پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
رهايى از نگاه حرام
همان گونه كه در روايات به آن اشاره شده، انسان مى تواند با اجبار نفس و الزام آن از طريق عهد و نذر از اين رذيله، رهايى يابد...

جوانى هستم كه هيچ زنى از مقابل چشمم رد نمى شود مگر اين كه با تمام وجود متوجه او مى شوم، و اين، برايم تبديل به عادت و ملكه شده و در قلبم نفوذ كرده است. چگونه مى توانم توبه كنم؟ و چگونه از اين عادت كه به واسطه ديدن رفتار دوستان، پدرم، برادرانم و نزديكانم شروع شده، رهايى يابم؟

جواب آیت الله العظمی روحانی: باسمه جلت اسمائه؛ از پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله وسلم) نقل شده است: «Ù‡Ø± كس چشم خود را از نگاه حرام پر كند، خداى تعالى در روز قيامت چشم او را با ميخ هاى آتشين پر كند، Ùˆ تا روز حشر از آتش انباشته مى سازد تا حساب مردم به پايان رسد، Ùˆ پس از آن، او را به آتش مى افكند» (1).
همان گونه كه در روايات به آن اشاره شده، انسان مى تواند با اجبار نفس Ùˆ الزام آن از طريق عهد Ùˆ نذر از اين رذيله، رهايى يابد. او مى تواند چشم خود را فرو افكند، Ùˆ فرو افكندن چشم تأثيرى عجيب دارد. از پيامبر (صلى الله عليه وآله وسلم) نقل شده است كه: «Ø§Ø² ايشان درباره مردى پرسيدند كه زن (نامحرم ) بر او بگذرد Ùˆ او نگاه كند، فرمود: نگاه نخست حق تو است، Ùˆ نگاه بار دوم بر ضرر توست، Ùˆ نگاه سوم تير زهرآگينى از تيرهاى شيطان است. هر كس بخاطر خداى تعالى، نه بخاطر ديگران، از تكرار نگاه خوددارى كند، خداوند ايمانى به او عطا مى فرمايد كه طعم Ùˆ لذت آن را مى چشد» (2).
در برخى نصوص شريف اذعان شده كه درمان نگاه حرام، از راه درمان علت آن ميسر است; زيرا منشا آن غالبا تهييج شهوت است. لذا اگر انسان فوران شهوتش را از راه حلال درمان نمايد، به حرام نيازى پيدا نمى كند. Ùˆ اين همان است كه امام على (عليه السلام) در سخنى به آن اشاره كرده Ùˆ فرموده است: «Ø§Ú¯Ø± يكى از شماها زنى را ديد كه او را شگفت زده كرد، نزد همسرش برود، زيرا نظير آنچه ديده است در همسر خود او نيز هست. پس شيطان را به دل خود راه ندهد. Ùˆ چشمش را از آن زن برگرداند; Ùˆ اگر همسرى ندارد، دو ركعت نماز بخواند Ùˆ خداى را زياد حمد Ùˆ ستايش كند، Ùˆ پيامبر Ùˆ آل پيامبر را صلوات بفرستد، آن گاه دعا كند Ùˆ از فضل خدا درخواست كند كه خداوند به مهربانى خود حلالى را فراهم كند كه او را بى نياز سازد.» (3)

------------------------------------------------------------------

1- Ù…ستدرك الوسائل، ج 14ØŒ ص 268; بحارالانوار، ج 101ØŒ ص 37.

2- Ù…ستدرك الوسائل، ج 14ØŒ ص 268.

3- Ø¨Ø­Ø§Ø±Ø§Ù„انوار، ج 10ØŒ ص 115; Ùˆ ج 100ØŒ ص 287.