پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
منظور از عبس كيست؟
استفتاء:

برخى مى گويند: منظور از عبس در آيه «Ø¹ÙŽØ¨ÙŽØ³ÙŽ ÙˆÙŽ تَوَلَّى أَنْ جاءَهُ الاَْعْمى» (1) رسول الله بوده، آيا اين درست است؟

جواب:

باسمه جلت اسمائه؛ به چند جهت ممكن نيست بگوييم منظور از كسى كه عبوسى كرد (روى ترش كرد) پيامبر(صلى الله عليه وآله) اسلام بود:

استفاده از صيغه غايب عَبَسَ به منزله عدول از صيغه مخاطب يعنى «Ø¹ÙŽØ¨ÙŽØ³ØªÙŽ» است به معناى «ØªÙˆ روى ترش كردى» كه حاضر Ùˆ مخاطب است ولى:

1. خداوند متعال صيغه عَبَسَ را به كار برده كه غايب است و در علم بلاغت عرب، قاعده است كه اگر فردى حاضر است ولى با صيغه غايب و نه مخاطب درباره او سخن گفته شود به معناى تحقير است. آيا مى توان تصور كرد كه خداوند متعال نسبت به پيامبر اعظم (صلى الله عليه وآله) چنين كند؟!

2.  هريك از آيات شريفه قرآن دلالت بر ديگرى دارد (Ùˆ سياق قرآن چنين است) Ùˆ مى بينيم كه در يكى از آيات قرآن مجيد آمده است: «ÙÙŽØ¨Ù…َا رَحْمَة مِنَ اللهِ لِنتَ لَهُمْ ÙˆÙŽ لَوْ كُنتَ فَظّاً غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّوا مِن حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ ÙˆÙŽ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ» (2).

همين آيه آشكارا دلالت بر اين دارد كه «Ø¹Ø§Ø¨Ø³» در «Ø¹ÙŽØ¨ÙŽØ³ÙŽ ÙˆÙŽ تَوَلَّى» نمى تواند رسول خدا (صلى الله عليه وآله) باشد زيرا با آيه «ÙØ¨Ù…ا رحمة» كه بيانگر دورى پيامبر از ترش رويى است، منافات پيدا مى كند.

3. ما روايات متعددى داريم كه مردى از بنى اميه را به عنوان مصداق عابس معرفى مى كنند. امام صادق (عليه السلام) فرمودند: «Ø§ÙŠÙ† آيه درباره مردى از بنى اميه نازل شد كه نزد پيامبر (صلى الله عليه وآله) بود، در اين لحظه ابن ام مكتوم نزد او آمد اما وى وقتى او را ديد ناراحت شد، روى ترش كرد، روى برگرداند، خود را جمع كرد Ùˆ از او حذر نمود. خداوند نيز درباره او سخن گفت Ùˆ كارش را محكوم كرد.» (3).

------------------------------------------------------------------

1- چهره در هم كشيد و روى گرداند كه آن مرد نابينا پيش او آمد: عبس: 1.

2- پس به بركت رحمت الهى، با آنان نرم خو و پرمهر شدى و اگر تندخو و سخت دل بودى قطعاً از پيرامون تو پراكنده مى شدند، پس از آنان در گذر و برايشان آمرزش بخواه; آل عمران: 159.

3- نزلت فى رجل من بنى اُميّة، كان عند النبيّ (صلى الله عليه وآله وسلم) فجاءه ابن اُمّ مكتوم، فلمّا رآه تقذّر منه، وعبسَ، وجمع نفسه، وأعرض بوجهه عنه، فحكى الله سبحانه ذلك، وأنكره عليه; مجمع البيان، طبرسى، ج 10، ص 664.