پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
منظور از امانت در سوره احزاب چیست و چرا كوه‌ ها و زمين اين امانت را نپذيرفتند؟
استفتاء:

خداوند متعال می فرمایند: «إِنَّا عَرَضْنَا الاَْمَانَةَ عَلَى السَّماوَاتِ وَ الاَْرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الاِْنسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُوماً جَهُولا». (1)

الف) : منظور از امانت در آیه فوق چيست؟

ب) : به چه دليل آسمان‌ ها و زمين و كوه‌ ها اين امانت را نپذيرفتند؟ و آيا اين عدم پذيرش، گناه و معصيت شمرده مى شود؟

ج) : چرا انسان اين امانت را پذيرفت؟

د) : به چه دليلى خداوند متعال انسان را به اين صورت توصيف مى نمايد: «ظَلُوماً جَهُولا»؟

و) : اگر منظور از امانت را همان ولايت بدانيم چگونه مى توانيم آن را با برخى از روایات كه زمين كعبه را اولين سرزمينى مى دانند كه ولايت اميرمؤمنان على (علیه السلام) را پذيرفت، وفق داد؟

جواب:

باسمه جلت اسمائه؛ الف) : امانت عبارت از چيزى است كه نزد ديگرى مى سپارند تا از آن نگهدارى نمايد و سپس به صاحب اصلى آن باز گردانده شود، بنابر اين امانت ياد شده در اين آيه كريمه مى بايست چيزى باشد كه خداوند متعال به انسان امانت داده است تا از آن نگهدارى نموده و سپس به خداوند سبحان بازپس دهد.

آن‌چنان كه از آيه بعدى: «لِيُعَذِّبَ اللهُ الْمُنَافِقِينَ وَ الْمُنَافِقَاتِ وَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُشْرِكَاتِ وَ يَتُوبَ اللهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ» (2) آشكار مى شود امانت ياد شده در آيه پيش از آن، امرى است كه ميان مؤمنان و منافقان تمايز ايجاد مى كند. يك چنين امرى حتماً مربوط به دين است و درباره آن اختلاف نظر وجود دارد ولى به حق بايد گفت كه منظور از آن، كمالى است كه از اعتقاد درست و عمل نيكو حاصل مى گردد و در برخى از روايات از آن به عنوان ولايت تعبير شده است زيرا ولايت راستين جز با به كمال رسيدن اعتقاد و علم و عمل به دست نخواهد آمد.

ب) : منظور از پذيرفتن و يا رد كردن آن، توانايى و صلاحيت بر عهده گرفتن يا نگرفتن است زيرا آسمان‌ ها، زمين و كوه ‌ها با وجود عظمتشان استعداد و توانايى پذيرفتن آن را ندارند كه از آن به نپذيرفتن تعبير شده است.

ج) : زيرا او با وجود ناتوانى ظاهرى و كوچك بودن جثه ‌اش آمادگى ذاتى جهت بر عهده گرفتن آن را دارد و استعداد و صلاحيت لازم جهت قبول و پذيرفتن آن را دارا مى باشد.

د) : دو صفت ظلوم و جهول از كلمات ظلم و جهل گرفته شده است و خداوند سبحان اين صفت‌ ها را به اين دليل تنها به انسان و نه به آسمان ‌ها و زمين و كوه ‌ها نسبت داده است كه انسان پس از اينكه صلاحيت بر عهده گرفتن امانت را داشته است اگر آن را رد نمايد بى گمان جاهل و ظالم خواهد بود ولى آسمان‌ ها و زمين و كوه ‌ها از آنجا كه اساساً صلاحيت بر عهده گرفتن امانت را نداشته اند اين صفت ‌ها به آنها تعلق نمى گيرد.

و) : منظور از ولايتى كه انسان پذيرفت و آسمان ‌ها و زمين رد كردند ولايتى است كه از باور سرچشمه گرفته و از علم و عمل ناشى شده باشد و اين مطلب همان‌ گونه كه آشكار است غير از ولايتى است كه برخى از سرزمين‌ ها پذيرفته و برخى رد نموده اند.

-------------------------------------------------------------------

1. «ما بر آسمان‌ ها و زمين و کوه ‌های عالم (و قوای عالی و دانی ممکنات) عرض امانت کرديم (و به آنها نور معرفت و طاعت و عشق و محبّت کامل حق يا بار تکليف يا نماز و طهارت يا مقام خلافت و ولايت و امامت را ارائه داديم) همه از تحمّل آن امتناع ورزيده و انديشه کردند و انسان (ناتوان) آن را بپذيرفت، انسان هم (در مقام آزمايش و اداء امانت) بسيار ستمکار و نادان بود (که اکثر به راه جهل و عصيان شتافت)»؛ احزاب (33): 72.
2. «(اين عرض امانت) برای اين بود که خدا مرد و زن منافق و مرد و زن مشرک همه را به قهر و عذاب گرفتار کند و از مرد و زن مؤمن (به رحمت) در گذرد»؛ احزاب (33): 73.