پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
«ج»

جاعل: فردى كه قرارداد جعاله را منعقد مى ÙƒÙ†Ø¯.
جاهل به مسأله: ناآشنا به مسأله; كسى كه مسائل شرعى را نمى Ø¯Ø§Ù†Ø¯.
جاهل قاصر: جاهلى كه در جهلش مقصر نيست; كسى كه مسائل شرعى را نمى Ø¯Ø§Ù†Ø¯ Ùˆ مقصر هم نيست، چون در شرايطى است كه امكان دسترسى به احكام الهى برايش وجود ندارد Ùˆ يا اصلا خود را جاهل نمى Ø¯Ø§Ù†Ø¯.
جاهل مقصر: جاهلى كه در جهلش مقصر است; كسى كه امكان آموختن مسائل و احكام الهى را داشته است ولى عمداً در فراگيرى آن كوتاهى كرده است.
جبيره: مرهم; پارچه; باند يا پوششى كه زخم يا شكستگى را با آن مى Ø¨Ù†Ø¯Ù†Ø¯.
جبين: يك قسمت از پيشانى از دو طرف ابروها.
جُرح، جروح: زخم; جراحت.
جعاله: قرادادى شرعى كه طى آن كسى اعلام مى ÙƒÙ†Ø¯ اگر هر كس براى او كار معينى را انجام دهد، پاداش Ùˆ مزد مشخص به او مى Ù¾Ø±Ø¯Ø§Ø²Ø¯ØŒ مثلا اگر فردى اعلام كند كه هر كس گمشده مرا پيدا كند، فلان مبلغ به او مژدگانى مى Ø¯Ù‡Ù…. فرد قرار گذار را «Ø¬Ø§Ø¹Ù„» عمل كننده به آن را «Ø¹Ø§Ù…Ù„» Ùˆ مبلغ تعيين شده را «Ø¬ÙØ¹Ù„» مى Ù†Ø§Ù…ند.
جّلال: حيوان حلال گوشتى كه به خوردن نجاسات انسان عادت كرده است.
جِلد: پوست.
جماع: آميزش جنسى; مقاربت.
جنابت: جُنُب شدن
جُنُب: كسى كه بدليل خروج منى يا آميزش جنسى، غسل بر او واجب شده باشد.
جنون: ديوانگى; صفت كسى كه فاقد تشخيص نفع Ùˆ ضرر، بدى Ùˆ خوبى است Ùˆ در روانپزشكى به كسى مى Ú¯ÙˆÙŠÙ†Ø¯ كه با واقعيت قطع رابطه مى ÙƒÙ†Ø¯ Ùˆ داراى توهم Ùˆ هذيان است.
جنين: موجود مهره دارى كه هنوز رشد كافى براى زندگى در بيرون از رحم را پيدا نكرده، اما داراى ساختار بدنى Ùˆ اندامها مى Ø¨Ø§Ø´Ø¯.
جهر: با صداى بلند چيزى را خواندن; بلند كردن آواز; نمازهاى Ø¬Ù‡Ø±Ù‰: به نمازهاى صبح Ùˆ مغرب Ùˆ عشا گفته مى Ø´ÙˆØ¯ كه بر مردان واجب است حمد Ùˆ سوره اين نمازها را بلند بخوانند.