پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
حوادث عاشورا - بخش پایانی

 قيام مختار

سوال24: مختار كه انتقام حضرت امام حسين(عليه السلام) را گرفت در دوره كدام امام زندگى مى كرد؟ و چگونه انتقام حضرت(عليه السلام) را از قاتلان ايشان گرفت؟
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ مختار در دوره امام على بن الحسين(عليه السلام) مى زيست و قيام او در كوفه و چهارده روز مانده به ربيع الثانى سال شصت و شش هجرى صورت گرفت. وى ابراهيم اشتر را در هفتم محرم سال شصت و هفت هجرى به جنگ ابن زياد روانه ساخت و گفت: «تا كشندگان حسين بن على(عليه السلام) و خاندانش را نكشم هيچ خوردنى و آشاميدنى برايم گوارا نيست»، او عمر بن سعد، شمر بن ذى الجوشن، خولى بن يزيد و ديگر عاملان شهادت سيدالشهداء(عليه السلام) را به قتل رساند. مدت حكومت او در كوفه يك سال و نيم بود و پس از آن در سن شصت و هفت سالگى به شهادت رسيد.

چاك دادن گريبان حضرت قاسم بن الحسن(ع)

سوال25: به نظر حضرت عالى احتمالا دليل اين كه حضرت امام حسين(عليه السلام) گريبان حضرت قاسم بن الحسن(عليه السلام) را چاك دادند چه بوده است؟
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ روايتى در كتاب مدينة المعاجز وجود دارد كه بيان مى نمايد: «امام حسين(عليه السلام)گريبانهاى قاسم(عليه السلام) را دريد، عمامه اش را دو نيم نمود، سپس آن را بر صورتش آويزان كرد، آنگاه لباسهايش را به صورت كفن بر او پوشاند، شمشيرش را در ميان بست و به سمت ميدان جنگ روانه ساخت»، جدا از موضوع ميزان اعتبار اين روايت، آنچه از ظاهر آن بر مى آيد اين است كه دليل پاره نمودن گريبان اين بوده است كه لباسها به شكل كفن درآيند.

معرفى بُرير

سوال26: بُرَير كه به همراه امام حسين(عليه السلام) به شهادت رسيد كيست؟
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ برير، مردى پارسا، پرهيزكار و قارى قرآن بود، از بزرگان قاريان قرآن كريم به شمار مى آمد و گفته شده كه بهترين قارى زمان خود بوده است. ايشان از بندگان صالح خداوند بود و از شجاعان گرانقدر و از بزرگان كوفه شمرده مى شد. از او در واقعه كربلا، ماجراها، سخنان و پندهايى نقل شده كه ميزان قدرت ايمانش را نشان مى دهد.

ميزان قابل اعتماد بودن حميدبن مسلم (راوى ماجراى كربلا)

سوال27: حميد بن مسلم كه ماجراى كربلا را روايت نموده است تا چه ميزان قابل اعتماد مى باشد؟
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ حميد بن مسلم در ميان رجال ذكر نشده و تنها شيخ طوسى او را از اصحاب حضرت امام سجاد(عليه السلام) به شمار آورده است. وى ظاهراً شيعه مى باشد ولى وضعيت مورد اعتماد بودن سخنانش بر ما پوشيده است اما به هر حال استفاده از رواياتش اشكالى ندارد زيرا چنانكه از سخنانش بر مى آيد شخصيت بى طرفى بوده كه جز اصل ماجرا و رساندن خبر آن به ديگران چيز ديگرى برايش اهميت نداشته و در اين امر، همانند روزنامه نگاران دوران ما عمل نموده است.

ورود اهل بيت پيامبر(ص) به كربلا در اربعين اول

سوال28: با اين كه محدث نورى در «لؤلؤ و مرجان» از «شيخ مفيد و شيخ طوسى و شيخ كَفْعَمى و علامه حِلّى» رضوان الله عليهم اجمعين روايت فرموده كه اهل بيت پيامبر(عليهم السلام) روز اربعين از شام به طرف مدينه حركت كردند و ورود اهل بيت(عليهم السلام) به كربلا را در روز اربعين علمائى مانند علامه مجلسى(رحمه الله) در زاد المعاد، فاضل بيرجندى(رحمه الله) در وقايع الشهور، محدث قمى(رحمه الله) در منتهى الامال، دكتر آيتى (رحمه الله) در بررسى تاريخ عاشورا رد فرموده اند نظر حضرت عالى چيست؟
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ اين امر مورد اختلاف است. ولى به نظر من، ورود به كربلا همان اربعين اول بوده است.

نقش حضرت زينب(س) در واقعه عاشورا

سوال29: نقش حضرت زينب(عليها السلام) در واقعه عاشورا چه بود؟
پاسخ: باسمه جلت اسمائه؛ قطعاً فداكارى و شهادت طلبى امام حسين(عليه السلام) و يارانش، در يك شرايط بسيار سخت صحراى كربلا، با وضع فجيعى به پايان رسيد و امام حسين(عليه السلام) شهيد شد. ولى تكميل رسالت او و ابلاغ پيام شهدا، اگر چه به طور ظاهرى به وسيله راويان به مانند «حميد بن مسلم» صورت گرفته اما رسانيدن اصل پيام و ابلاغ آن به قوم خواب رفته كوفه و شام و در طول تاريخ به نسل هاى مسلمان، به وسيله حضرت زينب(عليها السلام) بوده است.
حضرت زينب(عليها السلام) قافله سالار خيل اسيران است. شير زنى است سخنور و شجاع كه در مراحل حساس اسارت در كوفه و شام، سخنرانى هاى آتشين در دفاع از نهضت حسينى ايراد كرده است. بهتر است كه سخنرانى او و خواهرش ام كلثوم در كوفه، در كتاب هاى تاريخى ملاحظه شود تا حقيقت نقش حضرت زينب(عليها السلام) در تكميل رسالت حسينى روشن گردد.