پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
اعلامیه معظم له درباره اعلام عزای عمومی در 19 اردیبهشت 1357
در جريان نهضت مردم ايران بود كه، تحت تأثير تهديدهاى ساواك گروهى از مبارزين روحانى حتى از امضاى اعلاميه نيز خوددارى می كنند، اما حضرت آيت ‏الله روحانی تنها مرجعى هستند كه اعلاميه براى تعطيل عمومى صادر مى ‏فرمايند.

در جريان توفنده نهضت مردم ايران بود كه، تحت تأثير تهديدهاى ساواك و نيروهاى امنيتى شاه، گروهى از مبارزين روحانى آن زمان، حتى از امضاى اعلاميه نيز خوددارى می كنند، حضرت آيت ‏الله ‏العظمى به شرح خبرنامه شماره هشت مورخ دهم ‏ارديبهشت 1357 «جبهه ملى ايران» تنها مرجعى هستند كه در اين هنگامه آشوب و درگيری ها، اعلاميه براى تعطيل عمومى صادر مى ‏فرمايند.

 

« بسمه تعالى و اليه المشتكى
 

«ان الله يحب الذين يقاتلون فى سبيله صفا كانهم بنيان مرصوص». اگر چه مردم‏ مسلمان ايران در عصر حاضر شاهد ضربات پى‏ در پى و سنگين وارده بر اسلام و مسلمين هستند. اگر چه هنوز دو چهلم از فاجعه كشتار قم و يك چهلم از واقعه ‏خونين تبريز نگذشته بود كه وقايع مشابهى در شهرهاى ديگر بخصوص در يزد، جهرم، همدان، اصفهان، اهواز رخ داد و عده زيادى كشته و زخمى شدند و براى چندمين بار ما را ماتم زده نموده و در سوگ نشاندند.


اگر چه در چند ماه اخير انواع قانون شكنى ‏ها، زورگویى ‏ها، كشتارها، و آدم‏ دزدى ‏ها به اوج خود رسيده است و مردم اين مملكت ناظر كثيف ‏ترين جنايات تاريخ‏ بوده ‏اند. اگر چه بسيارى از هموطنان مسلمان ما هنوز در مرگ عزيزان خود اندوهناكند، اگر چه هنوز زندان‏ ها و تبعيدگاه ‏ها از انبوه مردم بى‏ گناه، حق‏گو و دانشمند كه جمعى از آنها از مفاخر عالم اسلام و روحانيت هستند موج می زند، اگر چه هنوز طلاب و دانشگاهی ها، محصلين دبيرستانى، بازارى، كارگر و دهقان تحت تعقيب، شكنجه و آزارهاى ضد انسانى قرار دارند. اگر چه در اين مدت بر خلاف دستور اسلام و قانون اساسى و حقوق بشر مأموران هيأت حاكمه به امر آن‏ها بى ‏شرمانه به اماكن مقدسه قم حمله برده و در حرم مطهر زائرين بی گناه را مضروب ساختند و در مدرسه مرحوم آيت ‏الله ‏العظمى بروجردى به چپاول و غارت پرداختند و وحشيانه در و پنجره مدرسه را شكستند و لوازم ساده زندگى طلاب و كتاب هاى آنان را از بين بردند، و طلاب را به قصد قتل مضروب ساختند و بعضى را از طبقه دوم به صحن حياط پرت ‏نمودند. اگر چه هيأت حاكمه به خيمه شب بازى خود همچنان ادامه می دهد و گروهى ‏مزدور را همه روزه در گوشه‏ اى از اين مملكت به نام كميته‏ هاى جناح پيشرو و اعضاى‏ نيروهاى پايدارى در ميتينگ هایى كه تشكيل می دهد به نمايش مى ‏كشد تا پشتيبانى خود را نسبت به خود ابراز دارد و تظاهرات يكپارچه مردم مسلمان ايران را بر ضد خود، تظاهرات عده ‏اى قليل اخلالگر قلمداد كند.

 

آرى با وجود همه اين حوادث ملت ايران ‏هرگز تسليم ياوه سرايان و جنايتكاران نخواهد شد، و طوفانى از خشم و نفرت نسبت ‏به هيأت حاكمه و مأمورين آدمكش و تبهكاران، به عنوان يك وديعه آسمانى در سينه ‏خود حفظ خواهد نمود و هرگز شلاق و باتوم و گلوله از راه مقدس دين و آزادى و استقلال كامل ميهن دور نخواهد ساخت و دستگاه استبداد حاكم از اين وحشيگرى ‏ها و درنده خویى ‏ها و آدمكشى ‏ها طرفى نخواهد بست. مگر آنكه شعله هاى غضب الهى‏ به آنان نزديك تر گردد و آتش خشم عمومى آنان را در خود فرو برد.


ما طبق وظيفه اسلامى يك بار ديگر به هيأت حاكمه هشدار مى‏ دهيم كه هرگز نمی توان با روش ‏هاى قرون وسطایى اين ملت بيدار شده و خشمگين را خفه و مطيع ‏ساخت. از اين آزمايش تلخ و ناگوار اجتناب كنيد، كبريت به انبار باروت نزنيد و بنزين بر آتش خشم و نفرت عمومى نپاشيد. قدرى تعقل كنيد و از جدال با خدا و رسول و جنگ با دستورات الهى بپرهيزيد كه وبالش بسى عظيم و عاقبتش وحشتناك‏ و وخيم است و نمونه آن را در اين ايام در سراسر ايران مشاهده نموديد كه مردم ‏مسلمان ايران ايمانى راسخ به قرآن و اسلام دارند و براى حمايت از دين به پيروى از دستورات مراجع تقليد، از بذل جان هم، دريغ نكردند و اكثريت به اتفاق، از شما اظهار تنفر و انزجار نمودند، درود بر قاطبه مردم مجاهد ايران، طوفان لعنت ابدى بر آدمكشان و غارتگران و طاغوت هاى زمان.


ما روز نوزدهم ارديبهشت 1357 را روز عزاى عمومى اعلام می داريم و در آن‏ روز حوزه‏ هاى علميه در سراسر ايران تعطيل خواهد بود. از مردم مسلمان ايران ‏انتظار داريم كه صفوف خود را در زير پرچم اسلام فشرده ‏تر سازند و در برابر نيروهاى اهريمنى و طاغوتى مردانه استقامت نمايند. از خداوند متعال براى شهداى‏ راه حق و فضيلت ارتقاى مقام و براى بازماندگان آنان صبر و اجر جزيل خواستاريم». 
 

بيستم جمادى الاولى 1398 
محمّد صادق الحسينى الروحانى

 

عليرغم تهديدهاى ساواك و هشدارهاى رئيس شهربانى اين اعلاميه كاملاً مؤثر واقع مى ‏شود. با كمك نيروهاى ملى كار تعطيل عمومى به كمال انجام می گيرد. متعاقب صدور اين اعلاميه، به دستور شاه، بلافاصله حضرت آيت ‏الله در خانه خودشان‏ زندانى مى شوند و راه هاى ارتباطى با خارج بكلى قطع مى ‏گردد. امّا همه اين تمهيدات ‏در مقابل قدرت توفنده مردم، كه خواستار رهبرى اين ابر مرد در داخل كشور بودند، از هم فرو مى ‏پاشد.


روز 25 رمضان مردم محاصره منزل حضرت آيت‏ الله را در هم می شكنند و كبوتران سپيد حرم آزادى و آزادگى بال هاى خونين خويش را به طواف می دارند.


خبرنامه جبهه ملى ما وقع را چنين شرح می دهد:


«حضرت آيت‏ الله روحانى از بيست و ششم ارديبهشت ماه در خانه خود تحت‏ نظر و زير كنترل شديد ساواك بودند و چند بار مردم مبارز قم كوشيدند كه ديوار محاصره را شكسته و به خانه ايشان راه يابند و هر بار پليس با گاز اشك‏ آور و تيراندازى آن ها را از اطراف خانه دور نمود، سرانجام شبانگاه سه ‏شنبه هفتم شهريورماه ده ها هزار نفر از مردم با ايمان و مصمم شعارگويان راهى خانه حضرت ‏آيت‏ الله ‏العظمى روحانى گرديدند و مأموران ساواك و شهربانى كه از سيل خروشان ‏جمعيت به وحشت افتاده بودند راه فرار پيش گرفتند و مردم شادى كنان وارد خانه ‏شدند و بسيارى نيز در كوچه‏ ها و خيابان هاى اطراف گرد آمدند.


در آن شب حضرت آيت ‏الله ‏العظمى روحانى طى سخنانى از پايدارى و محبت‏ مردم سپاسگزارى نمودند. ساعت نه شامگاه روز هشتم شهريور نيز ايشان ‏سخنانى پيرامون حكومت اسلامى و ضرورت اتحاد در موقعيت خطير كنونى ايراد كردند و سپس در حاليكه اتومبيل ايشان در ميان سيل جمعيت قرار گرفته بود براى ‏زيارت به حرم مطهر حضرت معصومه(ع) رفتند.» 


«خبرنامه - اتحاد نيروهاى جبهه ملى ايران» 
شماره بيستم - دهم شهريور ماه 1357


با همه اينها باز هم دستگاه ستمشاهى، سرخورده و منفعل، بيكار نمى ‏نشيند. روز هفدهم شهريور، يعنى روز عيد «فطر» از سوى دستگاه ستمشاهى، كه اينك ‏مستقيماً رو در روى مردمى كه به حمايت از حضرت آيت ‏الله برخاسته ‏اند، قرار گرفته و اعلاميه ‏هاى كوبنده حضرت آيت ‏الله پايه‏ هاى «تخت طاووس» و خدمتگزاران نوكرصفتش و آن غلامان جان نثار را لرزانيده است، هجوم تازه‏اى آغاز مى ‏شود.


بعد از ظهر روز عيد فطر مجدداً عمال ساواك و شهربانى به منزل حضرتشان‏ هجوم مى ‏برند. در اين هجوم تازه تنها حضرت آيت ‏الله نيستند كه دستگير مى ‏شوند، بلكه گروهى از نزديكان و مليون واقعى را، كه به عنوان پاسدارى از منزل حضرتشان، در بيت ايشان حضور داشتند، همگى را دستگير می كنند.


در اينجا لازم است متن اعلاميه ديگر حضرت آيت ‏الله روحانى را در مورد نقض همه قوانين انسانى و به خصوص منشور «حقوق بشر» را در آن ايام در اينجا بياوريم. اين اعلاميه كه در سال 42 و پس از حمله اول دولت به مدرسه فيضيه قم ‏صادر شده، در حقيقت اعلام آغاز مبارزه عليه سيستم ستمشاهى است. سيستمى كه‏ باور نمی كرد كسى توان و قدرت آغاز كردن مبارزه با شخص شاه را داشته باشد.