پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
            
            
                حائض: زنى كه در حال عادت ماهيانه باشد. 
حاكم شرع: مجتهدى كه بر اساس موازين شرعى داراى فتوا باشد. 
حَبوَة: بخشش; در اصطلاح فقهى به اموال ويژه پدر گفته مى شود كه بعد از مرگش به بزرگترين پسرش مى رسد، مانند قرآن، انگشتر، شمشير. 
حِرز: دعايى كه براى پيشگيرى از آفت و حوادث يا بيمارى بر روى كاغذ مى نويسند و هميشه همراه خود دارند. 
حَدَث اصغر: هر كارى كه باعث وضو شود و آنها عبارتند از: ادرار ـ مدفوع ـ باد شكم ـ خواب كامل ـ امور زايل كننده عقل ـ استحاضه ـ هر آنچه موجب غسل شود. 
حَدَث اكبر: هر كارى كه باعث غسل شود مانند: آميزش جنسى و احتلام. 
حدّ ترخُّص: حدّ و مقدار مسافتى كه در آن صداى مؤذن شنيده نشود و ديوارهاى محل اقامت (شهر يا روستا) ديده نشود. 
حرام: ممنوع; هر عملى كه از نظر شرعى تركش لازم باشد كه انجام آن باعث عذاب الهى مى گردد. 
حَرَج: مشقت; دشوارى; سختى. 
حُرمت: حرام بودن. 
حَشفه: سر آلت تناسلى مرد. 
حِصّه: سهم 
حِضانت: سرپرستى 
حَضَر: وطن; محل زندگى; محل حضور 
حنوط: دارويى خوش بو كه به بدن ميت مى زنند، يعنى پس از غسل ميت، بايد پيشانى، كف دستها، سر زانوها، سر انگشتان بزرگ پا را كافور ماليد. 
حيض: عادت ماهيانه زنان; قاعدگى