پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
مشیت و اراده الهی که مخلوقات را می آفریند در چه چیزهایی نمودار می گردد؟
استفتاء:

مشیت و اراده الهی که مخلوقات را می آفریند در چه چیزهایی تجلی گشته و یا نمودار می گردد؟ و چه کسانی (و یا اشیایی) موضع این خواست الهی قرار می گیرند؟ آیا نخستین اراده الهی که اشیاء را بدان آفرید و دیگر موجودات را با آن به صورت مخلوق نمودار (و ظاهر) کرد خود نیز همانند سایر مخلوقات، مخلوق است؟ بدین معنا که این اراده هم توسط اراده ای دیگر خلق شده است؟ پس اگر خواست و اراده ی الهی (مشیت) از جمله مخلوقات بوده و (برای وجودش) نیاز به اراده ی دیگری داشته باشد تا آن را بیافریند مستلزم یک تسلسل باطل می شود. از سوی دیگر چگونه بتوان تفسیر کرد که خداوند، شیئی به وسیله خود آن شیء بیافریند؟ زیرا دراین صورت هم وارد دور باطل می شویم و این در حالی است که امام رضا (ع) می فرماید: «مشیت و اراده از صفات افعال (خدا) است پس اگر کسی گمان کند خدا همچنان خواستار و خواهان است او یگانه پرست نیست»1

جواب:

باسمه جلت اسمائه; مشیت همان اراده (و خواستن) است و اراده الهی بر دو گونه است: تکوینی و تشریعی. منظور از تکوینی، فعل خداست که به معنای ایجاد و آفرینش می باشد؛ روایت صحیحی از امام موسی بن جعفر (ع) درباره اراده خدا و اراده خلق نقل شده است مبنی بر اینکه:
شخصی به نام صفوان به امام کاظم u عرض می کند اراده ی خدا و اراده ی مخلوق را برایم بیان کنید. حضرت در جوابش می گوید:
«منظور از اراده در مخلوق، وجدان و آهنگ درونی اوست و آنچه پس از آن از او سر می زند (از افعال) اما منظور از (مشیت و اراده) خداوند، اراده ی (ایجاد) و پدید آوردن اوست و نه چیز دیگر... » امام (ع) در ادامه فرمود: «پس اراده و مشیت خدا همان فعل اوست و نه چیز دیگر و هر چیزی را که بخواهد بشود می گوید : موجود شو و آن می شود بدون بکار گرفتن هیچ لفظی و یا سخنی با زبان و یا تلاش و یا تفکری (براین که چه بکند یا نکند) ».2
بنابر این روشن گردید که اراده ی الهی از صفات فعل است نه صفات ذاتی همان گونه که متون روائی همین را تصریح کرده اند . باید گفت که مشیت (اراده) خدا نیاز به مشیت (اراده) دیگری ندارد و به همین جهت، این هم موجب دور و تسلسل نخواهد شد. با توضیحی که دادیم معلوم شد که روایت مذکور هیچ ایرادی ندارد.

----------------------------------------------------------------------
1. « الْمَشِيَّةُ وَالاِْرادَةُ مِنْ صِفاتِ الاَْفْعالِ‌، فَمَنْ زَعِمَ أَنَّ اللهَ تَعالى لَمْ يَزَلْ مُريداً شائِياً فَلَيْسَ بِمُوَحِّد»
چه بسا معنایش این باشد که ما تصور نکنیم همواره از خدا اراده و مشیت از او سر میزند. و از صفات ذات اوست نه بلکه از صفات افعال خداست. و لذا خدا هرگاه که بخواهد اراده می کند و مشیت او تعلق می گیرد به چیزی در سوره یس آیة 82 آمده: «اذا اراد شیئا ان یقول له کن فیکون» فرمان او چنین است که هرگاه چیزی را اراده کند تنها به آن می گوید: «موجود باش آن نیز بی درنگ موجود می شود».
2. «الاِْرادَةُ مِنَ الْخَلْقِ الضَّميرُ‌، وَما يَبْدو لَهُمْ بَعْدَ ذلِكَ مِنَ الْفِعْلِ‌، وَأَمّا مِنَ اللهِ تَعالى فَإِرادَتُهُ إِحْداثُهُ لاَ‌غَيْر ذلِكَ‌، ـ‌إلى أن يقول‌ـ‌: فَإِرادَةُ اللهِ الْفِعْلُ لاَ‌غَيْر ذلِكَ‌، يَقولُ لَهُ‌: كُنْ فَيَكونُ بِلاَ لَفْظ‌، وَلاَ‌نُطْق بِلِسان‌، وَلاَ‌هِمَّة‌، وَلاَ‌تَفَكُّر» اصول کافی جلد 1 صفحة 127.