پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
اعلاميه اى درباره 15 خرداد 1342

تاريخ: خرداد/1342

بسمه تعالى و اليه المشتكى
(إِنَّ اللَّهَ يُدَافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لاَ يُحِبُّ كُلَّ خَوَّان كَفُور)
اطلاعيه آقاى سرلشكر پاكروان رييس سازمان اطلاعات و امنيت كشور، پس از يازده روز گرد و خاك كردن و رجزخوانى دولت به عنوان افشاى اسرار خيانت روحانيت و ارائه مدارك آن ملاحظه شد. ولى من هر چه سر و ته اين اطلاعيه را ورانداز كردم بيشتر يقين كردم كه هيئت حاكمه شعرى گفته و در قافيه اش گير كرده و حالا مثل يك غريقى كه براى نجات از مهلكه به هر پوشالى متشبث مى شود، به پرونده سازى و تلاش مذبوحانه و افتضاحات ديگرى دست زده است. غافل از اينكه آن سبو بشكست و آن پيمانه ريخت. ديگر اين مردم را با اين تبليغات سازمانى نمى توان فريفت. مردم به قدرى بيدار شده اند و به حدى ماهيت دستگاه حاكمه خود را خوب شناخته اند كه هر موضوعى كه مارك دولتى داشته باشد آن را دروغ مى دانند و مردم قضاوت خود را دائر به محكوميت اين دستگاه مدت هاست نموده اند و محال است آنها ديگر بتوانند اعتماد و محبت اين ملت غيور و بيدار را نسبت به خود جلب كنند و با ادامه اين روش محال است دل مردم مسلمان با آنان صاف شود.
از اين ها گذشته اصولا با تانك و زره پوش و مسلسل و آتش گلوله يا حبس و زجر و شكنجه و عذاب، با سانسور تلفن و تلگراف و پست و مطبوعات، با بگير و ببند و بزن و بكش، با كور شو و كر شو و بميريد و نفس نكشيد، با ايجاد آشوب و بلوا و خرابكارى و صحنه سازى، با مكر و خدعه و فحش و تهمت نمى توان در نيمه دوم قرن بيستم بر ملتى حكومت كرد.
شما اى هيئت حاكمه خوب است قدرى به خود آييد و سر مباركتان را از زير برف بيرون كنيد و با عينك عقل و حيا به خود و اطراف خود بنگريد و اگر اين كار ميسور نيست با يك عده از عقلا به شرطى كه زرخريد شما نباشند مشورت كنيد تا بفهميد چه مى كنيد و كجا مى رويد و با دست خود ملت را به كجا مى فرستيد.
يزيدبن معاويه هم خيلى كوشش كرد خود را مسلمان و دلسوز اسلام و حسين بن على(عليه السلام) را خارجى و دشمن اسلام معرفى نموده و جنايات خود را قانونى و موجه جلوه دهد، ولى مى دانيد كه نتوانست. خيلى كوشش كرد حسين و اصحابش را مرتجع و خود را مترقى و مورد حمايت قرآن و اكثريت قريب به اتفاق مسلمانان وانمود كند و بدينوسيله پايه هاى پوسيده و زوار دررفته حكومت غيرقانونى و ضد هيئتى خود را با تار عنكبوت اين خيال واهى محكم نمايد، ولى مى دانيد كه نتوانست. خيلى كوشش كرد با اتهام و قتل عام مخالفان اصولى خود و سركوب كردن نفس كش ها، طرح يك حكومت جاودانى، بى دغدغه و بى دردسر را براى خود و خاندان خود بريزد ولى مى دانيد كه نتوانست. خيلى كوشش كرد با صرف بيت المال مسلمين افراد ناپاكى مثل شريح قاضى را بخرد و با كمك آنها اعمال شنيع و ضد دينى خود را ضرورى و خداپسند جلوه دهد، پول خرج كرد از خدا بى خبرانى را هم خريد ولى از نظر نتيجه مى دانيد كه نتوانست و حتى با كمال وقاحت اظهار كرد حاضرم ضررهاى مالى و جانى اهل البيت را جبران نمايم تا بلكه بدينوسيله وقيحانه و فريبكارانه با اين اهانت نفرت زا خود را انسان و انسان دوست و ضعيف نواز وانمود كند، ولى باز هم نتوانست و عكس العمل اين تلاش هاى محيلانه فقط اشتغال بيشتر آتش خشم و نفرت مردم بود كه فشرده آن در «مظهر انتقام» مختاربن ابى عبيده ثقفى تجلى كرد.
البته نظاير اين قضايا براى گرفتن درس عبرت فراوان است ولى چون دستگاه حاكمه ما پايش را درست جاى پاى آنها گذارده و در همان ايام و با همان تاكتيك به جنگ احكام قرآن و اسلام آمده، خواستم نظر دستگاه را به قضيه اى كه متناسب حال اوست جلب كنم.
اگر هيئت حاكمه شهامت داشت و شرافتمندانه اعتراف مى كرد، اشتباه كردم و حل اين مشكل را به عهده عاليقدر فتوى، كه تنها مقام ذى صلاحيت براى اظهارنظر در احكام اسلامند، واگذار مى نمود، هم رعايت قوانين و اصول شده بود و هم ملت اشتباه آنان را مى بخشید و هم خود محبوبيت به سزايى كسب مى كرد، ولى افسوس كه هيئت حاكمه ما، شجاعت و افتخار خود را در قانون شكنى و لجاجت و ستيزه با ملت و در زورآزمايى با مردم بى سلاح و بى دفاع مى داند. به هرحال من هر چه سر و ته اطلاعيه تيمسار پاكروان را بررسى كردم ديدم با همه كوششى كه به كار برده تا از آن نتيجه مطلوب را بگيرد مع ذلك چيزى جز اين نداشت كه عربى با يك ميليون پول دستگير شده و اقاريرى هم نموده است حالا اين قضيه چه ارتباطى با اعتراض اصولى و قانونى ملت ايران و روحانيت دارد اين را ديگر بايد از خود تيمسار و هيئت دولت پرسيد چون المعنى فى بطن الشاعر.
اولاً از كجا معلوم كه اين عرب ساخت بنگاه عظيم پرونده سازى دولت علّيه ايران نباشد. چون دستگاه در اين كار تخصص كافى و سابقه طولانى دارد. در دولت قبل از 28 مرداد عده اى را به نام قاتلين افشار طوس گرفتند، شب و روز در روزنامه ها و راديو در باب مدارك جرم، داد سخن دادند و حتى اقاريرى هم با صداى خود متهمين از راديو پخش كردند ولى به محض اينكه ورق برگشت و دولت ديگرى روى كار آمد، همان دستگاه دولتى با دلائل و مدارك كافيه ثابت كرد كه تمام اين مطالب جعل و تزوير بوده و متهمين بى گناهند. حالا هر يك از اين دو مطلب متناقض راست باشد مطلب ما ثابت مى شود كه از اين دستگاه هر چه بگوييد برمى آيد.
دولت مى تواند براى لجن مال كردن مخالفين به يكى از عمال خود يك ميليون پول بدهد و بعداً او را به اصطلاح دستگير نموده و اقاريرى هم طبق دلخواه خود از او بگيرد.
دولت مى تواند براى تعطيل مساجد و منابر و درهم شكستن مبارزات آرام و اصولى منابر و مراجع عده اى از عمال خود را با پيراهن سياه و غيرسياه مأموريت داده، در ميان مردم دست به آشوب و تخريب و آتش سوزى بزنند تا مردم از همه جا بى خبر را متهم به وحشى گرى و دخالت مسلحانه نموده و اعلام حكومت نظامى را لازم و موجه جلوه دهد و بعد هم مردمى را كه حتى از بذل جان در راه ايمان و عقيده خود مضايقه ندارند و سالى ده ها ميليون پول به حكم خدا و كورى چشم دشمنان اسلام به مراجع تقليد و علماى دين مى دهند و بعد از اين هم خواهند داد و دستشان را هم مى بوسند و سالى ده ها ميليون براى حفظ شعاير اسلام بى ريا خرج مى كنند، متهم كنند كه فلان مبلغ پول گرفته بودند تا به نفع يك دولت خارجى سينه خود را هدف رگبار مسلسل كنند. خدايا حيا و عقل كجاست؟ بلى دولت مى تواند مشروطيت را تعطيل و عليه اصول آن قيام نموده و فرياد اعتراضات قانونى مردم را با رگبار مسلسل در سينه ها دفن و سراسر ايران را از تبريز و شيراز گرفته تا قم و تهران همه را با خون بى گناهان گلگون كند و باز هم باد به غبغب انداخته و بگويد انقلاب ما آرام و سفيد است.
دولت مى تواند تنها در تهران بالغ بر بيست هزار نفر زن و مرد و طفل بى گناه و بى دفاع را به خاك و خون كشيده و با اعلام حكومت نظامى و منع عبور و مرور، شب دور از چشم مردم آثار جرم را محو و چاه ها و حفره هاى اطراف شهر را از اجساد قتيل و جريح (مرده و زنده) پر نموده و بعد هم بگويد تعداد مجروحين در تهران 15 و اما تلفات از 20 نفر تجاوز نمى كند. دولت مى تواند با يك شبيخون عده اى از علماى اسلام و مراجع عظام شخصيات بزرگ عاليقدر حضرت آيت الله خمينى و آيت الله قمى و آيت الله محلاتى دامت بركاتهم و جمعى از علماى بزرگ و خطباء و وعاظ محترم را دستگير نموده و به سياه چال و زندان بياندازد و بعد هم بگويد كه اين ها آشوبگر و دشمنان اسلامند.
دولت مى تواند به منظور گمراه كردن مردم جهان و تبليغات يك طرفه، علاوه بر سانسور مطبوعات ايران حتى از تماس خبرنگاران خارجى هم با علماى اعلام جلوگيرى كند تا مبادا حقايق مستورى بر مردم دنيا روشن شود و دروغ هاى او برملا گردد.
دولت مى تواند با خريد هزار دست لباس و پوشانيدن به تن جيره خواران خود هر روز در گوشه و كنار اين كشور به نام كارگر و دهقان مسلمان میتينگ و دمونستراسيون تشكيل داده و پشتيبانى بى دريغ خود را نسبت به خود ابراز نمايد.
دولت همه كارى مى تواند بكند، چون زور دارد، سرنيزه دارد، توپ دارد، تانك دارد، روزنامه و راديو دارد، با روزنامه ها و راديوهاى خارجى معامله و مبادله دارد، زندان دارد، شلاق و زجر و شكنجه دارد، ده ها هزار عمال جيره خوار دارد، عمال يهودى دارد، ارمنى دارد، بهايى دارد، آزادى دارد، امنيت دارد، آن ملت بيچاره است كه هيچ يك از اين حقوق و مزايا و وسايل و تجهيزات را ندارد، پس چرا نكند؟
ثانياً بر فرض كه عرب مرموزى واقعاً با ايران ارتباط داشته است چه ربطى به روحانيت و اعتراضات قانونى و منطقى آنان دارد. برويد فكر ديگر كنيد. ساحت روحانيت از اين اتهامات مبراست. همه كس شما و روحانيت را خوب مى شناسند. آن شما هستيد كه اشخاص را با پول اجير مى كنيد. اما روحانيت بر قلوب حكومت دارد. مردم مسلمان فرامين روحانيت را فرامين خدا مى دانند. نه تنها از روحانيت پول نمى خواهند، بلكه پول هم مى دهند.
ولى روحانيت از تاكتيك هاى شما كاملا دور و منزه و از پول بى نياز است. بگذريد از چند نفر وازده و دله كه خودشان را به شما فروخته اند. آنها روحانى نيستند. مقام مقدس روحانيت بالاتر از آن است كه شما بتوانيد تصور كنيد و هر چه ظالمانه به روحانيت هجوم و حمله كنيد، محبت آنها در دل ها عميق تر مى شود. پس با تجاوز به حريم مقدس قرآن و اسلام و با تهمت و حبس و زجر ظالمانه علماى اعلام با گشودن آتش گلوله به قلب مبارك خاتم الانبياء(صلى الله عليه وآله) و قتل عام زن و مرد مسلمين و داغدار كردن هزاران خانواده، با محاصره نظامى منازل علماى دين، با آلوده كردن جنبش مذهبى مراجع تقليد و ملت مسلمان ايران، با برافروختن شعله غضب و نفرت مسلمانان، نمى توان كارى از پيش برد; نتيجه به عكس است. دير يا زود از كرده خود پشيمان و به اشتباهات خانمان سوز خود واقف خواهيد شد و براى هزارمين بار باز هم شما را متوجه مى كنم، مسلمانان و در طليعه آنها روحانيت براى تحقق دادن به خواسته هاى شرعى و قانونى خود تا پاى جان ايستادگى خواهند نمود.
در خاتمه تأثرات عميق خود را از شهادت مردمى كه در فاجعه دلخراش 12 و 13 محرم در راه هدف حسين بن على(عليه السلام)شربت شهادت نوشيده اند، ابراز و از براى هزاران خانواده داغدارشان صبر جميل و اجر جزيل مسألت مى نمايم. (وَلاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لاَيُعْجِزُونَ)
 
الاحقر محمدصادق الحسينى الروحانى