پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی روحانی«قدس سره»
آيه غار
استفتاء:

با شخصى درباره آيه غار: «إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِينَ كَفَرُوا ثَانِيَ اثْنَيْنِ إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ وَأَيَّدَهُ بجُنُود لَمْ تَرَوْهَا» (1)، با دلیلی که از شیخ مفید در این باره به دست ما رسیده محاجّه می ‌نمودم و به او گفتم: ابوبكر از مؤمنين محسوب نمى ‌شود زيرا با توجه به آيه شريفه: «فَأَنْزَلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَيْهِ» سكينه و آرامش تنها بر رسول خدا (ص) نازل گرديده است و از تقويت به واسطه لشكريان، آشكار مى ‌شود كه اين شخص رسول خدا (ص) است كه سكينه بر او نازل شده است و حرف ربط (واو) در «وَ أَيَّدَهُ بجُنُود لَمْ تَرَوْهَا» شاهدى بر اين مدعا است.

طرف مقابل به من اين ‌‌گونه پاسخ داد: چه مانعى وجود دارد كه سكينه و آرامش بر ابوبكر هم نازل شده باشد همان‌گونه كه در اين آيه شريفه مى ‌بينيم: «ثُمَّ أَنْزَلَ اللهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ» (2) و پس از آن خداوند متعال پيامبرش را به وسيله لشكريانش تقويت نمايد. به او چگونه مى ‌توان پاسخ داد؟

جواب:

باسمه جلت اسمائه؛ در اين آيه كريمه دلايلى موجود است كه نشان مى ‌دهد ضمير در «سكينته» به رسول خدا(ص) باز مى ‌گردد و از آن جمله است بازگشت ضميرهاى پس و پيش از آن به شخص رسول خدا (ص) در: «إِلاَّ تَنصُرُوهُ»، «نَصَرَهُ»، «أَخْرَجَهُ»، «يَقُولُ لِصَاحِبهِ» و «أَيَّدَهُ»، بنابراين دليلى وجود ندارد كه يك ضمير از ميان تمام اين ضميرها به شخصى غير از رسول خدا (ص) باز گردد.

از دلايل ديگر اينكه اين آيه جهت بيان يارى خداوند متعال به پيامبرش هنگامى كه هيچ‌ كس را توانايى ياريش نبود، نازل شده است همان‌گونه كه خداوند متعال مى ‌فرمايد: «إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللهُ»، و آشكار است كه فرو فرستادن سكينه و تقويت او به وسيله لشكريان از جمله مصداق ‌هاى يارى‌ رسانى است كه ويژه پيامبر گرامى (ص) است و بهترين دليل اين است كه «إذ» سه مرتبه در آيه تكرار شده و هر بار به بيان مطلب پيش از خود پرداخته است. دلايل ديگرى نيز موجود است كه اينك فرصت بيان آنها نيست.

------------------------------------------------------------
1. «اگر شما او را (يعنی رسول خدا را) ياری نکنيد البته خداوند او را ياری کرد هنگامی که کافران او را که يکی از دو تن بود (از مکه) بيرون کردند، آن‌گاه که در غار بودند (و خدا بر در غار کوه پرده عنکبوتان و آشيانه کبوتران گماشت تا دشمنان که به عزم کشتنش آمده بودند او را نيافتند) و آن‌گاه که او به رفيق و همسفر خود (ابوبکر که پريشان و مضطرب بود) می ‌گفت: مترس که خدا با ماست. آن زمان خدا وقار و آرامش خاطر خود را بر او فرستاد و او را به سپاه و لشکرهای غيبی خود که شما آنان را نديديد مدد فرمود»؛ توبه (9): 40.
2. «آن‌گاه خدا وقار و سکينه خود را (يعنی شکوه و سطوت و جلال ربّانی را) بر رسول خود و بر مؤمنان نازل فرمود»؛ توبه (9): 26.