؟ مسلمان ها مگر نمی خواستند روزی به معلومات خود عمل کنند تا از جهل و جهالت خلاص شوند، با وجود رسول خدا و امیرمؤمنان علیهما السلام پرچم هدایت و دین حق برافراشته شد ولی بعد از رحلت رسول خدا این جمعیت همه چیز را فراموش کردند.
 
جالب اینجاست ابن ابی الحدید در جلد 11 صفحه 114 یک داوری بسیار ظالمانه در حق امیرمؤمنان کرده است، ببینید می نویسد اگر بعد از رسول خدا علی بن ابیطالب بر سر کار می آمد، تمام 23 سال خدمات نبوت و رسالت پیغمبر از بین می رفت و جاهلیت دوباره عودت می کرد.
 
این داوری... این هم حکم... فکان من عنایة الله بهذا الدین ان الهم الصحابه ما فعلوه.
 
ببینید این جمله را کدام انسانی که حب حق در دل دارد می تواند تحمل کند، می گوید خدا را شکر علی بر سر کار نیامد، اگر در جای رسول خدا امیرمؤمنان می نشست رسالت و نبوت نابود می شد جامعه به جهالت برمی گشت، بعد چه می گوید؟ می گویدخدا به دین اسلام عنایت داشته که به صحابه الهام کرد هر کاری که انجام دادند همه با الهام الهی صورت گرفت. 
 
آیا بستن دستان امیرمؤمنان الهام خداست؟ آیا بین در و دیوار ضجه فاطمه با الهام خداست؟ آیا ظلم و ستم به دودمان امامت با الهام خدا بوده ابن ابی الحدید؟ این چه قضاوتی است درباره امامت و ولایت؟ 
 
امیرالمؤمنان صلوات الله علیه به جماعتی که دوباره بر جانب امامت آمدند فرمود: والله من به ریاست و زمامداری شما هیچ علاقه ای ندارم- چون انسان نفهم، انسان نادان، انسان ناآگاه، چگونه می تواند از امامت علی و آل علی بهره مند بشود- شما طالب آگاهی و معرفت نیستید. 
 
امام صادق در ادامه این حدیث نورانی می فرماید فمن جحدنا کان بمنزلة ابلیس؛ هر کس مقام ولایت ما را در بازسازی نهاد انسان خدا را شکر در بیداری انسان، در ساختن شخصیت اصیل برای انسان خدا را شکر انکار کند، کان بمنزلة ابلیس، مانند آن ابلیس است که وقتی خدا به او دستور داد به آدم سجده کند، گفت من سجده نمی کنم.
 
فمن عرفنا واتبعنا؛ هر کس به مقام نورانی امامت معرفت پیدا کند و از ما پیروی داشته باشد، کان بمنزلة الملائکه، مانند آن فرشتگانی است که در مقابل امر خدا برای آدم سجده کردند.خدا فرمود به آدم سجده کنید.فاطاعه، اطاعتش کردند.
 
پس امامت در پیشگاه خدای متعال سبحان جایگاهی دارد، می خواهد ذات و فطرت انسان را بشکافد، تا انسان بفهمد باور کند من برای دنیا نیافریده شدم. من برای درک وظیفه و انجام ظیفه آفریده شده ام. امروز شما می بینید اغلب مردم با حبّ اهل بیت آراسته شده ایم، اما از عمل به علم خود غفلت داریم، هیچ کس به علم خود عمل نمی کند، چرا؟ 
 
حضرت امیر فرمود فشرب نحله، یعنی اگر یک جرعه از چشمه زلال حیات آب ما می نوشیدید دیگر تمام شده بود، آن وقت زیر و رو می شدید، خودت را معیوب می دیدی، ناقص می دیدی، با کمبودها می دیدی، تلاش می کردی به اصلاح معالم خود بپردازی، تلاش می کردی از دیگران نصیحت پذیر باشی، تلاش می کردی خودت را اصلاح کنی. اما امروز همه خیال می کنیم ما اصلاح شده ایم، نه عیب و اشکالی داریم، نه کسی حق دارد ما را ارشاد و نصیحت کند، از خود راضی، ازهمه جا رانده شده ایم. 
 
امام صادق صلوات الله علیه به مفضل فرمود یا مفضل اگر دوستان ما همه شان به اندازه تو صاحب معرفت به ولای ما بودند، هرگز در میان شیعیان اختلافی ایجاد نمی شد. 
 
معرفتی که انسان را به تبعیت واندارد، معرفتی که انسان را در خلوت و جلوت یکرنگ نسازد، معرفتی که به انسان وظیفه شناسی نیاموزد معرفت نیست. معرفت آنست که انسان را در جایگاه عمل ثابت نگه دارد.
 
وقتی که مفضل می گوید خدمت امام صادق رسیدم حضرت فرمود یا مفضل هیچ کس نمی تواند به آمار شیعیان ما بیفزاید و هیچ کس نمی تواند از آمار شیعیان ما بکاهد، عرض کردم یابن رسول الله این موضوع تا روز قیامت مشخص است و مبرهن؟ فرمود بله، ان عندنا صحیفه، پیش ما دفتری وجود دارد، اسماء شیعیان با نام پدران و اجدادشان در این دفتر مکتوب است، دوست داری اسم و نام تو را هم در این دفتر برایت نشان بدهم، عرض کردم بله مولا، دفتری آوردند، دیدم صفحات دفتر سفید است، عرض کردم مولای من دفتر سفید است، نوشته ای در آن نیست، و مسح یده، امام دست روی صفحات کشید، نوشته ها ظاهر شدند، فرأیت ان اسمی، می گوید دیدم نام من با نام پدرم در زیر این دفتر مکتوب است، سجده الله شکرا، به خاطر این فضل و برکت الهی خدا را شکر کردم.
 
این جایگاه شیعه است که ابن ابی الحدید می گوید اگر امیرالمؤمنین سر کار می آمد جامعه به جهالت می رسید. مگر با سران سقیفه جامعه از جهالت جا مانده؟ جاهلیت رنگ و روغنش را به شکل کاملتر به صحنه آورد.
 
خدمت امام صادق رسید عرض داشتند یابن رسول الله شیر درنده راه را بر مسافرین بسته، حضرت فرمود من چکار کنم؟ عرض کردند یابن رسول الله کسی با حیوان درنده نمی تواند طرف حساب شود. فرمود آنها که ادعای عرفان و صوفی گری داشتند، آنها که می گفتند ما به خدا وصلیم، آنها که دم از خدا و وحدت وجود و اتصال به خدا می زدند، بروید آنها را ببرید. گفتند آقا همه را بردند، ابراهیم ادهم و... فرار کردند، تمام مسافرین سر جاده ایستاده اند.
 
دیدند فرزند علی مرتضی، فاطمه زهرا، امام صادق پا به میدان گذاشت، این شیر درنده برخاست، صورت روی قدم امام صادق گذاشت، حضرت دست بر یال این شیر کشید فرمود مردم آگاه باشید اگر انسان بنده خدا بشود همه خلایق خصوصا درندگان از او فرمانبرداری می کنند. شما مشکل بندگی ات را با خدا حل کن همه چیز تسلیم تو خواهد شد. بنده خدا باش. پادشاهی کن.
 
عرضم را جمع بندی کنم، پس امامت نگرش ها را تغییر می دهد، انسان را در ذات و نهادش به دنیا به جهان هستی، به عالم آخرت متصل می کند، آن وقت که انسان ببیند دنیا با این پستی و رذالت، با این کوتاهی عمری که دارد به چیزی نمی ارزد، تلاش می کند دل به آخرت ببندد و خود را از معایب اصلاح کند تا بتواند بگوید یجمع بینی و بین اولیائک؛ خدایا تا کسی در دنیا بینش و نگرشش به دنیا عوض نکند در جمع اولیای تو نخواهد بود، خدایا دست ما را بگیر تا بتوانیم همرنگ و هماهنگ اولیائت باشیم...
موارد مرتبط گفتاری از آیت الله مصطفی مصری العاملی درباره مرجع مجاهد حضرت آیت‌اللّه العظمى سیّدصادق روحانى(قدّس سرّه) مراسم تشییع و وداع با پیکر آیت الله العظمی روحانی بيانيه وكيل عام حضرت آيت الله العظمى روحانى مرجع مجاهد آيت الله العظمى روحانى به ملكوت اعلى پيوست پیام تسلیت دفتر آیت الله العظمی روحانی در پی رحلت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی تولید نرم افزار اندرویدی مجموعه آثار فقهی و اصولی حضرت آیت الله العظمی روحانی دام ظله تولید نسخه جدید ویندوزی مجموعه آثار آیت الله العظمی روحانی دام ظله تولید نسخه جدید نرم افزار اندرویدی مجموعه آثار آیت الله العظمی روحانی شامل 114 جلد از آثار معظم له گزارش تصویری جلسات دفتر آیت الله العظمی روحانی دام ظله در روزهای شهادت حضرت رسول اکرم، امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام (بخش پایانی) گزارش تصویری جلسات دفتر آیت الله العظمی روحانی دام ظله در روزهای شهادت حضرت رسول اکرم، امام حسن مجتبی و امام رضا علیهم السلام (بخش اول)
نظر شما :
captcha